سوشال فای (SocialFi) یک فضای نوآورانه جدید است که سوشال مدیا یا شبکههای اجتماعی را با قدرت دیفای و بلاک چین ترکیب کرده و مدیریت و مالکیت در شبکههای اجتماعی و محتوای تولید شده در آنها را متحول میکند. با ظهور تکنولوژی بلاک چین انجام امور مالی غیرمتمرکز برای ما ممکن شد و با ورود تکنولوژی قراردادهای هوشمند، ساخت و استفاده از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز به دست آمد.
اما آیا باید به همینجا اکتفا کنیم؟ اکنون که پتانسیل بلاک چین و قراردادهای هوشمند برای همه واضح است، چرا از این نوآوری در شبکههای اجتماعی یا همان سوشال مدیا استفاده نکنیم؟ پلتفرمهای سوشال فای دقیقاً همین وظیفه را دارند. در ادامه این مقاله با ارزدیجیتال همراه باشید تا بررسی کنیم که سوشال فای چیست و شبکههای اجتماعی وب ۳ چگونه به این هدف دست پیدا میکنند.
سوشال فای چیست؟
عبارت سوشال فای (SocialFi) ترکیبی از سوشال مدیا و دیفای است. سوشال فای را میتوان شبکههای اجتماعی وب ۳ تعریف کرد که با امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) تلفیق شده است. پلتفرمهای سوشال فای رویکرد غیرمتمرکزی دارند که منجر به مدیریت و مالکیت رسانههای اجتماعی و محتوای تولید شده توسط خود کاربران میشود.
بیشتر بخوانید: دیفای چیست؟ آشنایی با DeFi یا امور مالی غیرمتمرکز به زبان ساده
این پلتفرمها بهعنوان سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز (DAO) ساخته شدهاند تا از تمرکز قدرت و حاکمیت در سازمانها جلوگیری کنند. در چنین سازمان یا شبکهای تصمیمات توسط افراد معدودِ در رأس قدرت گرفته نمیشود؛ بعلاوه از سانسور آزادی بیان و دادهها جلوگیری میشود.
بیشتر بخوانید: دائو یا سازمان خودگردان غیرمتمرکز چیست؟ آشنایی با بهترین پروژههای DAO
از آنجایی که فناوری بلاک چین در چند سال اخیر جهش داشته است و افراد بیشتری به سوی آن روی آوردهاند، زیرساخت سوشال فای فضای مناسبی برای تعاملات اجتماعی مورد نیاز برای کاربرانی است که بهدنبال تمرکز قدرت کمتر و مالکیت بیشتر روی زندگی اجتماعی و امور مالی خود هستند.
اجزای تشکیلدهنده سوشال فای
اجزای تشکیلدهنده اپلیکیشنهای سوشال فای شامل موارد اصلی زیر است:
- کاربران
- ارزهای دیجیتال
- NFTها
- دائو
کاربران: تولیدکنندگان محتوا، اینفلوئنسرها و شرکتکنندگانی هستند که میخواهند کنترل بهتری بر دادههای خود، آزادی بیان و توانایی کسب درآمد از فالوورهای رسانههای اجتماعی خود داشته باشند.
ارزهای دیجیتال: درآمد حاصل از پلتفرمهای سوشالفای معمولاً در قالب ارزهای دیجیتال دریافت میشود.
انافتیها: مدیریت هویت کاربران و مالکیت دیجیتال پروفایل و داراییهای آنها با استفاده از NFTها انجام میشوند.
دائو: سازمانهای خودگران غیرمتمرکز که مسئول حکمرانی، رأیگیری و تصمیمگیری در پلتفرمهای سوشال فای هستند.
بیشتر بخوانید: NFT چیست؟ آشنایی با توکن غیر قابل تعویض یا NFT
هدف اصلی سوشال فای
هدف اصلی سوشالفای این است که تبدیل به قطبی با قابلیت دسترسی بالا برای عموم شود که تعامل اینفلوئنسرها و تولیدکنندگان محتوا با دیگر کاربران را آسان کرده و به آنها این قدرت را بدهد که بر اساس ارزش محتوای خود درآمد کسب کنند – بدون اینکه یک نهاد مرکزی یا شخص ثالث در این کار واسطه شود. این رویکرد شبکههای اجتماعی وب ۳ انگیزهای برای افراد میشود که فن یا هنری را یاد بگیرند، از تخصص خود کسب درآمد کنند و با اعضای جامعه خود در تعامل باشند.
