متهم با یک پژو ۲۰۶، پسرخاله همسر صیغهای خود را زیر گرفت، چون شنیده بود این مرد پشت سر همسرش صحبت کرده است.
ماموران پلیس پاکدشت دو سال قبل در جریان تصادف خونینی قرار گرفتند. آنها متوجه شدند مردی به نام هومن با یک پژو ۲۰۶ تصادف کرده و جان باخته است. چند روز بعد از این حادثه، همسر مقتول به ماموران گفت شوهرش به عمد کشته شده و فردی که او را زیر گرفته شوهر صیغهای دخترخاله مقتول است. شواهد نشان میداد راننده پس از برخورد با هومن گریخته است. به این ترتیب، ماموران در نخستین گام به بررسی دوربینهای مداربسته پرداختند و دریافتند یک پژو ۲۰۶ که پلاک آن پوشانده شده بود عمدی با هومن برخورد کرده و گریخته است.
با به دست آمدن این سرنخ تحقیقات وارد مرحله تازهای شد. همسر قربانی به ماموران گفت: شوهرم چند روزی بود با همسر موقت دخترخالهاش به نام امین اختلاف داشت. آنها چند بار با هم درگیر شده بودند و من فکر میکنم او شوهرم را کشته است.
امین بازداشت شد و به قتل پسرخاله همسر صیغهای خود اعتراف کرد. او گفت: همسر موقتم به نام نگین مدتی بود با پسرخالهاش اختلاف داشت. ظاهراً هومن پشت سر زنم حرفهایی زده بود. همسرم از من خواسته بود او را تنبیه کنم. قرار بود در فرصتی مناسب با چوب به سرش بزنم اما چون فرصت فراهم نشد، عمدی با ماشین به هومن زدم و او را کشتم.
با اظهارات این مرد، نگین بازداشت شد اما ادعا کرد دستور قتل پسرخالهاش را صادر نکرده است.
با صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه دادگاه، اولیای دم که دو فرزند صغیر مقتول بودند در کنار مادرشان قرار گرفتند و مادرشان از طرف آنها درخواست قصاص کرد. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت.
او این بار اتهام را رد کرد و حرف جدیدی زد. متهم گفت: سوار بر پژو به سمت تهران حرکت میکردم که با یک وانت برخورد کردم. راننده با من درگیر شد و دعوا میان ما بالا گرفت. من سوار ماشین شدم اما راننده وانت مرا تعقیب کرد. نرسیده به پارچین به انتهای خیابانی رفتم که در آن کانال آب قرار داشت و تردد در آنجا کم بود. نیم ساعتی آنجا ماندم تا راننده وانت مرا گم کند.
من در ماشین نشسته بودم که یکدفعه پسرخاله همسرم را اتفاقی دیدم که از خانهاش خارج شد. چون شب قبل با او درگیر شده بودم به سمتم حملهور شد. او سنگی از روی زمین برداشت و میخواست آن را به سمت شیشه ماشینم پرتاب کند که سوار ماشین شدم تا فرار کنم اما ماشین ناخواسته منحرف شد و با او برخورد کرد.
سپس نگین، متهم ردیف دوم، در جایگاه قرار گرفت و گفت: من از شوهرم نخواسته بودم پسرخالهام را بکشد. اصلاً از ماجرا خبر نداشتم. مادرم با من تماس گرفت و گفت هومن تصادف کرده و به بیمارستان شهدای پاکدشت منتقل شده است. وقتی ماجرا را به شوهرم گفتم، گفت او را با ماشین زیر کرده است.
در پایان، هیات قضات وارد شور شدند و متهم اصلی را به قصاص و نگین را از اتهام معاونت در قتل تبرئه کردند.
این حکم مورد اعتراض قرار گرفت و رأی برائت نگین شکسته شد. به این ترتیب دو متهم یک بار دیگر در دادگاه حاضر شدند و به قصات پاسخ دادند.
در حالی که نگین سعی داشت همچنان همه چیز را انکار کند، همسرش گفت نگین از او خواست پسرخالهاش را گوشمالی بدهد.
به این ترتیب، نگین نیز به ۲۰ سال حبس محکوم شد و این بار رأی مجازات هر دو متهم مورد تایید قرار گرفت.
پرونده برای اجرای حکم به دادسرای اجرای احکام ارسال شده بود و امین در فهرست اعدامیان قرار داشت که اولیای دم اعلام کردند از اجرای حکم قصاص صرف نظر کردهاند. به این ترتیب امین از مرگ نجات پیدا کرد.
پرونده این بار به اتهام بر هم زدن نظم عمومی به دادگاه ارسال شد. در جلسه رسیدگی، علیرضا دلیر، وکیل متهم در دفاع از موکلش گفت: امین آشنایی و خصومتی با قربانی نداشته و تحت تاثیر حرفهای همسر صیغهای خود سراغ قربانی رفته و قصد ترساندن و ادب کردن او را داشته است، به همین دلیل هم توانست رضایت اولیای دم را جلب کند. من از دادگاه درخواست دارم که در مجازات او تخفیف قائل شوند. به این ترتیب، قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.