گروه اندیشه: کریم مجتهدی متولد ۱۰ شهریور ۱۳۰۹ که در تاریخ ۲۵ دی ۱۴۰۲ لباس آخرت بر تن کرد، فیلسوف ایرانی و استاد تمام بازنشستهٔ گروه فلسفهٔ دانشگاه تهران بود. او سهم بهسزایی در رشد پژوهشهای فلسفی در ایران داشت. مجتهدی علاوه بر دانشگاه تهران، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و همچنین عضو همکار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران بود. او در همایش چهرههای ماندگار ایران به عنوان چهرهٔ ماندگار فلسفه شناخته و در سال ۱۴۰۰ به عنوان دانشمند برتر، برنده جایزه البرز شد. کریم مجتهدی دورههای کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری خود را در دانشگاه سوربن فرانسه گذراند. او پایاننامه کارشناسی ارشد خود را زیر نظر یکی از بزرگترین فلاسفه قرن بیستم، ژان وال با عنوان «بررسی تحلیل استعلایی کانت» و رسالهٔ دکترای خود را با مشاورهٔ هانری کربن نگاشت.
او در گفتاری در خصوص «فلسفه و تظاهر به فرهنگ» به نوعی آخرین سخنان و مهمترین دغدغه هایش را در باره دانشگاه، معلم، و دانشجو مطرح کرده است. او با اشاره به این که ما «جوینده اصیل دانش «فیل ان سوفیا» نیستیم » گفت: «فاجعه این است که معلم های ما دانشجو ، و دانشجویان ما دانشجو نیستند. فیلسوف، در اصل باید دانشجو باشد؛ یعنی جوینده دانش است. فیل ان سوفیا. اما ما این موضوع به صورت اصیل نیستیم.»
مرحوم مجتهدی با تاکید بر این که «من با کسی رودرواسی ندارم» گفت: « طبیعی است باید به موقعیت اجتماعی معلم فکر کنیم. باید راجع به بهجای آوردن احترام برای معلم ها از جمله زندگی آنان بیندیشیم، به شرط این که آن ها هم معلم واقعی باشند. ولی وقتی نیستند، می خواهید چه بکنید؟»
او در ادامه گفت: «این آسیب شناسی اتفاقا از این لحاظ است که اصلا فلسفه ای در کار نیست. به عبارت دیگر تحقیق ،مطالعه ، دل سوزی واقعی، علاقه به فرهنگ، از خود گذشتگی، آزادگی که گفتم فیلسوف آزاد نیست بلکه مقید به آزادگی است، این ها، دیگر وجود ندارد. حال چه می ماند؟»
مجتهدی با اشاره به این که «ما گاهی افرادی را می بینیم، که خیلی خوب صحبت می کنند» گفت: سوفسطائیان هم درجه یک صحبت می کردند و فاجعه همین است. هر کسی خوب صحبت کرد، فیلسوف می شود؟ خیر نمی شود.»
او در ادامه به شیوه های مختلف تظاهر به فرهنگ اشاره کرد و گفت: «برخی وقت ها دانشمندان و استادان فیزیک، شیمی، زبان، ادبیات و … و همچنین فلاسفه ما، یک حالت شیفتگی به مرامی از خود نشان می دهند، به نظر من خیلی خوب است که آدمی شیفته یک مرام باشد، ولی وقتی مرامی در کار نباشد، دیگر فرد شیفته خودش است و این ها بیشتر شیفته خودشان هستند. کسی که شیفته خودش است نمی تواند فیلسوف باشد. شخص می خواهد خود را مطرح بکند با این عنوان که کتاب نوشته است، آیا فقط نوشتن کتاب کافی است؟ این ده تا کتاب دارد. دیگری بیست کتاب دارد. این تظاهر به فرهنگ، دشمن فرهنگ است. تظاهر کاذب است. این تظاهر کاذب، فرهنگ را نابود کرده و بی معنی می کند.»
مجتهدی با اشاره به این که «هیچ کسی از ما، از جمله خودم، عمیقا قبول نمی کنیم که با فکر می توان کاری انجام داد» گفت: « این درصورتی است که بافکر می توان کار انجام داد. اما برای حل مساله، اول باید آن مساله را درست طرح کرد. از این رو این که مساله دانشگاه چیست؟ اول باید مساله را شناخت و درست طرح کرد. در نهایت یکی از مسایل دانشگاه این است که تفکر در دانشگاه ها نیست. رشته ها و تحقیقات ظاهری هست، بدون آن که تفکر عمیق وجود داشته باشد.»
بیشتر بخوانید:
216216