بیشتر بخوانید: وب ۳.۰ چیست؟ اینترنت آینده با اسم رمز وب ۳.۰
رویکرد نوآورانه سوشال فای در واقع غولهای سوشال مدیا مانند X (توئیتر سابق)، فیسبوک و اینستاگرام را، که سیستم مدیریت و تصمیمگیری متمرکز دارند، به چالش میکشد. به همین دلیل است که میگوییم سوشال فای ارزش و قدرت را به دستان تولیدکنندگان محتوا بازمیگرداند.
آنها در سوشال فای آزادند هر آنچه را که میخواهند بسازند و برخلاف آنچه در شبکههای اجتماعی وب ۲ رخ میدهد، کنترل بیشتری بر دادههای خود داشته باشند.
علاوه بر این، کاربران در پلتفرمهای سوشال فای فرصتهای کسب درآمد متعددی از تعامل خود با جامعه پیدا میکنند؛ زیرا هیچ محدودیتی برای کسب درآمد در آنها وجود ندارد.
چرا به سوشال فای نیاز داریم؟
سوشال فای یک مفهوم نسبتاً جدید است که زیرساخت رسانههای اجتماعی را با امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای ترکیب میکند؛ اما پلتفرمهای سوشالفای دقیقاً چه مشکلی را حل میکنند؟ چرا باید نیاز به استفاده از سوشال فای داشته باشیم؟ بزرگترین دلیل نیاز ما به سوشال فای، مشکلات شبکههای اجتماعی وب ۲ یا متمرکز است.
ایده سوشالفای بهعنوان پاسخی به ناهماهنگیها و عدم تعادل در تعاملات، انگیزهها، مدیریت دادهها و درآمدزایی در شبکههای اجتماعی وب ۲ پدیدار شد. هدف سوشال فای این است که با استفاده از رویکرد وب ۳ (غیرمتمرکز) این مشکلات را حل کند. در شبکههای اجتماعی وب ۳، کاربران کنترل بهتری بر دادههای خود، آزادی بیان، و توانایی کسب درآمد از تعاملات خود دارند.
مشکلات شبکههای اجتماعی وب ۲ یا متمرکز
هر روز بیش از نیمی از جمعیت جهان بهطور متوسط ۳ ساعت از وقت خود را در شبکههای اجتماعی سپری میکنند. با این حال، درآمدزایی و سود حاصل از تعاملات، انتقال دادهها و محتوایی که تولید میشود تنها توسط چند نهاد متمرکز و سهامداران این شبکهها برداشت میشود.
این ناهماهنگی در مالکیت و درآمدزایی باعث رویزبانافتادن این جمله معروف شده که «اگر از یک محصول بهصورت رایگان استفاده میکنید، در واقع شما و دادههای شما همان محصول درآمدزا هستند».
از کاستیهای شبکههای اجتماعی وب ۲، عدم توانایی در کسب درآمد از ارزش تولید شده توسط کاربران است. در بیشتر موارد، اینفلوئنسرهایی که برندی را برای خود ایجاد کردهاند، میتوانند به روشهای غیرمستقیم از ارزش ویژه برند خود کسب درآمد کنند. با وجود این، فالوورها و اعتبار اجتماعی که آنها در یک پلتفرم سوشال مدیا ایجاد کردهاند، مستقیماً برای آنها تبدیل به پول نمیشود.
جدا از مشکل عدم تعادل در درآمدزایی، ما همچنین نمونههای زیادی از روند تصمیمگیری متمرکز در شبکههای اجتماعی وب ۲ دیدهایم که محتوا یا اکانت تولیدکنندگان محتوا را بهدلیل صحبت در مورد موضوعات خاص مسدود میکنند.
درست است که این فرایندها عموماً به اسم محافظت از کاربران در برابر محتوای آزاردهنده اعمال میشوند، اما یک فرایند مدیریت غیرمتمرکز، مانند استفاده از یک دائو برای چنین تصمیمگیریهایی در سوشال فای، باعث میشود مردم کنترل بهتری روی آنچه که از دنیای واقعی دریافت میکنند داشته باشند.
