امروز سالروز آزادسازی سوسنگرد در عملیات امام مهدی (عج) در ۲۶ آبان سال ۱۳۵۹ است. روزی که در تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامی ثبت شد و برگ دیگری بر افتخارات آن افزود و به همین دلیل در ادامه به بازخوانی ماجرای حصر و آزادسازی سوسنگرد پرداختیم.
آغاز تهاجم دشمن
سوسنگرد از مناطقی بود که برای دشمن بعثی بسیار دارای اهمیت بود. ارتش رژیم بعث عراق در آخرین روز شهریور ۱۳۵۹ در حالی که یکی دو ساعت از ظهر گذشته بود، با استفاده از بالغ بر ۱۲ لشکر به سراسر نوار مرزی غرب جمهوری اسلامی ایران از شمالیترین نقطه تا جنوبیترین آن هجوم آورد و با توجه به آمادگی قبلی و برتری تجهیزات خیلی سریع توانست پاسگاههای مرز ایران را یکی پس از دیگری اشغال و در ادامه طی ۸ روز با پیشروی در خاک ایران بخشهایی از شهرها و روستاهای مرزی به ارتفاعات مهم ایران را اشغال کند.
همزمان با این اتفاق هواپیماهای جنگندههای دشمن ضمن تجاوز به حریم هوایی شهرهای مختلف کشور برخی از تأسیسات اقتصادی و مناطق استراتژیک نظیر فرودگاهها و پادگانهای نظامی را بمباران و مردم را دچار اضطراب و وحشت کردند.
در این تهاجم، ارتش بعث با استعدادی شامل لشکرهای ۳، ۹ و ۱۰ زرهی ۱ و ۵ مکانیزه و تیمهای ۳۱ و ۳۳ نیروی مخصوص از سه محور به جبهه جنوب حمله کرد. هدف اصلی عراق در محور شمالی جبهه جنوب، دستیابی به شهر راهبردی دزفول در محور میانی اشغال شهر اهواز و در محور جنوبی افزون بر تصرف سواحل شمالی اروندرود، اشغال شهرهای خرمشهر و آبادان در قسمت شرقی اروند رود بود.
در چنین اوضاعی نیروهای سپاه پاسداران در منطقه به اقتضاء توان خود میکوشیدند با مقاومت در برابر نیروهای عراقی مانع ادامه پیشروی آنها شوند؛ همچنین ضمن اجرای عملیاتهای شناسایی و تهیه اطلاعات از جبهه دشمن نیروهای مردمی را که جذب مقرهایشان میشدند، سازماندهی و برای کمک به نیروهای ژاندارمری یا واحدهای ارتش که در معرض آسیب بودند از جمله در جبهه سوسنگرد اعزام میکردند.
تلاش و مقاومت رزمندگان در جبهههای جنوب و تدابیر فرماندههان ستادی برای پشتیبانی از آنها به ویژه در منطقه عملیاتی سوسنگرد بیوقفه و به طور شبانهروزی ادامه داشت.
اشغال سوسنگرد
سوسنگرد مرکز سیاسی شهرستان دشت آزادگان محسوب میشود. با آغاز جنگ تحمیلی به سرعت آثار و پیامدهای جمعیتی از جمله جابهجایی جمعیت شهر ظاهر شد، زیرا هجمه سنگین نیروهای متجاوز عراق و زیر آتش قرار دادن شهر با سلاحهای سنگین و نیمه سنگین جان مردم را در معرض تهدید جدی قرار داده بود و مردم بیپناه برای در امان ماندن از خطر ناشی از انفجار گلولههای توپ و تانک و بمباران هوایی مجبور به مهاجرت به مناطق امن شدند.
