سالهاست که داستان دنیای ارزهای دیجیتال، نبردی برای تصاحب تاجوتخت بوده است. هزاران پروژه مختلف با این ادعای جسورانه و بلندپروازانه راهاندازی شدهاند که «قاتل بعدی اتریوم» هستند؛ تنها بلاک چینی که سرانجام سهگانه ناممکن «مقیاسپذیری، امنیت و تمرکززدایی» را حل خواهد کرد.
اما واقعیت سال ۲۰۲۵ بسیار ظریفتر و هیجانانگیزتر است. ما به سمت آیندهای با مدل «برنده، همهچیز را تصاحب میکند» حرکت نمیکنیم. ما در حال ساختن یک دنیای چندزنجیرهای (multi-chain) پرجنبوجوش و به هم پیوسته هستیم؛ یک اینترنت ارزش که در آن بلاکچینهای مختلف در کاری که بهترین هستند، تخصص پیدا میکنند. مدعیان واقعی در این دنیای جدید چه کسانی هستند؟ زنجیرههای ارواح که با سرمایهگذاریهای خطرپذیر بیش از حد تبلیغ شدهاند را فراموش کنید.
در این راهنمای کاربردی و بدون اصطلاحات پیچیده که براساس مطلبی در وبسایت مدیوم (Medium)، سه بلاک چین لایه ۱ بسیار امیدوارکننده و اساساً متفاوت را معرفی میکنیم که سنگ بنای چرخه بعدی بازار خواهند بود.
لایه ۱ چیست؟ یادآوری ساده و ضروری
قبل از اینکه بتوانیم مدعیان را مقایسه کنیم، باید درک مشترکی از موضوع داشته باشیم. بلاکچین لایه ۱ یا همان لایه اول (L1) زیرساخت بنیادین و پایهای است. این شبکه، یک شبکه مستقل و خودمختار است که مسئولیت امنیت و تأیید تراکنشهای خود را بر عهده دارد؛ یعنی روی شبکه دیگری ساخته نشده است، بلکه خودش یک بلاک چین و شبکه مستقل با ارز بومی است.
یک بلاکچین لایه ۱ را مانند سیستم عامل کامپیوتر خود در نظر بگیرید.
- بیتکوین مانند یک سیستمعامل فوقالعاده امن و مینیمالیستی است که برای انجام یک کار به بهترین شکل طراحی شده است: ذخیره ارزش دیجیتال.
- اتریوم و سایر «پلتفرمهای قرارداد هوشمند» مانند ویندوز، مکاواس یا آیاواس هستند. آنها سیستمعاملهای چندمنظورهای هستند که توسعهدهندگان میتوانند میلیونها برنامه مختلف را روی آنها بسازند.
تمرکز ما روی این پلتفرمهای قرارداد هوشمند است؛ املاک و مستغلات بنیادین اینترنت جدید و غیرمتمرکز.
۱. اتریوم؛ پادشاه بیچونوچرا قرارداد هوشمند
صحبت در مورد لایه یکها بدون شروع با غول دنیای قراردادهای هوشمند ممکن نیست. اتریوم فقط یک بلاک چین نیست؛ بلکه نهادی جهانی و غیرمتمرکز است که آزمون خود را پسداده است.
ایده اصلی سرمایهگذاری در اتریوم چیست؟
اتریوم نمیخواهد سریعترین بلاک چین باشد. این شبکه آگاهانه انتخاب کرده است که امنترین و غیرمتمرکزترین لایه تسویه باشد. چشمانداز بلندمدت آن این است که به «دادگاه» یا «بنیاد جهانی» و قابل اعتمادی تبدیل شود که اکوسیستمی از زنجیرههای سریعتر و تخصصیتر روی آن ساخته میشود.
اتریوم مانند یک مرکز مالی جهانی است. شبکه اصلی آن را مثل منهتن نیویورک در نظر بگیرید که امنترین، باارزشترین و مهمترین منطقه در جهان است. سریعترین یا ارزانترین مکان برای انجام تجارت نیست، اما جایی است که مهمترین تراکنشهای با ارزش بالا در آن تسویه میشوند.