سومین چالشی که شبکههای اجتماعی وب ۲ دارند، هویت و مالکیت دیجیتال و توانایی ردیابی مالکیت است. این امر بهویژه برای تولیدکنندگان محتوا و هنرمندانی که کارهای خود را بهصورت آنلاین به اشتراک میگذارند بسیار مهم است؛ زیرا هنوز راهکار دقیق و کاملی برای حفظ انحصار مالکیت محتوای دیجیتال خود در وب ۲ پیدا نکردند.
مزایای شبکههای اجتماعی وب ۳ یا سوشال فای
اصلیترین مزایای سوشال فای یا همان شبکههای اجتماعی وب ۳ را میتوان این موارد دانست:
- کنترل بر محتوا
- مالکیت دیجیتال
- درآمدزایی مستقیم
- مقاومت در برابر سانسورهای یکجانبه
پلتفرمهای سوشالفای طیف وسیعی از مزایا را ارائه میدهند، از جمله کنترل بر محتوا، درآمدزایی مستقیم و مالکیت دیجیتال. کسب درآمد در سوشال فای معمولاً در قالب ارزهای دیجیتال است، در حالی که مدیریت پروفایل و مالکیت دیجیتال در قالب NFTها ممکن میشود.
بنابراین در پلتفرمهای سوشالفای میتوان روند تصمیمگیری را غیرمتمرکز کرد و با رأیگیری اعضای جامعه انجام داد، میتوان به تعادل در درآمدزایی برای کاربران رسید، مالکیت محتوای دیجیتال را کنترل کرد و ردیابی مالکیت آثار را به صورت بینقص انجام داد. پلتفرمهای سوشال فای راهی را برای تولیدکنندگان محتوا و هنرمندان فراهم میکنند تا مستقیماً از ارزشی که تولید میکنند کسب درآمد کنند.
پس میتوان گفت که سوشالفای پتانسیل این را دارد که به همه مشکلات شبکههای اجتماعی وب ۲ رسیدگی کند. با اینکه سوشال فای هنوز در مراحل اولیه توسعه خود است، این پتانسیل را دارد که صنعت رسانههای اجتماعی را متحول کند و رویکردی عادلانهتر و غیرمتمرکزتر برای تعاملات اجتماعی ارائه دهد.
یک پلتفرم سوشال فای چگونه کار میکند؟
تقریباً همه اجزای دنیای کریپتو در یک پلتفرم سوشال فای کارایی دارند، از جمله توکنها و ارزهای دیجیتال و انواع انافتیها. مخصوصاً سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز و توکنهای مخصوص شبکههای اجتماعی وب ۳ معمولاً نقش مهمی در اجرای پلتفرمهای سوشال فای دارند.
بیشتر بخوانید: توکن چیست؟ آموزش ساخت و شناخت انواع Token
دائوها مسئولیت حاکمیت پلتفرمهای سوشال فای را بر عهده داشته و اطمینان حاصل میکنند که هیچ نهاد مرکزی فعالیت کاربر را در شبکهها کنترل نمی کند. دائوها همچنین از تغییر کد برنامهنویسی پلتفرمهای سوشالفای توسط توسعهدهندگان و بقیه تیمها جلوگیری میکنند.
این بدان معناست که هر تصمیمی، از جمله تصمیمات مربوط به پاداش و درآمدزایی، بهطور کامل به دائو بستگی دارد که که متعاقباً متشکل از اعضای خود جامعه آن سوشال فای است.
درآمدزایی این پلتفرمها به توکنهای دیفای بستگی دارد که میتوانند توکنهای بومی پلتفرم یا سایر داراییهای معامله شده در پلتفرم باشند. علاوه بر توکنهای درونبرنامه، تولیدکنندگان محتوا میتوانند توکنهای خود را بسازند و از آن برای کسب درآمد از تعاملات اجتماعی خود استفاده کنند.
از آنجایی که پلتفرمهای سوشالفای غیرمتمرکز هستند، کاربران انتخاب میکنند که با کدام تولیدکنندگان محتوا تعامل داشته باشند و از کدام یک حمایت کرده یا توکن کدام را نگه دارند. توکنها تبدیل به انگیزهای برای تعامل، درآمدزایی و دریافت پاداش میشوند.
مالکیت دیجیتال و اثبات هویت نیز با اپلیکیشنهای سوشال فای متحول میشود. تولیدکنندگان محتوا میتوانند از NFTهای تصویر پروفایل یا PFP برای اثبات هویت خود استفاده کنند. آنها همچنین می توانند مالکیت محتوای دیجیتال را از طریق تکنولوژی NFT ردیابی کنند.
