این نماینده مجلس شورای اسلامی ادامه داد: چرا برخی از این بازنشستگان شامل متناسبسازی نبودهاند؟ چون مثلا حقوق فرد شاغل همترازش ۱۰ میلیون تومان بوده است، حقوق خودش ۹ میلیون تومان است و این فرد نباید میگرفت.
وی ادامه داد: چون دولت این اشتباه را داشته ۳۲ هزار میلیارد تومان پرداخت کرده و باقی مانده ۱۸ هزار میلیارد تومان است که اگر آن ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار نفر را کم کنیم میشود حدود ۲ میلیون ۳۰۰ هزار نفر، بنابراین دولت نباید به اشتباه خودش ادامه دهد این را هم نمایندگان مجلس گفتند و هم آقای قالیباف گفت؛ آقای پورمحمدی رئیس سازمان برنامه و بودجه در صحن مجلس گفتند ما تا پایان سال یک میلیون تومان را به همه میدهیم، در صورتی که خلاف دادهاند و باید قانون را اجرا کنند.
لاهوتی با اشاره به این که قانون مشخص است حال یک بی عدالتی صورت گرفته و رئیس سازمان برنامه و بودجه نمیتواند برای قانونگذار تعیین تکلیف کند، گفت: دولت قانون را اجرا کند و لایحهای بیاورد و اصلاحات را انجام دهد.
وی خاطرنشان کرد: نکته دیگر در مورد متناسبسازی بازنشستگان این است که قرار بود دولت ۱۳۰ هزار میلیارد تومان بدهی تامین اجتماعی را پرداخت کند و تامین اجتماعی هم بیاید متناسبسازی را اجرا کند؛ اما دولت به سازمان تامین اجتماعی ۵۰۰ هزار میلیارد تومان بدهکار است، ما آمدیم ۱۳۰ هزار میلیارد تومان را تصویب کردیم که اموال دهد، تهاتر کند و اوراق بدهد و دست دولت را باز گذاشتیم تا بخشی از بدهی خودش را بدهد تامین اجتماعی هم اجرا کند./ایلنا
افزایش ۹۰ درصدی حقوق بازنشستگان
یک فعال صنفی بازنشستگان کارگری گفت: بینصیب گذاشتن بازنشستگان تامین اجتماعی از منابع همسانسازی، یک ظلم علیحده است، ما مالیات میدهیم اما پول آن خرج دیگران میشود!
بازنشستگان تامین اجتماعی، در وضعیتی دشوار به سر میبرند؛ امید چندانی به اجرای متناسبسازی در این صندوق نیست؛ ضمن اینکه نگرانی بابت سرنوشت شرکتهای زیرمجموعه این صندوق بالا گرفته است؛ مدیران تامین اجتماعی و شستا خبر از فروش تعدادی از این شرکتها دادهاند؛ آیا قرار است بنگاههایی که جزو سرمایه تاریخی کارگران هستند، به سادگی و بدون شفافیت و ارائه اعداد و آمار اقناعبخش به فروش برسد؟!
«خسرو رنجبری» فعال صنفی بازنشستگان تامین اجتماعی در گفتوگو با ایلنا، به تشریح دغدغههای مستمریبیگران این صندوق میپردازد، او مسائلِ بااهمیتی را طرح میکند که باید مدیران جدید تامین اجتماعی مدنظر قرار دهند.
پرداخت حقوق بازنشستگان
رنجبر قبل از هر چیز به تغییر رویه پرداخت حقوقها اعتراض میکند: «تأخیر در پرداخت حقوق بازنشستگان (مستمری) به هیچ عنوان قابل قبول نیست و هیچ عذر و بهانهای در این زمینه پذیرفته نمیشود؛ پاسخ بازنشستگان این است که چنانچه مدیران مربوطه توان تامین منابع مالی برای پرداخت به موقعِ حقوق بازنشستگان را ندارند استعفا بدهند و افراد توانمندتر جایگزین شوند؛ نباید در پرداخت مستمری ماهانهی بازنشستهای که یک سوم خط فقر حقوق میگیرد، تاخیر شود، عدالت و انصاف نیست».
