چنان که حتما میدانید، این مربی یکم خرداد ۱۳۹۸ رسما روی نیمکت تیم ملی ایران نشست. او بعد از چند مسابقه با توجه به دیرکرد فدراسیون فوتبال در پرداخت دستمزدش، از مفاد قراردادش سود برد و آن را به شکل یکطرفه فسخ کرد. پس از آن بود که مربی بلژیکی برای وصول مطالبات خود به فیفا شکایت برد و نهایتا ابتدای ماه جاری، با دریافت ۴.۷ میلیون یورو، رسما پروندهاش بسته شد.
خب این البته غیر از دو میلیون یورویی است که در زمان حضورش در ایران دریافت کرد. بنابراین ما به این مربی ۶.۷ میلیون یورو پرداختهایم، در ازای چی؟ ۶ بازی حضور روی نیمکت تیم کشورمان. عالی است، خیلی عالی است!
سرسام میگیرید
اگر نرخ امروز یورو در بازار آزاد را ملاک قرار بدهیم، ۶.۷ میلیون یورو پول پرداختی به ویلموتس معادل چیزی حدود ۵۰۰ میلیارد تومان وجه رایج کشور خواهد بود؛ عددی عجیب و غریب که خانواده مارک در بروکسل سالها آن را به خیر و خوشی مصرف خواهند کرد! در برابر دریافت چنین پولی، ویلموتس در ۶ مسابقه هدایت تیم ملی ایران را بر عهده داشت. این یعنی او ۵۴۰ دقیقه سرمربی تیم کشورمان بوده و بابت هر دقیقه هدایت این تیم، ۹۲۰ میلیون تومان پول دریافت کرده است. با این دریافتی، اسم او میتواند به عنوان یکی از گرانقیمتترین مربیان دنیا در گینس به ثبت برسد!
هر یک امتیاز، ۸۳ میلیارد تومان!
دو بازی ابتدایی ویلموتس روی نیمکت تیم ملی، مسابقات دوستانه برابر سوریه و کرهجنوبی بود که یکی را بردیم و دیگری را مساوی کردیم. چهار بازی بعدی اما جنبه رسمی داشت و در چارچوب رقابتهای انتخابی جامجهانی ۲۰۲۲ برگزار میشد. در دو بازی ابتدایی، شاگردان ویلموتس توانستند هنگکنگ و کامبوج را ببرند، اما در دو بازی پایانی برابر بحرین و عراق بازنده شدند.
این یعنی ما با مستر ویلموتس جمعا ۶ امتیاز رسمی برابر رقبای گمنام به دست آوردیم و هر امتیاز برایمان چیزی حدود ۸۳ میلیارد تومان آب خورده است. این تازه غیر از دستمزد دستیاران مرد بلژیکی است که آنها هم به فیفا شکایت کردهاند!
واقعیتهای دیوانهکننده
پرونده ویلموتس غیر از نقرهداغ بسیار بزرگی که برای فوتبال ایران به همراه آورد، چند حقیقت فرعی دیگر هم در دل داشت که در نظر گرفتن هر کدام آنها بیش از پیش باعث خشم مخاطبان فوتبال میشود.
واقعیت اول؛ مرد بلژیکی صرفا به خطر عجله فدراسیون در اعلام نام سرمربی جدید برگزیده شد. در غیر این صورت قرار بود هروه رنار فرانسوی سرمربی تیم ملی شود. حتی توافقات اولیه هم با او صورت گرفته بود، اما چون این مربی در آن زمان درگیر جام ملتهای آفریقا بود و فدراسیون هم دوست داشت هر چه سریعتر جانشین کارلوس کیروش را معرفی کند، ویلموتس را برگزیدند. بعدها تجربه موفق رنار در تیم ملی عربستان نشان داد چه کلاه بزرگی بر سر فوتبال ایران رفته است.
واقعیت دوم؛ اوایل حضور ویلموتس در ایران، مهدی تاج و محمدرضا ساکت از دمپر او تکان نمیخوردند و میخواستند این شکار تاریخی(!) را تمام و کمال به نام خودشان ثبت کنند. حتی مصاحبهای از تاج موجود است که رئیس فدراسیون فوتبال در آن ویلموتس را مردی «نجیب» معرفی کرده؛ نجابتی که ۵۰۰ میلیارد تومان برای فوتبال ایران آب خورد…
واقعیت سوم؛ در دو بازی پایانی ویلموتس روی نیمکت تیم ملی ایران، فوتبال ما متحمل دو شکست دردناک حیثیتی برابر بحرین و عراق شد؛ باختهایی که میتوانست ایران را خیلی زود از مسابقات انتخابی جامجهانی ۲۰۲۲ حذف کند. جالب است که گفته میشود ویلموتس حتی پیش از بازی با عراق هم قراردادش را فسخ کرده و ماهیت فرصتطلب او برای همه رو شده بود، اما با این وجود مدیران فدراسیون اجازه دادند این مربی در کمال بیخیالی، آن بازی را هم روی نیمکت بنشیند و افتضاحش را کامل کند. به عنوان مثال خطاهای متعدد مسعود شجاعی در آن مسابقه به چشم همه آمد، اما ویلموتس اعتنایی نکرد و این بازیکن را که یک کارت زرد داشت بیرون نکشید؛ بنابراین شجاعی اخراج شد و تیم ملی گل دوم را از عراق خورد. یعنی حتی این درجه از زیرکی و درایت هم نزد آقایان وجود نداشت که این مربی با این احوالات قادر به رهبری تیم ملی نیست. حقیقتا اگر ابتکار عمل در آن بازی به وحید هاشمیان سپرده میشد، شاید تیم ملی شکست نمیخورد. در مجموع این پرونده، کلکسیونی از ناکارآمدیهای مدیران فوتبال ایران را در دل خود داشت و با همین عنوان در تاریخ به ثبت خواهد رسید.