دکتر حسین الله کرم، رئیس شورای هماهنگی نیروهای حزب‌‌الله ؛استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و تحلیلگر استراتژیک به تحلیل مواضع اخیر نتانیاهو و ترامپ علیه کشورمان پرداخت، متن این گفتگو را از نظر می گذرانید:
نظر جنابعالی در مورد تهدید‌های اخیر نتانیاهو در مورد ایران چیست؟
اتفاقی که در سوریه رخ داد، موجب شد که مباحث رسانه‌ای بیشتر مورد توجه جریان استکبار جهانی قرار بگیرد، در حالی که ما در کنار حادثه سوریه حادثه‌ی یمن را داریم که البته یمن یک حادثه نیست یک واقعیت است.واقعیتی که با عملکرد خود باعث شد غزه در شرایط فعلی و کنونی قرار بگیرد که آمریکا و اسرائیل در مقابل غزه در واقع زانو بزنند.
یعنی این تهدیدات اساسا عملی نمی شود؟
بله، ترامپ و نتانیاهو نمی‌توانند به حرف‌ها و تهدیدات خود عمل کنند. همانطور که در قضیه‌ی اسرا تهدید کردند که اگر حماس تا فلان روز کلیه‌ی اسرا را آزاد نکند جهنم به پا می‌کند، و این شبیه به همان حرفی است که به ایران زد و گفت یا امضا کنید آن تکه کاغذ را یا بمباران را در پیش خواهید داشت. این نشان دهنده‌ی این است که این تهدید‌ها حتی وقتی در مورد مسائلی با ابعاد کوچک ترو محدودتر مثل اسرا است امکان عملی شدن ندارند، چرا که کنار مسئله‌ی اسرا مسائل داخلی رژیم اشغالکر قدس هم هست که این امکان را از ترامپ و نتانیاهو می‌گیرد که هر کاری را که میخواهند انجام دهند به زبان بیاورند و اصلا به این فکر نکنند که آیا اصلا این کار شدنی هست یا خیر و روی آن فکر هم نکنند.
این مطالب باعث می‌شود ببینیم رویکرد آن‌ها بر چه اساسی است. به نظر من رویکرد آن‌ها بر اساس اتفاقی است که در سوریه افتاد و اگر ما این اتفاق را در رابطه با یمن مقایسه کنیم آن‌ها حتما بازنده خواهند بود.
بنابراین موضع نتانیاهو و موضع ترامپ موجب شده که حتی دوستان آن‌ها هم به سمت دشمنان آن‌ها سوق داده بشوند. مثل آن چیزی که در کنفرانس امنیتی مونیخ در مورد زلنسکی و بعد هم اروپا رخ داد و حرکت آمریکا و ترامپ با پیشنهاد دادن بیست درصد از سرزمین اوکراین به روسیه و همچنین راه ندادن اوکراین به ناتو را موضوعی مهم و فروختن اروپا نامگذاری کنند.
این نشان می‌دهد که دوستانشان را هم به نفع ما حرکت داده‌اند که مخالفت کنند و مثلا در بحث گرینلند، بحث مکزیک، بحث کانادا، بحث غزه، بحث ایران، اینها مجموعه حرف‌هایی ست که با توجه به حادثه‌ی سوریه ممکن است قابل تامل باشد. اما حقیقت در مقابل آنچه که در یمن رخ داد و عملکرد یمن، ادامه‌ی حرکت رژیم اشغالکر قدس در غزه را به چالش کشید و متوقف کرد و حالا هم غزه نشان داد که حرف اینها بلوفی بیش نیست.
