۰۷:۳۷ – ۰۲ بهمن ۱۴۰۳
اواسط بهار امسال بود که پسر جوانی همراه خانواده‌اش به میهمانی خانه خواهرش در ورامین رفت. ساعتی بعد تلفن همراه میثم زنگ خورد و یکی از دوستان صمیمی‌اش از او خواست برای گردش و تفریح بیرون بروند. میثم نیز با قبول این پیشنهاد از خانواده‌اش خداحافظی کرد و از خانه بیرون رفت، اما چند ساعت بعد اتفاقی رخ داد که سرنوشت پسر جوان را برای همیشه دستخوش تغییری ناخوشایند کرد.
اعلام خبر قتل
پاسی از شب گذشته بود که تلفن افسر نگهبان کلانتری به صدا درآمد و از قتل پسری جوان در بیمارستان خبردار شد. وقتی تیم جنایی برای بررسی ماجرا به بیمارستان رفت، مشخص شد در یک درگیری خیابانی پسری جوان با اصابت ضربه چاقو به قلبش جان باخته است. دوستان مقتول که همراهش بودند، پسری به نام میثم را به عنوان عامل قتل معرفی کردند. با توجه به شواهد و مدارک، میثم خیلی زود شناسایی و دستگیر شد.
وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
در دادگاه چه گذشت؟
در این جلسه پدر مقتول با درخواست قصاص برای متهم گفت: حدود ۶ ماه از قتل پسرم می‌گذرد و داغش هنوز برای ما تازه است. نمی‌دانم این پسر به چه دلیل فرزند مرا کشته و زندگی ما را نابود کرده است. من به هیچ قیمت رضایت نمی‌دهم.
سپس متهم در جایگاه ایستاد و در دفاع از خود گفت: من و خانواده‌ام در کرج زندگی می‌کنیم، اما آن شب به میهمانی خانه خواهرم در ورامین رفته بودم که دو نفر از دوستان قدیمی‌ام تماس گرفتند و خواستند با هم برای تفریح بیرون برویم. اول مشروب خوردیم و بعد گل کشیدیم. در همین حین چند پسر جلو آمدند. آنها را نمی‌شناختم، اما دوستم هومن که ۸ سال با هم دوست هستیم به من گفت از مدتی قبل با این پسر‌ها اختلاف داشته و چند بار نیز با هم درگیر شده بودند.
ناگهان یکی از پسر‌ها جلو آمد و چاقویی روی شکم هومن گذاشت و تهدیدش کرد و گفت باید با ما بیایی. از حرف‌هایش فهمیدم که هومن به او فحاشی کرده و حالا می‌خواهد اذیتش کند. وقتی دوستم را به سمت خودرو می‌کشیدند تا با خود ببرند از من کمک خواست و گفت اجازه نده مرا با خودشان ببرند.
من هم با آن پسر درگیر شدم و دوستم را نجات دادم، اما یکدفعه دوستشان که در خودرو نشسته بود بیرون آمد و ضربه‌ای به سرم زد که گیج شدم. عقب‌عقب رفتم و روی زمین افتادم. همان موقع یکی از پسر‌ها گفت با چاقو به شکمش بزن خودم دیه‌اش را می‌دهم. بعد هم پسر جوان با چاقو به من حمله کرد که چاقو به پایم برخورد کرد. یک سطل زباله آنجا بود که آن را روی خودم انداختم تا ضربه‌های چاقو با من برخورد نکند. آنها می‌خواستند مرا بکشند که برای دفاع از خودم چاقوی هومن را گرفتم. می‌خواستم یک ضربه به پای مقتول بزنم، اما برگشت و چاقو ناخواسته به سینه‌اش برخورد کرد.
قاضی گفت: کارشناسان پزشکی قانونی تأیید کرده‌اند چاقو ۲۰ سانت وارد قفسه سینه مقتول شده و قلب و ریه را شکافته است؛ چطور برای دفاع از خودت این‌طور او را زدی؟
متهم گفت: نمی‌دانم در آن لحظه فقط می‌خواستم کشته نشوم.
سپس وکیل متهم برای دفاع ایستاد و گفت: موکلم برای دفع خطر دست به چاقو برده و اقدامش دفاع مشروع بوده، حتی کارشناسان پزشکی قانونی تأیید کرده‌اند در آن درگیری سه ناحیه از بدن خودش نیز دچار چاقو‌خوردگی شده است.
با پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
