به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، تیرماه ۱۳۴۵ در دومین سال نخستوزیری هویدا و درست ۸ سال پیش از تصویب لایحهی حمایت از خانواده (که به موجب آن دیگر هیچ مردی بدون دلیل موجه نمیتوانست زن خود را طلاق دهد و نیز اختیار کردن زن دوم تنها در صورت رضایت همسر اول امکان داشت، و در غیر آن صورت با مجازات جریمه و زندانی روبهرو میشد) خبرنگار مجلهی «زن روز» برای گفتوگو دربارهی زندگی اجتماعی دختران به سراغ او رفت. مشروح این گفتوگو را که در شمارهی چهارم تیرماه ۱۳۴۵ مجلهی یادشده منتشر شد در ادامه میخوانید:
جناب آقای نخستوزیر! دو هفته پیش در ضمن بازدید از حوزههای امتحانی دختران فرمودید: «بهترین کارها برای یک دختر شوهر کردن است و مادر شدن» ولی فکر نمیکنید که یک شوهر آزاد، یک زن آزاد میخواهد و متاسفانه قوانین ازدواج و طلاق ما بین زن و مرد از نظر حقوقی و انسانی تبعیض بسیار قائل شده و زن را بعد از شوهر کردن زیردست مرد قرار داده است؟
اولا خانم! بنده چنین صحبتی در مدرسهی دخترانه نکردهام. تحریف شده. بنده گفتم که زن ایرانی باید یک فرد شایستهی اجتماع باشد و مسلما باید مادران خوبی برای نسل آیندهی این مملکت باشند. مگر شوهر کردن چه عیبی دارد؟! سوال بنده از شماست که شوهر کردن چه عیبی دارد؟ اگر آدم شوهر بکند دیگر نمیتواند کاری انجام بدهد؟ اینها که با هم مخلوط نمیشود، ولی مسائل بسیار مهمی را دربارهی خانواده و حقوق خصوصی خانواده اینجا تذکر دادند، که به عقیدهی بنده چرا سوال را از من میکنید، من که تخصصی ندارم. سمیناری تشکیل بدهید و اشخاص مطلع را بخواهید تا بحث و گفتوگو کنند و راه چاره را نشان بدهند و واقعا نتیجه بگیرند.
چرا دولت تشکیل این سمینار را پیشنهاد نمیکند؟ مگر نه این است که رسیدگی به کار خانواده و حقوق و قوانین مربوط به آن یک امر مهم مملکتی است؟
چرا من پیشنهاد کنم، این کار خصوصی است. «زن روز» که امروز اینقدر در کارهای زنان پیشقدم است و نماینده و سفیر از طرف دختران ایران به آمریکا و سایر جاها میفرستد، در این کار پیشقدم بشود. گذشته از این گفتوگوها من که زن ندارم تا ببینم زن در زندگی خانوادگی زیردست مرد است یا بالای سر او. ولی میبینم که شوهرها بیشتر از زنشان شکایت میکنند تا زنها از دست شوهرشان.
شاید در طبقات مرفه بالا چنین باشد، در طبقات دوم و سوم و چهارم زن همیشه زیردست و مظلوم است زیرا قوانین چنین ضعف و حقارتی را برای او مصنوعا وضع کردهاند. دخترخانمی به زن روز نوشته «از قول من خدمت آقای نخستوزیر سلام برسانید و بگویید حضرتعالی که این همه مایلید ایران موشک هوا کند چرا قبل از موشک هوایی دولت، ایشان با چند تا لایحهی قانونی چند تا موشک زمینی در عرصهی روابط خانوادگی و زناشویی هوا نمیکند و در دنبالهی صدور فرمان آزادی زن و کسب حقوق سیاسی او به وسیلهی شاهنشاه مسائلی از قبیل ارجاع طلاق به دادگاه، لغو صیغه گرفتن، لغو حضانت یکجانبهی مرد بر اولاد و غیره نام نیکی از خودشان در دل خانمها باقی نمیگذارند؟»
از طرف بنده به آن خانم سلام برسانید و بگویید مسلما تمام این مسائل در آن سمینار «زن روز» مطرح خواهد شد و نتیجهی مثبت گرفته میشود. باز هم میگویم دیگر حرف طلاق را نزنید. فکر شوهر کردن باشید. صحبت از این کنید که زن و مرد در زندگی خانوادگی با هم دوست و رفیق و صمیمی باشند و در گرداندن چرخ زندگی با هم همکاری کنند. من مخالف طلاق هستم. طلاق فامیل را از هم میپاشد. اصلا نباید وجود داشته باشد. اگر از من میپرسید میگویم حق طلاق را از مردها هم باید بگیرند.