هر فرمانده نظامی ارتش بعث در همان بررسی اول از منطقه به ویژه راههای مواصلاتی متقاعد میشد که جاده بستان – سوسنگرد بهترین معبر دستیابی به اهواز است و این دو شهر در صورت اشغال بهترین و سریعترین مسیر تدارکرسانی به نیروهایش برای پیشروی به سمت هدف اصلی یعنی اشغال اهواز محسوب میشد. بر همین اساس لشکر ۹ زرهی ارتش رژیم بعث عراق در اولین روز تهاجم از مرز چزابه و لشکر ۵ مکانیزه که مأموریت محاصره اهواز را از سمت جنوب بر عهده داشت، از مرز کوشک وارد خاک ایران شدند، اما از همان بدو تجاوز برخلاف انتظار و تصورشان با مقاومت و جنگندگی نیروهای انقلابی و مصمم سپاه پاسداران و نیروهای داوطلب مردمی مواجه شدند.
با این حال دشمن در هفتمین روز تهاجم یعنی ۶ مهرماه ۱۳۵۹، این شهر را به اشغال درآورد. آنها برای جلوگیری از پاتک احتمالی رزمندگان ایرانی تعدادی از تانکها را نزدیک شهر مستقر کردند. دشمن از طریق اخبار جاسوسان خود متوجه کمبود نیروهای مدافع در این محور شده بود، فرصت را غنیمت دانسته و بدون اینکه دوستان در سوسنگرد حضور جدی داشته باشند، به سمت اهواز حرکت کردند. آنچه در فرآیند پیشروی دشمن نقشآفرینی موثری داشت وجود نیروهای ستون پنجم بود که به نفع دشمن جاسوسی میکردند و اطلاعات مفیدی را در اختیار آنها قرار میدادند.
اهمیت سقوط سوسنگرد برای دشمن
سقوط سوسنگرد آنقدر موضوع حائز اهمیتی بود که از نظر فرماندهان باید سریعاً در مورد آن واکنش بازدارنده انجام میشد، به ویژه که دشمن بعثی پس از اشغال سوسنگرد با دو فلش یکی سمت شمال کرخه و دیگری به سمت حمیدیه پیشروی کردند. آنها در جریان پیشروی رودخانه کرخه در منطقه خزعلیه پل زدند و در شمال سوسنگرد از حاشیه جاده در نوار ساحلی رودخانه کرخه از کنار شهر عبور کردند و به سمت حمیدیه رفتند تا جاده آسفالت اهواز – سوسنگرد را به کنترل خود درآوردند. بعثیها در مدت کوتاهی سه پل دیگر روی رودخانه کرخه احداث کردند و از طریق آن پلها نیروهای تیپ ۴۳ و ۳۵ لشکر ۹ زرهی عراق تانکهایشان را به طرف جنوب رودخانه منتقل کردند.
سرعت پیشروی واحد مکانیزه لشکر دشمن خیلی سریع بود. در واقع فاصله کوتاه شهر سوسنگرد تا اهواز و امکان الحاق با سایر واحدهای نظامی از لشکر ۵ مکانیزه که از سمت جنوب اهواز میآمدند، میتوانست یک خطر نظامی بسیار جدی برای نیروهای خودی و کشور باشد و اهواز را در آستانه سقوط قرار دهد.
پاسخ امام به فرمانده سپاه خوزستان
وقتی خبر اشغال سوسنگرد به تهران و امام خمینی رسید، ایشان در پاسخ به فرستنده خبر یعنی فرمانده سپاه خوزستان گفتند که مگر جوانان اهواز مردهاند که اهواز سقوط کند. در دهمین روز جنگ یعنی ۹ مهرماه ۱۳۵۹ در حالی که جبهه سوسنگرد وضعیت بحرانی و حساسی داشت، رزمندگان جوان و انقلابی به پیام مراد خود لبیک گفتند و برای اجرای فرمان امام برای دفع تجاوز دشمن آماده شدند.
آنها با درک این پیام کوتاه دریافتند که ارزشمندترین مولفه برای لشکر برای شکست دشمن استفاده بهینه و به موقع از زمان و اقدام فوری و غافلگیرانه علیه قوای دشمن است؛ از این رو ضمن آنکه به دلیل اعتماد رهبرشان به توانایی آنها نیرو و انرژی مضاعفی پیدا کرده بودند، همه آماده اجرای دستور فرمانده برای مقابله با دشمن شدند.
