بیراه نیست اگر بگوییم سخنرانیها و افشاگریهای این افراد درباره نقش جریان تندرو در بر باد رفتن منافع ملت در دولت روحانی و نقش بر آب شدن تلاشهای صورت گرفته به دنبال برخی تصمیمات حافظ منافع کشور در این دولت، باعث شد که چهره این جریان برای مردم بیش از پیش مشخص شود تا جاییکه تفکر تند و متصلب در انتخابات اخیر برخلاف همه تصورها محکوم به شکست شد. بر باد رفتن برجام، فیلترینگ فضای مجازی، اخراج نخبگان از دانشگاهها و… از جمله دغدغههای مهم جامعه بودند که این دو نفر درباره آن سخنهای بسیار گفتند. مانند اظهارات ظریف در سخنرانی خود در کاشان خطاب به تندروها:«شما همه مخالفین را در کشور خفه کردهاید به اسم شهدا، ما سرکوبگر اقلیت نیستیم، ما مثل اقلیت نیستیم که با اکثریت مردم با چماق برخورد میکند. یادتان نیست نانماینده کاشان که روزگار را بر من در مجلس سیاه کرده بود، گند چای دبش را درآورد. آقایان در مناظرهها به گونهای صحبت میکنند که انگار اینجا سوئیس است. به شما دروغ گفتند که دولت روحانی واکسن نیاورد؛ آقایان مانع میشدند و میگفتند ما واکسن داخلی تولید میکنیم. وقتی ما دولت را ترک کردیم ۱۲۰ میلیون دوز واکسن آورد بودیم؛ مگر واکسن خمره رنگرزی است که یک هفته بعد از خروج ما از وزارت خارجه، میلیونها دوز وارد شود.»
آذریجهرمی هم بهعنوان سیاستمداری جوان موفق شد با بخشی از «نسل Z» تعامل مناسب برقرار کرده و از نیازهای آنها بهویژه در خصوص فضای مجازی و… بگوید و از حقوق مردم در این حوزه دفاع کند. او در یکی از توئیتهای افشاگرانه خود در واکنش به ادعاهای امیرحسین قاضیزادههاشمی یکی از کاندیداهای ریاستجمهوری درباره فیلترینگ نوشت:«آقای قاضیزاده، دستور قطع اینترنت را در سال ۹۸ کاندیدای اصلی شما که امروز در کنار شما در مناظره نشسته است، تصویب کرد، چرا گردنگیری شما خراب است. ما تحریم شدیم که فرزندان رفقای شما اقامت خارج از کشور بگیرند؟ حیا کنید!» تاثیر سخنرانیها و اظهارات بیپرده این دو سیاستمدار در پی بردن جامعه به برخی «حقایق مگو» و پشتپردهها چنان بود که برخی از این دونفر به عنوان ژنرالهای پزشکیان یاد کردند.
در کنار این دو نفر البته نقش محمد فاضلی، جامعهشناس و استاد دانشگاه را در ستاد پزشکیان نباید از یاد برد. او پس از آنکه در یکی از گفتوگوهای تلویزیونی پزشکیان، مورد توهین قرار گرفت، به جای سکوت، خشم غلیظ خود را به سمت کارشناس هتاک برنامه و مجری جانبدار آن، نشانه گرفت؛ رفتاری که برخلاف انتظار اولیه، تبدیل به نماد جامعه مورد هتک قرار گرفته دانشگاهی و نخبه شد که دیگر توان سکوت در برابر بیحرمتیها را از دست داده است. او تبدیل به یک تن از میلیونها تن ایرانی ناراضی شد که با وجود برخورداری از علم و ادب دیگر حاضر نیستند بهتانها، قلدریها و یکسویهنگریها را تحمل کنند و مسیر خاموشی در پیش گیرند.
حرکت معترضانه او در کنار علمی که بسیاری از مردم در او سراغ دارند کمک بسزایی به توفیق پزشکیان کرد که او را به عنوان یکی از مشاوران خود انتخاب کرده بود. با این حال ظریف و آذریجهرمی اعلام کردهاند که حاضر نیستند در کابینه دولت چهاردهم نقشی بپذیرند در این بین فاضلی هم از لزوم تشکیل کابینهای ائتلافی میگوید. در واقع ظریف از همان نخستین ساعات پیروزی پزشکیان اعلام کرد که تنها وظیفهاش حذف تفکر تندرو بوده و در دولت آینده سمتی نخواهد داشت؛ وظیفهای که البته در مسیر انجام آن تلاشی بسیار کرد.