او با بیان اینکه بازنشستگان از همه سو تحت فشار هستند؛ اضافه میکند: اگر مدیران تامین اجتماعی توان تامین به موقعِ منابع برای پرداخت حقوق بازنشستگان را ندارند. لطف بفرمایند به بانک رفاه کارگران که متعلق به سازمان تامین اجتماعی است دستور بدهند تا جرائم وام بازنشستگان به واسطه تاخیر پرداخت مستمری لغو شود، این حداقل کاریست که میتوانند انجام دهند.
رنجبری در ادامه به عدم اجرای همسانسازی و نامعلوم بودن زمان اجرای آن اعتراض میکند: «با وجود گذشت پنج ماه از سال و تامین منابع مالی همسان سازی از طریق افزایش یک درصدیِ مالیات بر ارزش افزوده که تقریباً به همه کالاها و خدمات تعلق میگیرد و مرتب به صندوق دولت ریخته میشود، چرا این قانون اجرایی نمیشود و چرا بارها اعلام کردهاند بازنشستگان کارگری باید این یک درصد را بپردازند اما منابع حاصل از آن فقط برای بازنشستگان دولت است؟»
به گفته وی، بینصیب گذاشتن بازنشستگان تامین اجتماعی از منابع همسانسازی، یک ظلم علیحده است، ما مالیات میدهیم اما پول آن خرج دیگران میشود!
«احتمال فروش شرکتهای شستا، نگرانی دیگر بازنشستگان کارگریست» رنجبری با بیان این جمله میافزاید: طبق فرمایش جناب آقای عارف نوروزی مدیر عامل شستا، قرار است ۵۸ شرکت کمسود به فروش گذاشته شود؛ چند سوال در این رابطه مطرح میشود؛ میزان سودآوری شرکتهای شستا و این ۵۸ شرکت و بیلان مالی آنها چقدر و چگونه است؛ چرا گزارش مالیِ دقیق و شفاف به صاحبان اصلی آنها یعنی کارگران شاغل و بازنشسته ارائه نمیدهند؛ چرا این شرکتهای ادعایی سودده نیستند؛ آیا وقتی آنها را از دولت تحویل گرفتند زیانده بودند؛ اگر اینگونه است، چرا آنها را در عوض مطالبات خود قبول کردند؟
او ادامه میدهد: نحوه فروش این ۵۸ شرکت چگونه است، با چه قیمتی و طی چه مکانیسمی قرار است به فروش برسند و پول فروش این ۵۸ شرکت را کجا قرار است هزینه کنند؟
این فعال صنفی بازنشستگان اضافه میکند: چرا زمانی که شرکت زیاندیده و متضرر هپکو خریداری و یا تهاتر شد و یا شرکتهای اینچنینی را به جای بدهی دولت تهاتر کردند، در مورد تزریق نقدینگی در آنها اطلاعرسانی نشد؛ آیا امثال این شرکتها با تزریق پول بیمهشدگان به سوددهی رسیدند و حالا قرار است دوباره به ثمن بخس به فروش برسند؟
او با تاکید بر اینکه «باید پرسید قصد مدیران از دست اندازی به اموال سازمان تامین اجتماعی که بینالنسلی و متعلق به تمام کارگران و بازنشستگان است، چیست» تصریح میکند: با این تصمیمات نابخردانه، مطمئناً سازمان تامین اجتماعی به سمت ورشکستگی میرود؛ مگر سود شرکتهای شستا نباید نصیب بیمهشدگان شود؛ به راستی از کجا و با کدامین منابع مالی میتوانند پرداختِ مستمری بازنشستگان را تامین اعتبار کنند؟!