جالب اینجاست که تبلیغات در سوشال فای نیز بهطور عادلانه توزیع میشود و تولیدکنندگان محتوا میتوانند از این طریق درآمد بیشتری کسب کنند.
تفاوت سوشال فای با DeSoc
حال که با سوشال فای و مکانیزم آن کاملاً آشنا شدیم، جا دارد از پلتفرمهای دیسوشال (DeSoc) نیز حرف بزنیم. شاید شما کلمه DeSoc – مخفف عبارت «Decentralized Social Networks» – را در کنار سوشالفای دیده باشید و شاید در برخی متون از این دو عبارت به جای یکدیگر استفاده شود.
پلتفرمهای سوشال فای با پلتفرمهای دیسوشال نقاط اشتراک زیادی دارند، اما تمرکز اصلی آنها متفاوت است. تمرکز سوشال فای بیشتر روی جنبه کسب درآمد از تعاملات اجتماعی است، در حالی که دیسوشال بر جنبه ارتباطات اجتماعی و سوشال نتورکینگ تأکید دارد.
پلتفرمهای سوشال فای با ساختار سازمانهای خودگردان غیرمتمرکز شکل میگیرند که رویکردی غیرمتمرکز برای ایجاد، مدیریت و مالکیت پلتفرمهای سوشال مدیا و محتوای تولیدشده توسط شرکتکنندگان آن ارائه میکنند. از جمله مزایای آنها شامل کنترل بر محتوا، کسب درآمد مستقیم و هویت و مالکیت دیجیتال است.
از سوی دیگر، پلتفرمهای دیسوشال برای ارائه رویکردی غیرمتمرکز به شبکههای اجتماعی طراحی شدهاند که در آنها کاربران کنترل بیشتری بر دادهها، حریم خصوصی و آزادی بیان خود دارند. در واقع این پلتفرمها بر تمرکززدایی از جنبه «سوشال نتورکینگ» (Social Networking) در شبکههای اجتماعی تاکید دارند.
پلتفرمهای دیسوشال نیز مانند سوشالفای بر اساس فناوری بلاک چین ساخته شدهاند؛ اما با ساختار برنامههای غیرمتمرکز (DApps) شکل میگیرند. هدف پلتفرمهای دیسوشال ارائه رسانههای اجتماعی دیجیتالی شفافتر و کاربر محورتر است.
چالشهای سوشال فای
برای اینکه سوشال فای بتواند جایگزین شبکههای اجتماعی وب ۲ شود، باید تکامل یافته و بر چالشهای پیشروی خود فائق آید. در اینجا دو مورد از مهمترین چالشهای سوشالفای را بررسی میکنیم:
- زیرساخت مقیاسپذیر
- مدل اقتصادی پایدار
زیرساخت مقیاسپذیر
طبق آمار ارائه شده توسط وبسایت Kinsta.com، فیسبوک روزانه ۴ پتابایت داده تولید میکند. در هر دقیقه ۵۱۰,۰۰۰ کامنت در آن پست میشود، ۲۹۳,۰۰۰ استتوس به روز می شود، ۴ میلیون پست لایک میشود و ۱۳۶,۰۰۰ عکس آپلود میشود. آیا بلاک چینها می توانند به درجهای از مقیاسپذیری برسند که این حجم از داده را در این مدت زمان پردازش کنند؟
پلتفرم DeSo یک بلاک چین لایه یک است که برای ساخت برنامههای سوشالفای طراحی شده و ادعا میکند که میتواند از بسیاری از زنجیرههای لایه ۱ موجود مقیاسپذیری بهتری داشته باشد؛ زیرا برای موارد استفاده سوشال فای ساخته شده است.
بهعنوان مثال، DeSo ادعا میکند که در مقایسه با ۶,۰۰۰ پست در ثانیه توییتر در بین ۳۰۰ میلیون کاربر، قادر به پردازش ۸۰ پست در ثانیه برای یک پایگاه کاربر چهار میلیونی است. این عملکرد تنها با افزایش اندازه بلاک به دست میآید. با این حال، این پلتفرم همچنین میتواند از تکنیکهای دیگری مانند Warp Sync و شاردینگ برای افزایش مقیاسپذیری استفاده کند.
