بحثهای اخیر در کنفرانس تغییرات آب و هوایی سازمان ملل متحد (COP۲۸) در دبی؛ یک تغییر اساسی در فورماسیون همکاریهای بخش خصوص-دولتی و جامعه مدنی بود. این نشست نشان دهنده یک ضرورت تاریخی و اولین باری بود که کشاورزی و غذا در مباحث جهانی و استراتژیهای تغییرات اقلیمی ادغام شدند. یک دستاورد بزرگ، ” اعلامیه COP ۲۸ امارات متحده عربی” در مورد کشاورزی پایدار، سیستمهای غذایی انعطاف پذیر، و اقدامات اقلیمی بود که توسط ۱۳۴ کشور تأیید شد. این اعلامیه غیرالزامآور بر نیاز به گنجاندن استراتژیهای سیستم غذایی در برنامههای اقدام آب و هوایی، با تمرکز بر کاهش انتشار گازهای گلخانهای، حفاظت از کشاورزان، و حمایت از انعطافپذیری و سودآوری در زنجیره تامین مواد غذایی تاکید میکرد. در نتیجه، دولتها و ذینفعان تعهدات ۲.۵ میلیارد دلاری خود را برای حمایت از دستور کار غذا و آب و هوا، از جمله تلاش برای گذار به به “کشاورزی احیاکننده” و ارائه کمکهای فنی به کشورهایی که بیشتر تحت تأثیر تغییرات آب و هوایی قرار دارند، اعلام کردند. این تلاشها نیاز به مقابله با تغییرات اقلیمی و امنیت غذایی، قرار دادن شیوههای کشاورزی پایدار، انعطاف پذیری و سودآوری را در خط مقدم بحث آب و هوا برجسته میکند. قبلا نیز در گزارش ۲۰۲۰ قائو آمده بود که حدود ۸۲۰ میلیون نفر (یا ۱۱ ٪ از جمعیت فعلی جهان) از نظر دریافت انرژی دچار سوء تغذیه هستند و ۱.۳ میلیارد نفر (۱۷ ٪) از کمبود ریزمغذیها و فقر سلولی رنج میبرند که اکثر آنها در آسیا و جنوب صحرای آفریقا (SSA) زندگی میکنند. رکود جهانی و تورم بی سابقه، زنجیرههای تامین جهانی را مختل میکند و تامین مالی واردات مواد غذایی را که برخی کشورها به ویژه در خاورمیانه، آفریقا و هند به آن وابسته هستند را دشوارتر میسازد. در این هنگامه؛ بهبود امنیت غذایی به استفاده و مدیریت پایدار منابع، از جمله زمین و آب (به ویژه در آسیا) و آب و مواد مغذی (به ویژه در آفریقا) بستگی دارد. بنابراین، یافتن تعادل مناسب بین امنیت غذایی و تغذیه، حفاظت از محیط زیست و توجه به تغییرات آب و هوایی، همچنان چالشهای اصلی برای سیستمهای غذایی پایدار و استفاده و مدیریت زمین و آب است. سیستم غذایی جهانی – از مزرعه تا چنگال – با تغییرات چشمگیری روبرو است. تولید غذا از یک تلاش عمدتاً محلی برای برآوردن نیازهای تغذیهای جوامع کوچک به جامعهای تبدیل شده است که زنجیرههای تامین پیچیدهای در سراسر جهان بر آن تسلط دارند. رابطه بین تولید و مصرف مواد غذایی تحت تأثیر شهرنشینی، رشد جمعیت و تغییر در ذائقه مصرف کنندگان و عادات غذایی قرار گرفته است. در سطح جهانی، تغییرات آب و هوایی اکنون به عنوان یک چالش اساسی در برابر تلاشهای جهان برای تغذیه خود مطرح شده است. در پاسخ به این چالشها، پیشرفتهای فنآوری، تجزیه و تحلیل دادهها، تحقیق و توسعه کشاورزی (R&D) و شیوههای جدید کشاورزی فرصتهای قابل توجهی را برای تغییر تولید مواد غذایی و ترویج شیوههای پایدارتر ارائه میدهند. در این چشمانداز در حال تغییر، مشارکتهای دولتی و خصوصی (PPPs) ابزاری حیاتی برای دستیابی به یک سیستم غذایی جهانی پایدارتر، کارآمدتر و عادلانهتر هستند. با ترکیب نقاط قوت بخش دولتی و خصوصی و ترکیب بازیگرانی مانند سازمانهای خیریه، صندوقهای ثروت ملی و جامعه مدنی، این مشارکتهای چندجانبه میتوانند راهحلهای نوآورانهای در تولید، توزیع و مصرف مواد غذایی را هدایت و حمایت کنند. تولید غذا از طرق متعددی با تغییرات آب و هوایی ارتباط تنگاتنگی دارد. سیستمهای غذایی در مراحل مختلف زنجیره تامین مواد غذایی، از تولید تا پردازش، حمل و نقل، توزیع، مصرف و حتی دفع ضایعات مواد غذایی نقش مهمی در تغییر اقلیم دارند. در عین حال، سیستمهای غذایی در برابر تأثیرات تغییرات آب و هوایی آسیب پذیر هستند. بنابراین، پاسخ به چالش آب و هوا در بخش غذا مستلزم تلاشهای کاهنده (یعنی اقداماتی که انتشار گازهای گلخانهای را به حداقل میرساند) و سازگاری (یعنی تنظیم شیوههای کشاورزی با تغییرات آب و هوا، در دسترس بودن آب، و هجوم حشرات در عین حفظ و افزایش سودآوری) را در پی دارد.
