کورش زارعی- در روزهای اخیر بعد از اظهارات حسین کنعانیزادگان در خصوص خودروی صد میلیاردیاش، دوباره بحث اهدای حواله واردات خودرو به بازیکنان تیم ملی برای صعود به جام جهانی داغ شده است.
صحبتهای کنعانیزادگان واکنشهای زیادی را به دنبال داشت و تعداد زیادی از قهرمانان و مدالآوران رشتههای دیگر به انتقاد از این موضوع پرداختند.
گروهی از ورزشکاران معتقدند وقتی که آخرین باری که تیم ملی فوتبال ایران در یک رقابت مهم روی سکو رفته آنقدر دور است که شاید کمتر کسی به یاد بیاورد، چرا باید یک ملیپوش این رشته بابت ۴۵ دقیقه بازی در جامجهانی و متحمل شدن سنگینترین شکست تاریخ ایران در جامجهانی، پاداشی بگیرد که چند برابر بودجه برخی فدراسیونهای ورزشی است، فدراسیونهایی که در حقیقت آنها پرچم ایران را در میادین بینالمللی برافراشته میکنند.
اما آنچه که نقطه مشترک انتقادات میان همه ورزشکاران و نظرات مردم در فضای مجازی است یک کلمه خاص است؛ «تبعیض». از یک سو ورزشکاران دیگر رشتهها میپرسند اگر بابت صعود به جام جهانی به بازیکنان فوتبال حواله خودرو داده شده، پس چرا به ورزشکاران رشتههای دیگر بابت کسب مدال طلای المپیک و مسابقات جهانی چنین پاداشی تعلق نگرفته است. در سوی دیگر مردم میپرسند در شرایطی که آنها حتی برای خرید خودروهای داخلی دچار مشکل هستند و باید در قرعهکشی شرکت کنند، چرا باید فوتبالیستها از رانت برای واردات خودروهای لوکس استفاده کرده و سود هنفگتی به جیب بزنند.
با این اوصاف میتوان گفت اگر هدف متولیان این تصمیم، کاشت تخم کینه و نفرت در دل مردم بوده است به هدف خود رسیدهاند. اما اگر آنها در پی چنین هدفی نبودهاند لازم است در برخی سیاستهای خود تجدیدنظر کنند و بساط کارخانههای تولید نفرت را جمع کنند.
چرا که مردم نجیب این سرزمین شاید مشکلات اقتصادی را تحمل کنند، شاید با برخی تصمیمات عجولانه کنار بیایند اما آنچه را که نمیتوانند تحمل کنند تبعیض است، آن هم زمانی که جامعه درحال دستوپنجه نرم کردن با شکافهای عمیق خود است.
در چنین شرایطی پمپاژ تبعیض بر آنها همچون ریختن بنزین بر شعلههای آتش است، اصلا بعید نیست برخی ورزشکاران با مشاهده چنین تبعیضهایی رفتن را بر ماندن ترجیح دهند.