تکنیک Warp Sync باعث میشود پردازش تراکنشها بدون نیاز به اعتبارسنجی تمام نودها برای کل تاریخچه تراکنشها انجام شود. شاردینگ نیز یک مدل پردازش موازی است که به افزایش توان مقیاسپذیری کمک زیادی میکند. با استفاده از این دو تکنیک، DeSo معتقد است که میتواند مقیاسپذیری پلتفرم را تا یک میلیارد کاربر افزایش دهد.
بیشتر بخوانید: شاردینگ (Sharding) چیست؛ روشی برای بهبود مقیاسپذیری
مدل اقتصادی پایدار
شاید سختترین بخش اپلیکیشنهای دیفای و سوشال فای و مدلهای کسبوکار مشتق از آن، ایجاد مدلهای اقتصادی است که پایداری بالایی داشته باشند. تابهحال هم در گیم فای (GameFi) و هم در سوشال فای، چندین پلتفرم به وجود آمده که پاداشهای بسیار بالایی را برای شرکتکنندگان خود نوید میدهند؛ اما بعداً معلوم شده که این مشوقها ابزار رشد کوتاهمدت هستند.
تمام جنبههای درآمدزایی خوب سوشالفای که در بالا راجعبه آنها بحث کردیم، هنوز در مقیاس کوچک در حال اجرا هستند و در مقیاس بزرگ تست نشدهاند. به همین دلیل دستیابی به مدلهای اقتصادی پایدار برای پیشرفت پلتفرمهای سوشال فای بسیار حیاتی است.
بهعنوان مثال، اگر روی توکن اجتماعی یک اینفلوئنسر سرمایهگذاری کنید تا بتوانید با پستهای او در تعامل باشید، امکان دارد یک پست آزاردهنده یا مضر بهسرعت منجر به کاهش ارزش آن توکن اجتماعی شود و باعث شود ضرر زیادی متحمل شوید.
چند مثال از شبکههای اجتماعی سوشال فای
در اینجا چند مثال معروف از پلتفرمهای سوشال فای معرفی میکنیم که هرکدام در زمینه مختلفی از شبکههای اجتماعی فعالیت میکنند:
- Diamond: یک پلتفرم میکرومسیجینگ (Micro messaging) بر پایه وب ۳، مانند توییتر در وب ۲
- DeSo: یک بلاک چین لایه یک برای ساخت شبکههای اجتماعی وب ۳ یا همان پلتفرمهای سوشال فای
- Mousai: یک پلتفرم پخش موسیقی بر پایه وب ۳ مانند اسپاتیفای در وب ۲
- Entre: یک پلتفرم نتورکینگ و شبکهسازی در زمینه شغل و حرفه بر پایه وب ۳ مانند لینکدین در وب ۲
- Friend.tech: یک شبکه اجتماعی وب ۳ مانند توییتر در وب ۲
سؤالات متداول
بله. در زمان آمادهسازی این مقاله چندین پلتفرم سوشالفای در حال فعالیت هستند؛ اما این مفهوم هنوز بهطور گسترده به استفاده عموم نرسیده است.
مهمترین تفاوتهای شبکههای اجتماعی وب ۳.۰ با انواع وب ۲.۰ را میتوان مالکیت کاربران بر محتوای تولیدشده، امکان درآمدزایی مستقیم و مقاومت در برابر سانسور دانست.
همه شواهد حاکی از این است که اینترنت در حال حرکت بهسمت نسخه سوم خود یعنی وب ۳.۰ است و سوشالفای هم در این حرکت نقش پررنگی در حوزه شبکههای اجتماعی خواهد داشت.
جمعبندی
با وجود مشکلاتی مانند زیرساخت مقیاسپذیر و مدل اقتصادی پایدار که هنوز در پلتفرمهای سوشال فای بهطور کامل به آنها رسیدگی نشده، آینده این پلتفرمهای شبکههای اجتماعی وب ۳ امیدوارکننده به نظر میرسد. جهان بهسرعت به سمت مدلهای اقتصادی خالق-محور میرود.
پلتفرمهای سوشال فای نیز در همین راستا قدم برمیدارند که قدرت و ارزش را به تولیدکنندگان محتوا بازگردانند و از درآمدزایی شبکههای اجتماعی تمرکززدایی کنند. اگر صنعت سوشالفای بتواند رکودهای پیشرو و چالشهای ساختاری خود را پشت سر بگذارد، شبکههای اجتماعی آینده با استفاده از اصول دیفای میتوانند به استحکامی برگشتناپذیر دست پیدا کنند.