کارشکنی بنی صدر در مقابل عملیات آزادسازی
عملیات آزادسازی شهر سوسنگرد در جلسه شورای عالی دفاع تصویب و برای اجرا در ۲۶ آبانماه ۱۳۶۰ ابلاغ شده بود، اما با کارشکنی «بنیصدر» رئیسجمهور وقت ایران، عملیات آزادسازی در شرف لغو شدن بود. بنیصدر از حرکت تیپ ۲ زرهی دزفول جهت شرکت در عملیات آزادسازی شهر سوسنگرد جلوگیری کرده بود و حذف این تیپ، سایر نیروهای شرکتکننده در عملیات آزادسازی سوسنگرد، شامل نیروهای شرکتکننده از سپاه پاسداران، گروه جنگهای نامنظم شهید دکتر مصطفی چمران، تیپ ۳ زرهی لشکر ۹۲ زرهی اهواز، گروه رزمی ۱۴۸ پیاده و گروه رزمی ۳۷ زرهی را مختل میکرد.
فرماندهی و تمامی هماهنگیها تحت نظر آیت الله خامنهای و امیر سرتیپ فلاحی به عنوان مباشر و هدایت کننده عملیات انجام میشد و برابر فرمان امام راحل مبنی بر “سوسنگرد باید تا فردا آزاد شود”، قرار بود صبح فردا، تیپ ۲ زرهی لشگر ۹۲ به عنوان نیروی اصلی آغازگر حمله به سوسنگرد باشد که با کارشکنی بنی صدر مواجه شده بود.
ساعت ۱۲ شب، امیر سرتیپ دوم “غلامرضا قاسمینو” فرمانده لشکر ۹۲ به آیت الله خامنهای اطلاع میدهد که به دستور بنیصدر، تیپ ۲ از شرکت در این عملیات منع شده است.
از آنجایی که با لغو عملیات، تمام مدافعان سوسنگرد به شهادت میرسیدند و بلافاصله آیتالله خامنهای این مساله را با امام خمینی (ره) در میان میگذارند و ایشان میفرمایند: تیپ باید شرکت کند و اجازه بنی صدر لازم نیست.
تدبیر رهبر انقلاب برای انجام عملیات آزادسازی
پس از گفتوگوی حضرت آیتالله خامنهای و امام، آیت الله خامنهای فورا نامهای به فرمانده لشکر ۹۲ مینویسند. متن این نامه به شرح زیر است:
«شب دوشنبه ۵۹/۸/۲۶ ساعت ۰۱:۱۰
سرکار سرهنگ قاسمی فرمانده لشکر ۹۲ زرهی اهواز
با سلام
شنیدم تیمسار ظهیرنژاد به شما تلفن کردهاند که تیپ ۲ فردا وارد عمل نشود مگر بنا به امر و منظورشان امر آقای رئیسجمهور است. من این عُدول از تصمیم عصر را قابل توجیه نمیدانم. این به معنای تعطیل یا به ناکامی کشاندن عملیات فرداست. استعداد دشمن چنان است که آن دو گروهان پیاده یارای کار درستی در برابر آن ندارند و اگر تیپ وارد عمل نشود در حقیقت تک انجام نگرفته است. صبح اگر برای تصمیم نهایی بخواهیم منتظر آمدن تیمسار ظهیرنژاد بمانیم وقت خواهد گذشت. جوانان ما در سوسنگرد حداکثر تا صبح مقاومت خواهند کرد و صبح زود اگر ما قدری بار دشمن را سبک نکنیم همه نابود خواهند شد و شهر کاملاً سقوط خواهد کرد. خلاصه اینکه به نظر و تشخیص ما کار باید به همان روال که عصر صحبت شد پیش برود و تیپ آماده باشد که صبح وارد عمل شود. در غیر این صورت مسئولیت سقوط سوسنگرد با هر کسی است که از این تصمیم عدول کرده است.
