رسیدگی به این پرونده از اواخر خرداد ماه سال گذشته به دنبال وقوع درگیری دسته جمعی در ساختمانی نیمهساز در محله هفت چنار تهران آغاز شد. در این درگیری که میان کارگران ساختمانی به وقوع پیوسته بود یکی از آنها به نام فضل الله از ناحیه سر به شدت آسیب دید و به بیمارستان منتقل شد. اما وی که به کما رفته بود سه روز بعد تسلیم مرگ شد.
با مرگ فضل الله تحقیقات پلیسی آغاز شد و ماموران به پرس و جو از شاهدان پرداختند.
یکی از شاهدان گفت :صاحب ساختمان از نگهبان به نام ابراهیم خواسته بود تا اجازه ندهد هیچ کودکی وارد ساختمان نیمه ساز شود و جانش به خطر بیافتند.ابراهیم هم با جدیت رفت و آمد کارگران را کنترل میکرد. در این میان بهرام که آرماتوربند بود پسر ۱۰ سالهاش را همراه خودش به محل کار میآور. ولی ابراهیم مانع ورود پسر بهرام به ساختمان میشد. همین موضوع باعث شده بود آنها چندین مرتبه با هم درگیر شوند .آخرین بار وقتی بهرام بالای ساختمان نیمهساز مشغول کار بود پسرش به آنجا آمد. اما ابراهیم اجازه ورود به او را نداد .بهرام که از این موضوع عصبانی شده بود به طبقه پایین آمد و بار دیگر با نگهبان درگیر شد. چند نفر از کارگرها به طرفداری از ابراهیم و چندین نفر به هواخواهی از بهرام به جان یکدیگر افتادند اما من در آن درگیری دیدم یکی از کارگران به نام اکبر با شمشه بنایی به سر فضل الله زد.
ادعای بی گناهی
در حالی که چند کارگر دیگر نیر اظهارات این شاهد را تایید کرده و اکبر را عامل جنایت معرفی کرده بودند ، اکبر بازداشت شد. اما ادعا کرد ضربهای به قربانی نزده و اشتباه بازداشت شده است.
وی گفت :درگیری میان ابراهیم و بهرام رخ داده بود .بهرام آرماتوربند بود و میخواست پسرش را سر ساختمان ببرد. اما بهرام به خاطر دستور صاحب ملک مانع او میشد و همین ماجرا موجب درگیری میان کارگرها شده بود. در آن درگیری زد و خورد میان کارگرها رخ داد و من نمیدانم چه کسی ضربه شمشه را به سر فضل الله وارد کرد .من دشمنی و درگیری با او نداشتم و بیگناه هستم .نمی دانم چرا بهرام و دونفر از کارگرها مرا عامل قتل معرفی کرده اند. من بیدلیل بازداشت شده ام.
بهرام قاتل است
در حالی که متهم منکر دست داشتن در جنایت بود فرضیه تبانی بهرام و چند نفر از کارگران برای گمراه کردن پلیس قوت گرفت و در تحقیقات بعدی سایر کارگران گفتند دیده اند بهرام با میل گرد به سر قربانی زده است.
با افشای این ماجرا اکبر تبرئه و برای بهرام به اتهام قتل کیفرخواست صادر شد. وی در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
در دادگاه
در ابتدای جلسه پدر قربانی که قیم نوه خردسالش است درخواست قصاص را مطرح کرد.وقتی بهرام روبه روی قضات ایستاد اتهام قتل عمدی را نپذیرفت.
وی گفت: پسرم هر روز برای من از خانه غذا می آورد ولی نگهبان مانع ورود او می شد. این موضوع باعث درگیری میان من و ابراهیم شده بود.آخرین بار وقتی پسرم برایم نهار آورد ابراهیم مانع ورود او شد و من به ابراهیم اعتراض کردم. همین موضوع باعث درگیری میان کارگران شد و آنها به جان هم افتادند. من نمی دانم چه کسی به فضل الله ضربه زد.من ضربه ای به او نزدم و بی گناه هستم.
با پایان دفاعیات متهم قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.