مردی که متهم است با فروش مشروبات مسموم مرگ پسری جوان را رقم زده است دستگیر شد.
حمیدرضا کیاستینیا، بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی پایتخت، پس از آن دستور بازداشت این مرد را صادر کرد که تحقیقات درباره مرگ مشکوک پسری جوان، منجر به شناسایی این قهوهخانهدار در جنوب تهران شد. این مرد با وجود تحقیقات انجامشده و معرفی شدن از سوی یکی از مسمومشدگان منکر فروش مشروب الکلی است.
اوایل بهار امسال پسر جوانی جان خود را از دست داد. پس از آن با توجه به مشکوک و ناگهانی بودن مرگ این پسر تحقیقاتی در دادسرای امور جنایی تهران و اداره پلیس آگاهی آغاز شد. در بررسیهای اولیه مشخص شد پسر جوان سه روز قبل از مرگ بدحال بوده و از سرگیجه صحبت میکرده است.
در ادامه تحقیقات جسد به پزشکی قانونی فرستاده شد تا علت اصلی مرگ مشکوک مشخص شود. در عین حال با ادامه تحقیقات پلیسی مشخص شد متوفی شب آخر با دوستانش بیرون بوده است. بنابراین شناسایی شد و تحقیق از دوستان متوفی در دستور کار ماموران پلیس قرار گفت.
این در حالی بود که نتیجه معاینات پزشکی قانونی تهران از مرگ پسر جوان بر مسمومیت با الکل متانول خبر میداد. با کشف این حقیقت که احتمالاً پسر جوان قربانی مصرف مشروب دستساز و آلوده به متانول شده است تحقیقات ادامه یافت. در نهایت تعدادی از دوستان او که چند شب قبل از مرگش با آنها در پارک بودند شناسایی شدند. آنها گفتند: شب آخری که با هم بودیم دوست فوتشده ما و یکی دیگر از دوستانمان مشروب الکلی خوردند؛ اما بقیه ما به خاطر اخبار مرگ، مسمومیت، آسیب کلیه و کبد و از دست رفتن بینایی یا دیگر صدماتی که اخبارش را میشنیدیم ترجیح دادیم مشروب دستساز نخوریم.
با به دست آمدن این نتیجه ماموران یک گام به کشف حقیقت نزدیک شدند و فردی که مشروب الکلی دستساز را تهیه کرده بود در مظان اتهام قرار گرفت؛ اما وقتی ماموران به این فرد رسیدند او گفت: من بیگناه هستم و خودم هم قربانی آن مشروب مسموم شدهام.
او در تحقیقات دقیقتر گفت: آن شب من از یک قهوهخانه که پاتوقمان بود و شنیده بودم مشروب دستساز دارد مشروب گرفتم تا در پارک با دوستانم بخوریم، اما به غیر از من و دوست فوتشدهام هیچکدام از بچهها به خاطر ترس از مسمومیت نخوردند. روز بعد از خوردن آن مشروب حال من هم بد شد و درگیر دوا و دکتر شدم و چند روز بعد که حالم بهتر شد فهمیدم دوستم که او هم مشروب خورده بود فوت شده است، آن موقع بود که فهمیدم تاری دید و دوبینی چشمهایم احتمالاً به خاطر همان مشروب است. آن مشروب باعث شد بینایی من به خطر بیفتد و هنوز تحت درمان هستم؛ اما از آنجا که مشروب خورده بودم میترسیدم شکایت کنم.
بدین ترتیب ماموران به قهوهخانه مورد نظر در جنوب تهران رفتند و مرد قهوهخانهدار را بازداشت کردند. او گفت: برایم پاپوش درست کردهاند. من اصلاً مشروب نمیفروشم.
بنابراین به دستور بازپرس ویژه قتل متهم در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت تا تحقیقات دقیقتری درباره پرونده انجام شود.