اعتماد در گزارش خود آورده است: بسیاری از چهرههای سیاسی با اشاره به دیدگاههای خاص آیتالله مصباح در خصوص تزئینی دانستن رأی مردم، افزایش ردصلاحیتها، تکیه مصباحیون در راس نهادهای تصمیمساز و کمتوجهی به مطالبات مردم را به معنای پایان عصر جمهوری اسلامی و ورود به دوران حاکمیت اسلامی قلمداد میکنند.
مهدی بیک اوغلی در اعتماد نوشت: قرار گرفتن ۳ شاگرد آیتالله مصباح در لیست تهران و سایر مصباحیون در لیست فاتحان شهرهایی، چون قم، مشهد و… پیامهای بسیاری در بطن خود دارد. غلامحسین کرباسچی، عضو حزب کارگزاران سازندگی در مواجهه با این دیدگاه که شاگردان مصباح در راس لیستهای شهرهای بزرگ قرار گرفتهاند، بنابراین حرف آقای مصباح به کرسی نشسته، مینویسد: «همه را ردصلاحیت کردند بعد میگویند، اول شدهایم!»
اشاره کرباسچی به ردصلاحیت اکثریت قریب به اتفاق اصلاحطلبان و چهرههای رایآور میانهرو است. بسیاری از چهرههای سیاسی با اشاره به دیدگاههای خاص آیتالله مصباح در خصوص تزئینی دانستن رای مردم، افزایش ردصلاحیتها، تکیه مصباحیون در راس نهادهای تصمیمساز و کمتوجهی به مطالبات مردم را به معنای پایان عصر جمهوری اسلامی و ورود به دوران حاکمیت اسلامی قلمداد میکنند. قبل از انتخابات سال ۹۸ بود که علیاکبر رائفیپور در یکی از سخنرانیهایش با اشاره به مدل حاکمیت چینی، اعلام کرد در ایران هم میتوان با تکیه به اقلیتی محدود، اکثریتی خاموش را مدیریت کرد! حیرتانگیز اینکه علیاکبر رائفیپور ۴ سال پس از آن سخنرانی در شمایل مهمترین چهره لیستساز انتخابات مجلس ۱۴۰۲، وظیفه رتق و فتق امور افراطگرایان (اصولگرایان سابق) را به دست گرفته و مجلس دوازدهم را با حضور اعضای جبهه پایداری، مصباحیون، برخی اصولگرایان سنتی و معدودی از نواصولگرایان شکل میدهد.
در کشاکش این تحولات و این آیند و روندها باید دید سرانجام تغییرات برآمده از این انتخابات چه سرنوشتی را برای عرضه سیاسی و عمومی ایران رقم میزند؟ آیا افراطگرایان دست راستی موفق میشوند به ایده حکومت اسلامی جامه عمل بپوشانند یا اصلاحطلبان و طرفداران جامعه مدنی جمهوری اسلامی را از گزندهایی که با آن مواجه شده است، حفظ میکنند؟ پاسخ این پرسش را گذر زمان و نحوه کنشگری گروههای سیاسی مشخص میکند.
منبع: اعتماد