ذرت، گندم و برنج همچنان به نسبتهای مشابه سهم زیادی از تقاضا برای کالری غذا در رژیم غذایی انسان را تامین میکنند. آمارهای فائو نشان میدهد که تولید این غلات با افزایش جمعیت جهان همگام است و شواهد، تایید میکند که عرضه غذا بی نهایت کشسان است. مثلا، افزایش قابل توجه در تولید سویا طی سه دهه نشان میدهد، کنجاله سویا جزء ترجیحی با پروتئین بالا در خوراک دام مزرعه است، افزایش تولید سویا در نتیجه افزایش فراوانی گوشت، مرغ و ماهی در رژیم غذایی در کشورهای نوظهور را نشان میدهد. اختلال در عرضه به دلیل کاهش برداشت در یک محصول یا در یک منطقه خاص با منابع جایگزین کالری در رژیم غذایی انسان و با استفاده از ذخایر برطرف میشود. نگهداری ذخایر راهبردی هزینه قابل توجهی دارد و در صورت نگهداری چندین ماهه، خطر فاسد شدن وجود دارد، بنابراین برگزیدن سیاستهای جایگزین مقرون به صرفهتر است. قابل پیش بینی بودن تقاضا، همراه با واکنش سریع تولیدات مزرعهای به سیگنالهای قیمتی، درجه بالایی از ثبات را در زنجیره تامین جهان تضمین میکند. معمولا قیمت کالاهای غذایی در دورههای طولانی ثابت باقی میماند یا به صورت واقعی اندکی کاهش مییابد. ثبات قیمت این کالاهایی که در حجم بسیار زیاد معامله میشوند، ویژگیای است که باید برای کسانی که ثبات اقتصادی برایشان اولویت است جذاب باشد. از سوی دیگر؛ کیفیت و ایمنی مواد غذایی امروزه یک ضرورت مهم در زنجیره تامین مواد غذایی است. اگرچه قوانین و استانداردهای تولید و توزیع مواد غذایی کیفیت و ایمنی غذا را به طور چشمگیری بهبود بخشیده است، اما از هر ۱۰ نفر در سراسر جهان ۱ نفر قربانی بیماریهای ناشی از مواد غذایی آلوده میشود. زنجیره تامین مواد غذایی شامل تولید، توزیع، جابجایی و نگهداری مواد غذایی است. با هر مرحله اضافی در زنجیره تامین، و با هر تحویل لجستیکی و نیازهای ذخیره سازی اضافی، چالش حفظ کیفیت، سودآوری و ایمنی مواد غذایی افزایش مییابد. برای جلوگیری از بیماریهای منتقله از غذا، شرکتهای تولید کننده و توزیع کنندگان مواد غذایی به طرق مختلف پاسخ میدهند. شرکتها در حال پیاده سازی سیستمهای کنترل کیفیت قوی و همسویی با استانداردهای بین المللی مانند ISO ۲۲۰۰۰ برای مدیریت جامع ایمنی مواد غذایی هستند. اتحاد جهانی برای بهبود تغذیه (GAIN) و ابتکار جهانی ایمنی غذا (GFSI)، دو تشکل از ۹ ائتلاف تحت انجمن کالاهای مصرفی، یکی از بزرگترین شبکههای تجاری برای تضمین غذای ایمن برای مصرف کنندگان با ابداع استانداردهای ایمنی غذا و پلت فرمهای حسابرسی است. شرکتها از فناوریهای نوظهور از جمله حسگرهای زیستی، ابزارهای اینترنت اشیا و بلاک چین برای بهبود کیفیت و ایمنی مواد غذایی استفاده میکنند. به طور خاص، فناوری بلاک چین میتواند برای افزایش قابلیت ردیابی محصولات غذایی، تضمین شفافیت و مسئولیت پذیری بالا در زنجیره تامین استفاده شود. در این راستا، توسعه سیستم ردیابی مواد غذایی مبتنی بر بلاک چین توسط آیبیام، Food Trust، بر پتانسیل این فناوری در بخش مواد غذایی تاکید میکند و الگویی را برای سایرین در صنعت ارائه میکند تا از آن پیروی کنند. بخش خصوصی در حصول اطمینان از اینکه توزیع مواد غذایی سهل، در دسترس بودن و مقرون به صرفه بودن را برای مصرف کنندگان فراهم میکند، نقش مهمی ایفا میکند. این جنبهها از طریق ظهور تجارت الکترونیک و پلتفرمهای دیجیتال، که توزیع مواد غذایی را متحول کرده است، مشهود است.