چرا اتریوم همچنان در سال ۲۰۲۵ پادشاه است؟
- اکوسیستم لایه ۲: استراتژی مقیاسپذیری اتریوم، سریعتر کردن زنجیره اصلی نیست، بلکه ساختن اکوسیستم پررونقی از لایه ۲ها (مانند آربیتروم، آپتیمیزم و بیس) بر روی آن است. این لایه ۲ها تراکنشهای سریع و ارزان را مدیریت کرده و سپس نتایج خود را به شبکه اصلی امن بازمیگردانند. این مدل اثباتشده، مؤثر و بهسرعت در حال رشد است.
- نقدینگی و ذهنیت توسعهدهندگان بیرقیب: اتریوم عمیقترین نقدینگی، فعالترین جامعه توسعهدهندگان و آزمودهترین زیرساخت را در کل دنیای قراردادهای هوشمند دارد. این اثر شبکهای قدرتمند و رو به افزایش چیزی نیست که هر رقیبی بتواند بر آن غلبه کند.
- «پول فراصوت»: مکانیسم توکنسوزی اتریوم به این معنی است که وقتی شبکه شلوغ است، ممکن است اتریوم بیشتری نسبت به آنچه ایجاد میشود از بین برود و عرضه آن را ضدتورمی کند. این روایت اقتصادی فوقالعاده و قدرتمند برای سرمایهگذاران بلندمدت بسیار جذاب است.
۲. سولانا؛ رقیب پرسرعت
اگر اتریوم یک شرکت معتبر و قابل اعتماد باشد، سولانا رقیب تحولآفرین و با پتانسیل رشد بالا است که با قدرت از مرگ بازگشته است.
ایده اصلی سرمایهگذاری در سولانا چیست؟
سولانا در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلی متفاوت است. این شبکه برای یک هدف بیش از هر هدف دیگری بهینهسازی شده است: سرعت خام و خالص. سولانا طوری طراحی شده است که یک بلاک چین واحد، یکپارچه و فوقسریع باشد که بتواند حجم عظیمی از تراکنشها را با هزینهای ناچیز پردازش کند و دسته کاملاً جدیدی از برنامههای کاربردی را برای مصرفکنندگان ارائه کند.
اگر اتریوم منهتن باشد، سولانا توکیو یا هنگکنگ است؛ مرکزی پرجنبوجوش، سریع و کمی پرآشوب از فعالیتهای فرکانس بالا و روندهای ویروسی.

چرا سولانا یکی از مدعیان اصلی در سال ۲۰۲۵ است؟
- عملکرد خیرهکننده: سولانا واقعاً سریع و ارزان است. این ویژگی آن را به خانه بیچونوچرای برنامههایی تبدیل کرده است که به تعداد زیادی ریزتراکنش نیاز دارند، مانند انواع خاصی از برنامههای دیفای (DeFi) و مشهورتر از همه، انفجار اخیر میم کوینها.
- داستان بازگشت قدرتمند: سولانا به دلیل ارتباطش با صرافی FTX تقریباً نابود شد. اما وقتی توانست دوباره از خاکستر خود برخیزد، انعطافپذیریاش را ثابت کرده و پیروان جدید و متعصبی از توسعهدهندگان را که به فناوری آن علاقهمند هستند، جذب کرده است. بازار عاشق داستانهای بازگشت است.
- اکوسیستم پررونق و ویروسی: سولانا نوعی جادوی فرهنگی را در خود جای داده است. این شبکه به زنجیره اصلی برای روندهای جدید و مردمی در دنیای ارزهای دیجیتال، از دیپین (DePIN – زیرساخت فیزیکی غیرمتمرکز) گرفته تا برنامههای مصرفی، تبدیل شده است. این انرژی مردمی یک شاخص پیشروی قدرتمند برای رشد آینده است.