او روز گذشته هم در نشست اعضای مجمع کارآفرینان ایران اعلام کرد که با هدف جوانسازی دولت قرار است ۶۰ درصد از وزرا برای نخستینبار وزیر شوند و شرایط سنی آنان نیز زیر ۵۰ سال باشد:«بنا داریم دولت جوانی تشکیل شود و واقعاً قرار نیست افرادی مانند من که بارها مسئولیت داشتهایم دوباره در این دولت مسئولیت بگیریم، در دوره تبلیغات ریاستجمهوری بارها تاکید کردهام که منِ ظریف در دولت مسئولیتی نمیخواهم و برای پست و مقام نیامدهام، حتی پست معاون اولی را به خاطر پست و مقامش حاضر نیستم بپذیرم.»
آذریجهرمی هم در کانال تلگرامیاش مطالب مشابهی را منتشر کرد:«امروز که کار انتخابات به سرانجام رسید، مسئولیتی در کابینه جدید نخواهم پذیرفت. معتقدم باید با مردم صادق بود و نباید با بازی با کلمات از وعدهای که داده شده عدول کرد؛ نیاز است نفسهای تازه در روح دولت چهاردهم دمیده شود. چهرههای تکراری برای مردم ملالتآورند. باید تمرکز کنم بر اتمام پایاننامه نیمهتمامم و ادامه تحصیل در مقطع دکترا، این برنامه قبلی من برای زندگی بود که همان را پیگیری خواهم کرد… همچنان با بضاعت کمی که دارم و با همه توان از او و راهش حمایت خواهم کرد تا با اقدامات ایشان، همه با هم به زندگی برگردیم.»
فاضلی هم از جمله افرادی بود که اعلام کرده به دولت پزشکیان نخواهد پیوست؛ قولی که پیش از برگزاری انتخابات و موفقیت پزشکیان داده است:«کسی از من برای پیوستن به دولت دعوت نمیکند ولی حتی اگر هم چنین شود، به دولت احتمالی آقای پزشکیان هم در هیچ سطحی نمیپیوندم. همچنین ضمن احترام به نهاد دانشگاه، تحت هر شرایطی به کارم در دانشگاه برنمیگردم. بنابراین فعالیت انتخاباتی من، طمعِ بازگشت به دانشگاه نیست.»
او همچنین در یادداشتی تلگرامی درباره کابینهای که نام آن را «کابینه ائتلافی شایستگان» نهاده است، توضیح داد:«کابینه ائتلافی شایستگان در شرایط نزاع سیاسی شدید ایران امروز میتواند تسهیلکننده توافقسازی بر سر مسائل راهبردها و روشهای حل مسئله بهکارگیری شایستگان بیشتر و جلوگیری از گذاشتن چوب لای چرخ دولت شود.»
او در ادامه با اشاره به سه دهه منازعه میان جناحهای سیاسی که حاصل آن، بدتر شدن وضعیت مردم بوده است، نوشت:«یکی از راههای پیشگیری از این منازعه و کاهش احتمال آن، شکل دادن به کابینهای ائتلافی است. امیدوارم بتوانم ماهیت چنین ائتلافی را در این نوشته، روشن کنم. ائتلاف کردن و تشکیل کابینه ائتلافی به معنای سهمیه دادن به جناحهای قدرت سیاسی، و کنار هم گذاشتن وزرا و همکاران رئیسجمهور در بخشهای مختلف دولت براساس سهمیه تعیینشده برای هر جناح نیست.»
فاضلی در یادداشت خود تاکید کرد که مناظرههای انتخاباتی نشان داد در بین نامزدها، سه نامزد – پزشکیان، پورمحمدی، قالیباف – وجود دارند که بر سر بسیاری از مسائل عمده و حیاتی کشور با هم توافق نظر دارند. آنها بر سر مسئلهها تفاوت چندانی نداشتند، کم و بیش فقط هر کدام ادعا میکرد فرد بهتری برای درمان کردن آن مسئلههاست. او با برشمردن سطوحی که ائتلاف درآنها میتواند به بهبود امور منجر شود،نوشت:«تصور میکنم، یافتن آدمهایی شایسته در درون میانهروهای جناحهای سیاسی که بتوان ایدههای غیرمتعارض و با اشتراکات حداکثری براساس محورهای مذکور را با آنها صورتبندی و دنبال کرد، امکانپذیر باشد. بدیهی است که دولت چهاردهم، و فراتر از آن، نظام سیاسی به نظریه دولت متفاوت از گذشته، و متناسب با مقتضیات امروز نیاز دارد تا بتواند چنین راهبردی را در پیش بگیرد.»
محمدرضا عارف هم در همایش ملی حقوقدان حامی و فعالین حقوقی ستاد مسعود پزشکیان به تشکیل کابینه دولت چهاردهم اشاره کرد:«شاید مهمترین رمز موفقیت دولت آینده در استفاده از نیروهایی باشد که در انتخاب رئیسجمهور سهیم بودهاند. البته خیلی باید دقت کنیم که تلقی سهمخواهی نشود. به خصوص در استانها برای هر شغل ۲۰ تا ۳۰ نفر مطرح هستند که همه از دیگری بهتر هستند.»