مهدی چمران وزیر وقت دفاع و نماینده دیگر امام در شورای عالی دفاع هم پایین این نامه چندخطی به این شرح مینویسد:
«من رسماً اعلام جرم میکنم.
بهنام نماینده امام و نماینده شورای عالی دفاع از این همه اهمال و اتلاف وقت و به هدر رفتن خون جوانان شکایت دارم؛ چند روز است که فریاد میکشم تا بالاخره دیشب جوابی شنیده شد، امروز انتظار عمل داشتم، متأسفانه نشد، امروز صبح در حضور سرکار و سرهنگ شهبازی ایرادات و نظرات خود را گفتم و شما فکر کردید و جواب دادید که فردا صبح زود انجام میشود و الان میبینم که میخواهند به تأخیر بیندازند و این یعنی مرگ ۵۰۰ جوان و سقوط سوسنگرد و حمیدیه و اهواز و من در این صورت همه شما را در مقابل خدا و خلق مسئول میدانم.»
پیدا شدن نامه پس از حدود ۳ دهه
نکته جالب اینجا بود که سرهنگ غلامرضا قاسمی این نامه را سال ۸۷ قاب شده در یک دیدار حضوری به رهبری تقدیم کرد. نامهای که سرنوشت دفاع مظلومانه جوانهای ما را تغییر داده بود.
ناکامی بنی صدر بعد از نامه آیت الله خامنهای
نامه رهبر انقلاب بسیار تعیین کننده و در آزادی سوسنگرد اثرگذار بود. امیر دریادار حبیبالله سیاری رئیس ستاد و معاون هماهنگکننده ارتش روز گذشته (پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۲) در مراسم گرامیداشت عملیات آزادسازی سوسنگرد درباره این نامه گفت: یکی از متغیرهای اساسی و اثرگذار در عملیات آزادسازی سوسنگرد حضور مستقیم و معنادار مقام معظم رهبری است که در آن مقطع نماینده امام در شورای عالی دفاع بودند.
وی ادامه داد: ایشان با اقدام بسیار انقلابی و نوشتن دو نامه برای سرهنگ قاسمینو فرمانده لشکر ۹۲ زرهی اهواز و شهید فلاحی در ساعت یک بامداد موجب برهمخوردن طرح بنیصدر رئیسجمهور وقت شدند؛ چرا که بنیصدر تیپ ۲ لشکر ۹۲ زرهی را از شرکت در عملیات آزادسازی سوسنگرد منع کرده بود!
دریادار سیاری گفت: رهبر معظم انقلاب با ارسال نامههای مذکور موجب شدند تا تیپ ۲ و تیپ ۳ لشکر ۹۲ و دیگر یگانها با پشتیانی نیروی هوایی وارد عملیات شوند و خودشان شخصاً به عنوان محور عملیات، فرماندهی مستقیم آن را بر عهده داشتند.
وی با بیان اینکه رهبر انقلاب در این عملیات دستور دادند تا شهید فلاحی نیز به عنوان مستشار حضور داشته باشد، بیان کرد: این موضوع بسیار حائز اهمیت است و نشان میدهد یک فرد انقلابی در جایی که نیاز بود، نیمههای شب در صحنه حاضر شد و با تدبیر مناسب، اقدام لازم را اتخاذ کرد و پای کار آمد و یگانها را به حرکت درآورد.
معاون هماهنگکننده ارتش گفت: مقام معظم رهبری با اجرای تدابیر فوق طرح بنیصدر را ناکام گذاشت و در اجرای فرمان امام خمینی (ره) سوسنگرد آزاد شد و سرنوشت جنگ تغییر کرد.
بعد از نامه حضرت آیت الله خامنهای و ناکامی بنی صدر، عملیات آزادسازی آغاز شد و در نهایت با رشادت رزمندگان اسلام، محاصره شکست و سوسنگرد برای همیشه آزاد شد.
منبع: فارس