چون روی شوهر کردن دخترها اصرار میفرمایید و از فواید شوهر کردن گفتوگو میفرمایید، آیا فکر نمیکنید که جامعهی ایران نوین به نیروی خلاقه و همکاری زنان در کارهای اجتماعی نیاز مبرم دارد و دختر امروز علاوه بر شوهر کردن باید حرفه و کار و مشارکتی در امور اجتماعی داشته باشد تا نیروی انسانی مجهزتری در مملکت به وجود آید. متاسفانه قوانین ما در بسیاری موارد راه ترقی اجتماعی را بر زن بسته است؟ حتی در امر شوهر کردن دخترها خود را مرغ در قفس احساس میکنند.
التعجیل منالشیطان و الصبر منالرحمن. مسلما در جامعهی امروز ما همهی مقامها باید روی شایستگی افراد باشد و دخترها هم نباید در آموزش و فراگیری چیزی از پسرها کمتر داشته باشند. بین زن و مرد هیچگونه فرقی نیست. زنها اصلا یک قوهی خلاقه هستند که در هر رشتهای نبوغ خود را ظاهر میسازند. زن میتواند حقوقدان خوبی باشد. زن میتواند مربی خوبی باشد. و حتی میتواند مادر شایستهای هم باشد ولی باید صبر کرد و بهتدریج جلو رفت.
دختران تحصیلکرده و دانشکدهدیدهی ما گله دارند که هنوز در چشم عرف و قانون از لحاظ گرفتن شغل با مردها مساوی نیستند. مثلا درهای وزارت دادگستری، وزارت خارجه، ادارهی پلیس، تصدی مقامات شهری، فرمانداری، استانداری و غیره به روی آنها بسته است و هر قدر هم که تحصیلکرده و صاحب فضل باشند باز تنها شغل آنها همان شوهر کردن است و بس. در حالی که امروزه اشتیاق «کار کردن» بین دختران تحصیلکرده بیش از اشتیاق شوهر کردن است. آیا فکر نمیکنید که دولت شما بهتر است درهای بستهی مشاغل را به روی دختران و زنان تحصیلکرده بگشاید و تبعیضات را از بین ببرد؟
زن ایرانی یکی از شایستهترین انسانهای دنیاست و در این مملکت همهی درهای پیشرفت به روی او باز است و بازتر هم میشود و او هیچ چیزی کم ندارد. هر شغلی را که شایستگی آن را داشته باشد به او میدهند. اما بنده نمیدانم چرا شما زنها علاقه دارید پلیس راهنمایی بشوید! آن هم کار به این مشکلی. زنها ظریف هستند و باید دنبال کارهای ساده و آسان بروند و یا بیشتر کارهای فکری بکنند تا کارهای سنگین جسمی. امروز در بیشتر لابراتوراهای بهداشتی و اتمی خانمها کار میکنند و در کارهای علمی تعداد خانمها زیاد است.
ممکن است بفرمایید در بازدیدهای اخیری که از جلسات امتحانی و هنرستانهای دختران به عمل آوردهاید و با دختران جوان امروزه روبهرو شدید آنها را به طور کلی چگونه یافتید و روی هم رفته دربارهی دختران امروزی چگونه فکر میکنید؟
بسیار شایسته هستند. من اطمینان دارم زنان این مملکت آن رل تاریخی خودشان را باز خواهند یافت. دخترها روح شادی دارند. مسلما نسل ارزندهای برای مملکت خواهند بود. من امیدوارم دخترهای جوان ما که نصف نیروی فعالهی مملکت خواهند بود هر کاری را که انجام میدهند، چه تحصیل و چه کار تحقیقاتی و چه معلمی و چه مادر بودن، آن شایستگی را که من فکرش را میکنم داشته باشند و همیشه احساس مسئولیت کنند و یادشان باشد که ما به فردای زن ایرانی بسیار امیدواریم.
۲۵۹۵۷