به گزارش خبر فوری، این روزها خبرهای زیادی در رابطه با دستگیری جاسوسان ایران یا جبهه مقاومت در فلسطین اشغالی به گوش می رسد. یکی از جنجالی ترین نمونه ها مربوط به آنا برنشتاین، دختر 18 ساله، ژیمناست و مدل روس است که طبق ادعای رسانه های اسرائیلی توسط شین بت دستگیر شده است (اینجا ببینید).
به بهانه انتشار خبر دستگیری جاسوس زن روس تبار در اسرائیل، قصد داریم به زندگی یکی از اولین زنان جاسوس در دنیا بپردازیم که از قضا، از نظر دشمنانش، خشن ترین و خطرناک ترین جاسوس زن هم به شمار می آمد.
ویرجینیا هال یکی از مهم ترین زنان جاسوس در تاریخ جنگ جهانی دوم است. او تاثیر زیادی در شکل گیری نهادهای جاسوسی مدرن داشته است. بعد از او بود که سازمان های جاسوسی غربی به استخدام زنان به عنوان نفوذی و جاسوس روی آوردند و بسیاری از دختران نفوذی را در نهادهای سری و اطلاعاتی خود پرورش دادند.
از عشق به فرانسه تا جاسوسی در فرانسه
ویرجینیا هال که بیشترین اقدامات جاسوسی خود را در فرانسه و در طول جنگ جهانی دوم انجام داده در سال 1906 در بالتیمور آمریکا به دنیا آمد. در نوجوانی به زبان فرانسه علاقه مند شد و آن را فراگرفت. در دانشگاه زبان فرانسه و اقتصاد آموخت و از آنجا که عاشق اروپا بود به قاره سبز سفر کرد تا تحصیلاتش را تکمیل کرده و شغل مناسبی پیدا کند.
ویرجینیا هال در اروپا به سیاست علاقه مند شد. او سعی کرد دیپلمات شود اما فضای بسته اروپا در آن روزگار اجازه رشد به او را نداد. مشکل دیگر او نقض جسمانی اش بود. ویرجینیا در سال 1933 به ترکیه رفت. در آنجا هنگام شکار پرنده، تیری به پایش خورد. پای زخمی او قانقاریا شد و مجبور شد پایش را قطع و از یک پای چوبی استفاده کند. به همین دلیل، در اسناد گشتاپو و سیا از عنوان «بانوی لنگ» برای وصفش استفاده شده است.
وقتی داماد بزرگترین دشمن اسرائیل، جاسوس صهیونیستها بود
با وجود شکست ویرجینیا و عدم استخدام توسط وزارت امور خارجه، علاقه به اقدامات سیاسی، او را به سمت سازمان های اطلاعاتی و جاسوسی جذب کرد. با آغاز جنگ جهانی دوم، توسط سازمان اجرایی عملیات ویژه بریتانیا (SOE) استخدام شد و به عنوان جاسوس راهی فرانسه ویشی شد. فرانسه ویشی نامی است که بر مناطق جنوب فرانسه اطلاق می شود. بعد از شکست فرانسه از هیتلر، دولتی دست نشانده به رهبری مارشال پتن در جنوب فرانسه به قدرت رسید. این دولت که با آلمان ها همکاری می کرد دشمن شماره یک ارتش سری فرانسه و جنبش مقاومت این کشور به رهبری مارشال دوگل بود.
ویرجینیا از سال 1941 تا 1944 در فرانسه ویشی و شهر لیون به عنوان جاسوس انگلیس فعالیت کرده و علیه فرانسه ویشی و نازی ها و به نفع ارتش سری فرانسه جاسوسی می نمود. اقدامات جاسوسی او بسیار گسترده بودند. او شبکه ای منظم از نفوذی ها به وجود آورد و توانست میان آنها ارتباطی وثیق ایجاد کند. جاسوسان ویرجینیا فراری دادن زندانیان سیاسی، فراری دادن چتربازها و خلبانانی که بر اثر سقوط هواپیما در دشت ها و روستاهای فرانسه فرود می آمدند، ترور خائنین و سران ویشی، قاچاق سلاح و رساندن آنها به دست مبارزان مقاومت فرانسه و … را بر عهده داشتند.
از لندن تا نورماندی
ویرجینیا هال در سال 1944 و بعد از هجوم ارتش آلمان نازی به فرانسه ویشی، از این کشور گریخت، چرا که می دانست گشتاپو که سخت به دنبال «بانوی لنگ» بود به زودی به او دست می یابد.
ویرجینیا از طریق قطار به اسپانیا گریخت و سپس از طریق دریا راهی انگلستان شد. در انگلستان مورد استقبال دولت بریتانیا قرار گرفت و نشان سلطنتی دریافت کرد. با این حال، دلش آرام و قرار نداشت و دوست داشت به فرانسه بازگردد. بانوی لنگ بعد از مدتی و با وجود مخالفت سران بریتانیا، با یک قایق موتوری راهی سواحل نورماندی شد و در آنجا شروع به مبارزه با ارتش آلمان کرد.
ویرجینیا در نورماندی تغییر چهره داد و با شمایل یک پیرزن برای کمک به متفقین فعالیت می کرد. او با اقداماتش توانست کمک زیادی به انگلیس و آمریکا کرده و شبکه ارتباطی جاسوسان آلمان را کشف کند و همزمان، جبهه ای مردمی علیه آلمان به وجود آورد.
استخدام در سازمان سیا، ازدواج و مرگ
بعد از پایان جنگ جهانی دوم، ویرجینیا به آمریکا رفت. در آنجا به استخدام سازمان سیا درآمد اما به دلیل غلبه فضای مردسالارانه نتوانست به موفقیت رسیده و در جایگاه مناسبی فعالیت کند. به ویرجینیا یک شغل پست دادند. او مسئول تحلیل اطلاعات و بررسی جنبش های مقاومت شرق اروپا علیه شوروی شد و تا سالها این کار را ادامه داد.
ویرجینیا هال در روزگاری که در فرانسه فعالیت می کرد، با یک ستوان به نام «پل گوالو» که برای او کار می کرد آشنا شد. آنها عاشق هم شدند. در سال 1957، این زوج پس از سال ها زندگی مشترک، با یکدیگر ازدواج کردند. آنها به مزرعه ای در بارنزویل، در مریلند رفتند و دوران بازنشستگی را در آنجا سپری کردند. ویرجینیا تا زمان مرگش در 8 ژوئیه 1982 در آن مزرعه زندگی می کرد. شوهرش پنج سال بعد از او از دنیا رفت.