ناصرالدین شاه به نوشتن خاطرات روزانۀ خود اهتمامی جدی داشت و این کار را در سفرهای دور و درازش هم ترک نمیکرد. خود او نام یادداشتهایش را «روزنامه» گذاشته بود؛ این روزنامهها جزئیاتی بسیار جالب و خواندنی از کارها و احوالات روزمرۀ شاه و درباریانش را در اختیار ما میگذارند.
دومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا در فروردین سال ۱۲۵۷ شمسی آغاز شد؛ او در این سفر ابتدا به روسیه رفت و سپس عازم کشورهای مجارستان، آلمان، فرانسه و اتریش شد.
ناصرالدین شاه در فرنگستان خواب «حرمسرا» دید/ کنیز جمال را پسندیدم، پرسیدم اسمت چیست گویا گفت مهینالدوله
مهماننوازی شاه قاجار در اردوی سرخهحصار/ عروسی عزیزالسلطان چگونه گذشت؟ / عکس
خاطرهای که در زیر میخوانید مربوط به روز چهارشنبه ۱۵ خرداد سال ۱۲۵۷ است؛ در این روز شاه در شهر بادنبادن آلمان حضور داشته و به گشت و گذار در محیط سرسبز اطراف این شهر پرداخته است.
ناهار را منزل خورده، بعد سوار کالسکه شده رو به جنوب بادنباد رفتم . . . همه جا پلهای زیاد خوشگل باریک از این طرف به آن طرف رودخانه ساختهاند و کنار این رودخانه عمارت ییلاقی تک تک زیاد است، بسیار باصفا و پرگل … در گرمخانهها اقسام میوه و گلها تربیت میکنند . . . زن و دخترها و مردها پیاده و سوار کالسکه صبح و عصر در گردش هستند . . .
راندیم برای بالا، همهجا مثل بهشت، جنگل، سایه، گل، چمن، سبزه، پاک، تمیز. در این راهها یک پر کاه نریخته بود، مثل کف دست تمیز . . . هر قدر چشم کار میکرد سبز و جنگل کاجها سر به آسمان برده مثل بهشت.
خلوت هم بود، احدی آمد و شد نمیکرد، مثل جای پریان و جنیان بود، تا رسیدیم به یک چشمه بسیار خوبی . . . آب سرد صاف باریکی از بالای لوله توی حوضچه میریزد، این صدای آب نازک و اطراف همه گلهای رنگ به رنگ و جنگل و تمام زمین چمن و گل، آواز مرغهای خوشالحان، یک عالم روحانی غریبی بود. چون قلیان حاضر نبود، یک سیگاری آتش زده قدری کشیدم. دهنم را بدطعم کرد، دورانداخته سوار شده باز سربالا رفتم . . .
۲۷۲۱۸