۳. سلستیا؛ بلاک چین ماژولار
سلستیا (TIA) آیندهنگرانهترین و بالقوه متحولکنندهترین گزینه در میان این سه بلاک چین است. سلستیا رقیب مستقیم اتریوم یا سولانا نیست، بلکه ایدهای جدید و رادیکال است که تلاش میکند تعریف خودِ «لایه ۱» را تغییر دهد.
ایده اصلی سرمایهگذاری در سلستیا چیست؟
مدل قدیمی بلاک چین یکپارچه که بتواند همهچیز را انجام دهد، از اجرا تا تسویه و دسترسی به دادهها، اساساً دیگر کارایی ندارد. آینده بلاک چین فناوری ماژولار است؛ یعنی شبکهای از بلاکچینهای تخصصی که هر کدام وظایف متفاوتی را انجام میدهند. سلستیا نمیخواهد کل کامپیوتر باشد؛ بلکه فقط میخواهد بهترین، امنترین و ارزانترین «هارد دیسک» جهان باشد.
قبل از وب سرویس آمازون (AWS)، اگر میخواستید یک شرکت فناوری راهاندازی کنید، باید سرورهای گرانقیمت خود را میخریدید و زیرساخت پیچیده خود را مدیریت میکردید. AWS این امکان را فراهم کرد که هر کسی بتواند این زیرساخت را «اجاره» کند و هزینه و پیچیدگی راهاندازی یک شرکت جدید را به شدت کاهش دهد.
سلستیا قصد دارد همین کار را برای بلاک چینها انجام دهد؛ یعنی میخواهد بلاک چین لایه یکی باشد که فقط کار «در دسترس بودن داده» را انجام میدهد. با این کار، دیگر نیازی نیست پروژههای جدید بلاک چین لایه یک خود را با هزینه بالا بسازند. آنها میتوانند روی سلستیا ساخته شوند و از آن به عنوان یک هارد دیسک امن و غیرمتمرکز برای دادههای خود استفاده کنند و روی کاری که در آن بهترین هستند تمرکز کنند.

چرا سلستیا برای سال ۲۰۲۵ اینقدر امیدوارکننده است؟
- سرمایهگذاری زیرساختی: سلستیا در واقع شرطبندی روی کل رشد انفجاری آینده چندزنجیرهای است. تا زمانی که توسعهدهندگان بیشتری در حال ساخت بلاک چینهای جدید باشند، سلستیا برنده است، صرفنظر از اینکه کدام «زنجیره کاربردی» خاص محبوبتر شود.
- الهامبخش داغترین روایتهای جدید: تز ماژولار در قلب برخی از هیجانانگیزترین روندها در دنیای ارزهای دیجیتال، از جمله ظهور لایه ۲ها و مفهوم «ریاستیکینگ» (restaking) قرار دارد.
- تیم توسعه در کلاس جهانی: تیم توسعه سلستیا متشکل از شماری از معتبرترین محققان و توسعهدهندگان در کل فضای ارزهای دیجیتال است.
جمعبندی
«جنگهای لایه ۱» تمام نشده، اما ماهیت نبرد تغییر کرده است. ما به دنبال زنجیرهای برای حکمرانی بر همه نیستیم، بلکه به دنبال ستونهای بنیادین یک اینترنت جدید و غیرمتمرکز هستیم.
برای یک سرمایهگذار باهوش، این به معنای ساختن سبدی است که این واقعیت چندزنجیرهای را منعکس کند. یک استراتژی هوشمندانه بلندمدت میتواند شامل یک موقعیت اصلی در لایه تسویه امن و تثبیتشده (اتریوم)، یک موقعیت جانبی در رقیب پرسرعت و حامی مصرفکنندگان (سولانا) و یک شرطبندی آیندهنگرانهتر روی پارادایم جدید ماژولار (سلستیا) باشد.
بلاکچین لایه ۱ مورد علاقه شما کدام است و چرا به پتانسیل بلندمدت آن اعتقاد دارید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید!




