عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی با عنوان «انتظار این نبود» در روزنامه اعتماد نوشت: در روز تنفیذ شاید انتظار هر چیزی را، جز سخنان آقای حدادعادل داشتیم.
آقای حداد ریشسفید اصولگرایان است که از پاجوشهای نواصولگرایی پاتک خوردهاند، اکنون به نحو نادرستی و شاید به تصور خود، زیرکانهای تعریض آشکاری را به آقای پزشکیان میکند، آنهم در شرایطی که مقام رهبری توصیههای موکدی درخصوص نحوه تعامل مجلس با ریاستجمهوری نمودهاند و انتظار میرفت که ایشان حداقل همسو با ایشان سخن بگویند، ولی در یک برنامه تلویزیونی درباره رای اعتماد مجلس به کابینه احتمالی آقای پزشکیان چنین گفتند: «اگر آقای پزشکیانی که ما در مجلس میشناختیم خودشان تصمیم بگیرند، به نظر من مشکلی نخواهند داشت.
قاعدتا هم خودشان تصمیم میگیرند. این حرف من هم جسارت تلقی نشود، ولی اگر خدای نکرده اینطور باشد که یک فهرستی جلوی ایشان بگذارند و بگویند که اینها را ببرید مجلس، این ممکن است که دردسرساز باشد.»
آقای حدادعادل استاد فلسفه هستند و کتابهای یکی از بزرگترین فیلسوفهای اروپا را ترجمه کردهاند، چگونه میشود که در مقام سخن؛ فاقد استحکام کافی نظر دهند؟ در این صورت از پاجوشهای محترم اصولگرایی چه انتظاری میرود؟ اگر معتقدید که آقای پزشکیان «قاعدتا خودشان تصمیم میگیرند»، پس دیگر چه جای بحثی برای بقیه حالات میماند؟
و اگر معتقدید که پزشکیان کسی است که فهرستی را به دست او بدهند که ببرد مجلس، در این صورت چه تعریضی از این بالاتر است؟ چه تناسبی است میان آن قاعده اول شما و این گزاره اخیر که لیستی را به دست او بدهند که ببرد مجلس؟ اگر صداقت باشد باید با عذرخواهی جبران شود. با گفتن اینکه این حرف جسارت تلقی نشود، مسالهای حل نمیگردد.
آیا میتوان از اینگونه تعریضها خطاب به شما گفت و متذکر شد که جسارت تلقی نشود؟ شاید قیاس به نفس و گمان شده که آقای پزشکیان هم مثل دیگران هستند که لیستی را بگیرند و ببرند مجلس.
کافی است که گزارش «کوچه امام، پلاک ۱۶» منتشر شده در کانال تلگرامی بنده را در ۲۸ تیر بخوانید که از تجربه یک نامزد وزارت در دولت سیزدهم و مطلوب اصولگرایان نوشته شده است تا متوجه شوید در دولت اصولگرا چگونه و طی چه فرآیندی وزیر انتخاب کردند که هر ایرانی تأسف میخورد از آن نحوه انتخاب وزیر؛ آن گزارش تکذیب هم نشد. حالا آن را مقایسه کنید با فرآیند انتخاب وزیر در کوتاهترین زمان ممکن در دولت آقای پزشکیان.
امیدوارم در پایان این فرآیند، گزارش دقیقی از فرآیند تعیین وزیر و افرادی که در آن نقش داشتند منتشر شود تا بدانید بیش از ۵۰۰ نفر از صاحبنظران کشور در فرآیند نمرهدهی و سپس رسیدگیهای به نسبت دقیق در شورای راهبری مشارکت داشتند و در مراحل پایانی نیز (که هنوز نهایی نشده است) آقای پزشکیان با مشاورت معتمدین خود وزرا را انتخاب میکند.
این روند را با فرآیندهای مشابه در جریان اصولگرا و دولت سیزدهم مقایسه کنید تا روشن شود که کسی فهرستی را به آقای پزشکیان نمیدهد، مگر آنکه به ضمیمه آن فهرست، مجموعه فراوان از اطلاعات جزیی و داوریهای گسترده نیز دراختیار وی قرار میگیرد و او نیز میتواند از میان آنها و بنا به ملاحظات سیاسی خود افراد مناسبی را انتخاب کند. به طور قطع در میان این مجموعه افرادی نیستند که گمان کنند با یک میلیون تومان میتوانند یک شغل ایجاد نمایند!
یا کسانی که گمان کنند بدون انجام هیچ کاری، ۱۵درصد تورم را کاهش میدهند! یا شعار دهند که سالانه یک میلیون شغل یا یک میلیون واحد مسکونی ایجاد میکنند. همه آنان حداقلهای لازم را برای این مسوولیت خواهند داشت اگر برخی نمایندگان دنبال افراد کمصلاحیت نباشند و نخواهند معامله کنند آنان همگی رای خواهند آورد.
البته تاکید کنم که به دلیل سیاستهای جاری و به عقیده بنده ظرفیت آقای پزشکیان برای معرفی وزرا بیش از ۱۰درصد ظرفیت کشور از نیروی متخصص و مدیر نیست و ۹۰درصد بقیه به دلایل گوناگون از گردونه خدمت و منصوب یا انتخاب شدن و مدیریتهای دولتی خارج شدهاند، ولی حداقل آقای حداد میتوانند کمک کنند که این ظرفیت ۱۰درصدی به علت سیاست تقابلی مجلس به ۵درصد و کمتر کاهش پیدا نکند.
آقای حدادعادل میدانند که لیستی را به آقای پزشکیان دادهاند برخی از آنها در لیست پیشنهادی کارگروههای شورای راهبری حضور دارند. این سیاست آقای پزشکیان است که حتی از شما هم فهرست پیشنهادی را گرفتهاند درحالی که طرف مقابل در حال قلع و قمع نیروها و کاشتن آخرین نیروهای خود در صندلیهایی است که صلاحیت کافی ندارند.