از نظر برنامه افزایش ایمنی غذا برای امنیت غذایی (FS۴FS) و ابتکار جهانی ایمنی غذا (GFSI) بازار جهانی کشاورزی یک صنعت چند تریلیون دلاری است. از سال ۲۰۲۳، ارزش آن تقریباً ۸ تریلیون دلار است که حدود ۱۰ ٪ از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل میدهد. در حالی که پیش بینی میشود این بخش در اقتصادهای توسعه یافته مانند ایالات متحده سالانه حدود ۲ تا ۳ درصد رشد کند، نرخ رشد جهانی حتی بالاتر از ۵.۶۶ درصد است. نوآوریهای تکنولوژیکی همچنان محرک اصلی افزایش عملکرد در بخشهای کشاورزی هستند و بیش از ۸۰ درصد بازدهی حاصل از عملیات ماشینآلات یا مکانیزاسیون است. این روند همچنان ادامه خواهد داشت، زیرا کشاورزی هوشمند دارای نرخ رشد قابل توجهی بالاتر از ۱۳ درصد است. مدیریت نحوه ارتباط این فناوریهای جدید با سیستمهای موجود برای حاشیه سود بخش کشاورزی به طور فزایندهای مهم است. مقادیر متنابهی از غذای جهانی در زنجیره تامین از بین میرود. مثلا، در ایالات متحده، تقریباً ۳۰ تا ۴۰ درصد مواد غذایی هدر میرود. در سطح جهانی، سازمان ملل تخمین میزند که ۱۳ درصد از مواد غذایی تولید شده بین برداشت و خرده فروشی از بین میرود، در حالی که تخمین زده میشود ۱۷ درصد از کل تولید جهانی غذا در خانواده ها، خدمات غذایی و خرده فروشی هدر میرود. ” مطالعات دیگر وضعیت تیرهتری را نشان میدهند و تخمین میزنند که بین یک سوم و نیم کل مواد غذایی تولید شده در سراسر جهان هدر میرود بنابراین این آمارها، نیاز به افزایش سرمایهگذاری بیشتر در بخش مدیریت زنجیره تامین کشاورزی را نشان میدهد. این زیربخش صنعت با ارزش ۰.۷۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ و پیش بینی به ۲.۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۳۱، ممکن است با استفاده حداکثری از کشاورزی موجود، بازده مالی جهانی را بهبود بخشد. این اعداد نشان میدهد که کشاورزی همواره تحت تأثیر اقدامات دولتها در سراسر جهان بوده است. اما هرگز این امر به اندازه نیمه اول قرن بیستم، زمانی که دو جنگ بزرگ جهانی تولید مواد غذایی را به شدت مختل کرد مشهود نبوده است. کشورهای اروپایی در واکنش به شرایط نابسامان اقتصادی، تعرفهها و اقدامات دیگری را برای حفاظت از کشاورزی ملی شان اعمال کردند. چنین ابتکاراتی پیامدهای جهانی داشت چنانکه تا اواسط قرن بیستم سازمانهای بین المللی مختلفی برای توازن تجارت کشاورزی، نظارت و ارتقای توسعه کشاورزی و رفاه جوامع روستایی تأسیس شدند تا شبکه بین المللی از زنجیره ارزش کشاورزی -غذا را مدیریت کنند. (COP۲۸) بر مشارکت در زنجیرههای ارزش جهانی (GVCs)، پراکندگی بینالمللی تولید، تاکید دارد. این منظومه توانست منجر به افزایش اشتغالزایی و رشد اقتصادی شود. از این روی، به منظور به دست آوردن منافع حاصل از مشارکت در زنجیره ارزش، کشورها باید نوع مناسبی از سیاستهای تجاری و سرمایه گذاری را اعمال کنند. همه گیری COVID-۱۹ نیاز فوری به درک وابستگی بسیاری از کشورها به تامین کنندگان در سراسر جهان را برجسته کرده است، اما باید نقش GVCها در ارائه رشد، افزایش یکپارچگی منطقهای و جهانی و مدیریت شوکهای خارجی پررنگتر شود. برخی از کشورهای در حال توسعه به طور کامل انقلاب GVC را در بخش کشاورزی آغاز کردهاند، اما هنوز در همسویی GVCها با استراتژیهای توسعه ملی خود با چالشهایی روبرو هستند. دیگران GVCها را به عنوان بازسازی الگوی هسته در مقابل حاشیه، با مشاغل “خوب” در شمال و مشاغل “بد” در جنوب میدانند. با این حال، حتی بیمیلترین شکاکان نیز تشخیص میدهند که موفقیت کشورهایی مانند چین و هند مبتنی بر GVC نشاندهنده افزایش قابلتوجه در رقابتپذیری یک کشور است که میتواند با ترکیب هزینههای رقابتی تولید با فناوری بالا ارائه شود. استراتژیهای صحیح میتواند به کشورهای در حال توسعه کمک کند تا مشارکت خود را در GVCها به حداکثر برسانند.
انتهای پیام/