ممکن است برای شما هم سوال شده باشد که چرا بریتانیاییها در سمت چپ خیابان حرکت پیشروی میکنند و فرمان خودروهایشان هم در سمت راست قرار گرفته است. دلیلی تاریخی برای این دوگانگی وجود دارد؛ آنها میخواستند دست شمشیرشان آزاد باشد!
این حقیقت غیرقابل انکار است که افراد راستدست نسبتبه چپدستها فراوانی بیشتری دارند. در گذشته و زمانی که مردم با اسب سفر میکردند و این حیوانات حکم وسایلنقلیه روز را داشتند، مردم با دست راست خالی سواری میکردند. دلیل این کار این بود که اگر غریبهای به آنها نزدیک شد و نیاز داشتند از دست راست خود برای شمشیر کشیدن استفاده کنند، آزادی عمل داشته باشند. انگلیسیها راهروهای قلعه «نورمن» را با همین منطق طراحی کردند تا مدافعان قلعه در پیچوتاب راهروهای طبقاتی بتوانند عملکرد مناسبی داشته باشند.
رانندگی و حرکت از سمت چپ به گذشته دورتری هم باز میگردد؛ برخی از تاریخشناسان حرکت از سمت چپ مسیر را به رومیها نسبت میدهند و میگویند سربازان این قوم همواره از سمت چپ حرکت میکردند. نخستینبار «پاپ بونیفیس هشتم» بود که «قانون جاده» را وضع کرد. او ۱۳۰۰ سال پس از میلاد مسیح دستور داد که مردم و مسافرانی که به سوی روم میآیند باید از سمت چپ مسیر حرکت پیشروی کنند.
دستور پاپ تا اواخر قرن هفدهم میلادی ادامه پیدا کرد؛ زمانی که واگنها و ارابههای بزرگ محبوبیت بالایی پیدا کرده بودند. این ارابهها توسط چند اسب و بدون صندلی مختص راننده انسان حرکت میکردند. راننده روی آخرین اسب در سمت چپ دسته مینشست تا دست ترکه خود را مشرف به اسبهای دیگر داشته باشد. این نوع سواری مشکلی را هم ایجاد میکرد؛ راننده اسبها نمیتوانست ارابههای دیگر را که از آن طرف مسیر میآیند، ببیند. آنها عملا درحالی که سمت چپ وسیله نقلیه خود بودند، از سمت چپ هم پیشروی میکردند که دید را برایشان دشوار میکرد.
این ارابههای بزرگ نخستینبار در ایالاتمتحده و کانادا استفاده میشدند که مسیرهای باز و فضای مناسبی داشتند. درکنار فضای مناسب، آنها قانون حرکت از راست را داشتند که باتوجه به وضعیت سواری راننده منطقی به نظر میرسید. قانون آمریکایی حرکت در مسیر از سال ۱۷۹۲ در پنسیلوانیا بنیان نهاده شد.
در فرانسه نخستینبار در سال ۱۷۹۲ قانونی برای سواری از سمت راست به شکل «عادی» وضع شد و ناپلئون آن را در سراسر کشورش گسترش داد. در بریتانیا که ارابههای بزرگ استفاده منطقی نداشتند، مردم همچنان از سمت چپ حرکت میکردند. آنها جای سواری راننده اسبها را به سمت راست و عقب دسته تغییر دادند تا دست شلاقش آزاد باشد و همچنان از سمت چپ پیشروی کردند.
در قرن هجدهم میلادی قوانین ترافیکی لندن بهمنظور کاهش برخوردها وضع شدند که مردم را مجبور میکرد روی پلها از سمت چپ حرکت کنند. در سال ۱۸۳۵، این قانون به تمام بزرگراههای این کشور اختصاص داده شد و نهایتا در تمام سرزمینهای متعلق به بریتانیا گسترش یافت. در قرن بیستم میلادی اتحادیه اروپا تصمیم گرفت تا کمکم مسیر حرکت در جادهها را یکپارچه کند. این حرکت با سوئد بهعنوان آخرین کشور تغییردهنده قانون خود به اتمام رسید.
امروزه تنها ۳۵ درصد کشورهای جهان از سمت چپ رانندگی میکنند که شامل بریتانیا، هند، اندونزی، ایرلند، مالتا، قبرس، ژاپن، زلاندنو و استرالیا میشود. به نظر شما آیا جا دارد این کشورها جهت رانندگی خود را تغییر دهند؟ آیا یکپارچه شدن جهت پیشروی در جهان به هزینه کمتر تولید خودرو منجر خواهد شد؟