دولت محل آزمون و خطا نیست
علی باقری، فعال سیاسی اصلاحطلب هم در این باره به هممیهن میگوید:«امیدوارم ظریف و آذریجهرمی در تصمیم خود تجدیدنظر کنند. طیف وسیعی از نیروهای سیاسی در انتخابات از دکتر پزشکیان حمایت کردند. او کاندیدای یک جبهه و حتی یک جناح سیاسی نبود اگرچه غالب حامیان او متعلق به یک جناح و جریان سیاسی بودند اما کلیت حامیان او را تشکیل نمیدادند.»
او معتقد است با توجه به موفقیت پزشکیان در انتخابات این بسیار طبیعی است که برای تشکیل کابینه و هماهنگی طیف وسیعی از نیروهای حامی او، تشکیل کابینهای که مجموعه نیروهای حامی پزشکیان را پوشش دهد و هم نگاه شخص پزشکیان را پوشش دهد اندکی پیچیدهتر و سختتر باشد. او بارها در جریان انتخابات تاکید کرد که از همه نیروهای سیاسی استفاده خواهد کرد و کابینهاش مختص یک جناح سیاسی نیست.
معاون سیاسی وزارت کشور در دولت اصلاحات تاکید میکند که تاکنون کابینهای با چنین ویژگیهایی در کشور ما تشکیل نشده است:«یعنی کابینهای که جامع نگاههای مختلف باشد. این کار نیاز به سعه صدر از سوی همه حامیان پزشکیان و پرهیز از سهمخواهی را میطلبد. امیدوارم بهتدریج این مجموعه بتواند به نقطهای نزدیک شود که برآورنده نسبی دیدگاه پزشکیان و حامیان او باشد. همچنین امیدوارم وقتی به این نقطه رسیدند شرایط بهگونهای باشد که شخصیتهای بزرگواری که در جریان کمپین انتخاباتی او نقش عمدهای داشتند و بخشی از پایگاه اجتماعی رایی که او کسب کرد قطعاً متأثر از تلاش آنها بود، در کنار دولت چهاردهم حضور داشته باشند چه بهعنوان وزیر در کابینه و چه به عنوان معاون رئیسجمهور در کنار شخص پزشکیان.»
به باور باقری اعلامهایی که صورت گرفته نتیجه قطعی حضور یا عدم حضور این افراد در کنار پزشکیان نیست و شاید شرایطی ایجاد شود که توان این افراد به توان دولت آینده افزوده شود و از این رهگذر همه در کنار هم بتوانند تلاش بزرگی را برای پاسخگویی به مطالبات جامعه داشته باشند.
این فعال سیاسی درباره تشکیل دولتی مرکب از تجربه مسنترها و نوآوری جوانترها هم عنوان میکند:«یکی از سختیهای دولت آینده پزشکیان این است که بتوانند هارمونی میان نیروهای جوانتر و نیروهای پرتجربهتر ایجاد کنند. توجه کنید که بخشهایی از جامعه و بخشهایی از نسلهای بعدی جوانان و میانسالان بهویژه متعلق به یک جناح سیاسی در کشور به دلیل مختصاتی که فضای سیاسی کشور داشته است، در دو دهه گذشته امکان ورود به چرخه مدیریت جامعه را نداشتهاند. بعد از پایان دولت خاتمی در سال 1384 تا تشکیل دولت پزشکیان در 1403، در واقع 19 سال است که جوانان و نیروهای مستعد جریان اصلاحگر فرصت حضور در چرخه مدیریتی کشور را نداشتهاند. در دولت روحانی هم این اتفاق کمتر رخ داد که نیروهای اصلاحات بتوانند وارد این چرخه شوند. بنابراین به اندازه دو دهه خلأ وجود دارد که یکی از چالشهای دولت پزشکیان است.»
او این را هم میگوید که استفاده از نیروهای جوان در دولت آینده باید با استفاده از تجربه نسبی این نیروها ترکیب شود:«دولت محل آزمون و خطا به هزینه ملت نیست. باید جوانانی وارد این حوزه شوند که حداقلی از تجربه را دارند و اگر ندارند از مدارج پایینتر مدیریتی وارد چرخه مدیریتی شوند. از طرف دیگر دولت پزشکیان باید تلاش کند که از تجارب مدیریتی مسنترها هم استفاده کند. این چالش به دلیل دو دهه خلأ ایجادشده بسیار سخت است. اما معتقدم اگر با تدبیر حرکت شود دولت چهاردهم میتواند در کنار استفاده از تجارب از خلاقیت و نیروی جوان هم استفاده کند و در طول مدت 4 ساله و انشاءالله 8 ساله با تدبیر مناسب، یک نسل مدیریتی جدید و خونی تازه را در سامانه مدیریتی جامعه وارد کند بدون اینکه هزینههای آزمون و خطا را به ملت تحمیل کند.»