روزنامه اعتماد نوشت:
با گذشت یک سال از عملیات توفانالاقصی و آغاز نبرد ۷ اکتبر، معادلات امنیتی منطقه آشوبزده خاورمیانه وارد مرحله جدیدی شده و دامنه آن، سراسر منطقه را فراگرفته است. با افزایش سطح درگیریها در جبهه شمالی میان حزبالله لبنان و رژیم صهیونیستی و ترور شهید سید حسن نصرالله و همچنین شروع مجدد درگیریهای مستقیم میان ایران و اسراییل، اکنون منطقه در آستانه یک جنگ تمامعیار قرار گرفته و هر لحظه امکان شعلهور شدن جنگ فراگیر وجود دارد. افزایش سطح درگیریها در جبهه شمالی در حالی از سوی دولت راستگرای نتانیاهو انجام شد که بسیاری از بازیگران منطقهای و فرامنطقهای به دنبال کاهش سطح تنش و شکلگیری آتشبس در نوار غزه بودند. اما دولت نتانیاهو پس از جنایات گسترده و بیسابقه در نوار غزه، با انجام عملیات تروریستی و انفجار پیجرها در لبنان، سطح تنش در جبهه شمالی را بالا برده و پس از آن به ترورهای هدفمند علیه فرماندهان ارشدحزبالله سرعت بخشید و طی یک عملیات نظامی سنگین، از طریق جنگندههای اف- ۱۵ امریکایی و بمبهای سنگرشکن، مقر فرماندهی حزبالله را هدف قرار داده و سید حسن نصرالله و تنی چند از فرماندهان حزبالله را به شهادت رساند. ترور شهید نصرالله توسط اسراییل عملا به معنای عبور رژیم صهیونیستی از تمام خطوط قرمز بوده و با توجه به حضور سردار نیلفروشان در میان شهدا، جمهوری اسلامی ایران به این رفتارهای تهاجمی اسراییل پاسخ داده و عملیات «وعده صادق2» صورت پذیرفت. جمهوری اسلامی ایران با انجام این عملیات که به مراتب شدیدتر از عملیات «وعده صادق1» بود، نشان داد که در کنار متحدین منطقهای خود به ویژه حزبالله لبنان قرار داشته و اقدامات تهاجمی اسراییل علیه ایشان را تاب نمیآورد. واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران از ابتدای نبرد 7 اکتبر، به دنبال کاهش تنش در سطح منطقه بوده و هرگز از گسترش درگیریها استقبال نکرده است. آنچه از سوی ایران در وعده صادق2 صورت گرفت، دقیقا در راستای همین سیاست و
جلوگیری از رفتارهای تهاجمی دولت نتانیاهو بود، چرا که عدم پاسخ موثر به رفتارهای اسراییل، آنها را در اقدامات تهاجمی خود جسورتر کرده و منجر به این میشود که این رژیم ضربات بیشتری را بر پیکر محور مقاومت فرودآورد. لذا بر اساس نظریات معتبر در روابط بینالملل، برای جلوگیری از این اقدامات تنشزا، میبایست پاسخی معتبر و متناسب به این رفتارها داده میشد، تا هزینه ادامه آن برای اسراییل بالا برود.
بهرغم هشدار جدی ایران و فرستادن سیگنالهای شفاف، به نظر میرسد که اسراییل نسبت به عملیات وعده صادق2 واکنش نشان خواهد داد. اما به احتمال فراوان واکنش او در چارچوب قواعد بازی و محدود به اماکن نظامی خواهد بود. چرا که اگر اسراییل بخواهد تاسیسات هستهای ایران را هدف قرار بدهد، عملا راه را برای تجدید نظر در دکترین هستهای و دفاعی ایران باز کرده و به آن وجهه قانونی خواهد داد. در ماه آوریل و ایام عملیات وعده صادق1، ایران صریحا نسبت به هدف قرار دادن سایتهای هستهای کشور به اسراییل هشدار داده بود و اعلام کرده بود که این اقدام به معنای عبور از خطوط قرمز ایران است. همچنین محتمل است که طی روزهای آینده، شاهد واکنشهای رفت و برگشتی از سوی طرفین نیز باشیم.
در نهایت باید گفت که تحولات اخیر منطقه، نظم جدید آن را رقم خواهد زد. تنش جاری میان ایران و رژیم صهیونیستی نه تنها این پتانسیل را دارد که تاثیر جدی بر آینده محور مقاومت بگذارد؛ بلکه میتواند تاثیر جدی بر روی نظم سیاسی- اقتصادی منطقه «منا» داشته باشد. برخی کارشناسان معتقدند درگیری کنونی در منطقه، جدال نظمسازان جدید و حافظان نظم قدیم است. به عبارت دیگر ایران و محور مقاومت با توجه به تداوم تهدید وجودی اسراییل و همچنین تحریمهای امریکا تمایل دارند تا دامنه رقابتها در محدوده برخوردهای ژئوپلیتیکی مانده و وارد فرآیند همکاری دستهجمعی با محوریت شورای همکاری خلیج فارس و اسراییل ذیل پیمان ابراهیم نشود. در سوی مقابل اسراییل تلاش دارد تا با تضعیف مقاومت بار دیگر خود را به عنوان قدرت برتر در منطقه شرق عربی تثبیت کرده و تبدیل به ضامن امنیتی کریدور آیمک شود. علاوه بر بازیگران منطقهای، امریکا- هند از یکسو و از سوی دیگر چین- روسیه نیز دارای منافع مشخصی هستند که برای تحقق هر یک از آنها تلاش میکنند تا از یکی از طرفین منازعه حمایت کنند.