با توجه به این شرایط، اگر تهدیدات حمله به تاسیسات هسته‌ای علیه ایران عملی شود، سوال این است که آیا ایران باید به سمت ساخت بمب هسته‌ای و خروج از معاهده NPT حرکت کند؟
ببینید آنچه در غزه و در رابطه با مواضع و حرف‌های ترامپ در غزه رخ داد عملکرد آینده‌ی کشور‌هایی است که مورد تهدید قرار می‌گیرند و آن عبارت است از استقامت، یعنی مقابله، یعنی همان توانمندی‌هایی که درونشان هست و به توانمندی‌های جدید نیاز ندارد بلکه مبتنی بر همین توانمندی‌هایی است که دارند. اکنون غزه با توجه به توانمندی هایش یعنی در اختیار داشتن اسرا و همچنین مقاومت مردمی توانست تهدید ترامپ و نتانیاهو را بی اثر کند.
به نظر من نیازی به ورود به مراحل جدید نیست. ما با توانمندی‌های کنونی خود این تهدیدات را متوقف می‌کنیم. ما ابزار‌هایی همچون موشک‌ها و پهپاد‌ها را در اختیار داریم که می‌توانند به آمریکا برسند و برای پاسخ به تهدیدات آمریکا و اسرائیل کافی باشند. آن عملیاتی که ما در عملیات وعده صادق یک و دو انجام دادیم میتواند در آمریکا تکرار بشود، اینها توانمندی‌های کنونی ماست، پس چرا ما سراغ توانمندی‌های جدیدی برویم که ممکن است ما را با چالش هم رو‌به‌رو کند؟ بنابراین به نظر من همین‌ها کافیست و در مراحل بعد می‌تونیم آن چیز‌هایی که شما گفتید را مورد استفاده قرار بدهیم.
در این شرایط، دستگاه دیپلماسی ایران باید چه رویکردی داشته باشد؟
باز هم تجربه‌ی غزه، در یک سطح پایین‌تری بود که میتواند مورد استفاده ایران و کشور‌های دیگه قرار بگیرد. یعنی با توانمندی‌های موجود خود که دو تای آن را من نام بردم، یکی مقاومت مردم و حضور مردم و امتناع از پذیرش خروج آن دو میلیون و اندی مردم غزه از غزه است.
دوم در اختیار داشتن اسرا و سوم توانمندی خود حماس باعث شد که بلوف‌ها یا به عبارتی تهدید‌های ترامپ و نتانیاهو به جایی نرسد. همین تجربه در وجوه دیگر برای ایرانی‌ها و کشور‌های دیگر میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. همین اتفاق در مکزیک هم رخ داد. البته اگر شما عقب نشینی کنید و مقاومت نکنید و از امکانات خود استفاده نکنید طبیعتا آن‌ها پیشروی خواهند کرد و تهدیدات بیشتری خواهند کرد.
همانطور که حضرت آقا نیز به طور مشخص تأکید کرده‌اند که در شرایط کنونی مذاکره شرافتمندانه نیست، هوشمندانه نیست، عاقلانه هم نیست و رئیس جمهورهم بلافاصله به دنبال آن موضع گرفت. این یک پاسخ محکم است. این نشان دهنده‌ی وحدت داخلی در مقابل آمریکاست وهمین مقابله با آمریکا کافی ست.
البته بلافاصله ما شاهد شکاف اروپا و آمریکا بودیم که این شکاف همزمان با توقف آماده کردن موشک‌ها برای پرتاب و متوقف کردن پهپاد‌ها میتواند برای ما مذاکره‌ی خوبی با اروپا را شکل بدهد و از اسنپ بک و فعال شدن مکانیسم ماشه جلوگیری کند ما می‌بینیم که این اتفاقات به دلیل موضع‌گیری به موقع و دقیق رهبری و رئیس جمهور به ثمر نشسته و موفق بوده است و این نوع، در مقیاس دیگر و در سطوح بالاتر نیز میتواند مورد استفاده قرار بگیرد.
مثلا دیدید که تجمعی که پنجشنبه گذشته مقابل دانشگاه تهران رخ داد و جریانی که تحت عنوان حمایت از مهندس موسوی تلاش‌هایی کردند، اما این اتفاق، تحت تاثیر اتحاد داخلی به هیچ کجا نرسید و این یکی از نمود‌های موفقیت جریان انقلاب در مقابل آمریکاست و این یکی از توانمندی‌های ماست که باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.
