متهم هفت سال قبل به خاطر اختلاف با همسرش او را شکنجه کرده و به قتل رسانده است. حالا فرزندشان که به سن قانونی رسیده برای پدرش درخواست قصاص کرده است.
مرگ دلخراش زن میانسال به نام ثریا هفت سال قبل از بیمارستانی در تهران به ماموران گزارش شد. آنها به پلیس گفتند این زن با آثار شکنجه روی بدنش به بیمارستان آورده شد و در نهایت جان باخت.
به این ترتیب ماموران در بیمارستان حاضر شدند و جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت. بررسیهای پزشکان نشان داد ثریا به شدت سوخته و از سوختگی او چند روز گذشته است. وقتی شوهر این زن مورد بازجویی قرار گرفت ابتدا منکر شد، اما بعد اعتراف کرد همسرش را شکنجه کرده است.
او گفت: ثریا همسر دوم من بود. من قبل از او ازدواج کرده بودم؛ اما بچهدار نشدم و همسرم را طلاق دادم و با ثریا ازدواج کردم. ثریا چند فرزند داشت و میدانستم قدرت بچهدار شدن دارد. با این حال ۱۲ سال طول کشید تا توانستیم بچهدار شویم. بعد از به دنیا آمدن پسرم بسیار زیاد کار میکردم. زندگیام را خیلی بیشتر از قبل دوست داشتم، اما فشار کاری شدید بود تا اینکه بازنشسته شدم و شغل دیگری هم انتخاب کردم تا بیشتر کار کنم. ثریا به من شک داشت و میگفت به دروغ میگویم جای دیگری کار میکنم. او خیلی پول خرج میکرد. وقتی به او پول نمیدادم عصبانی میشد. این اواخر ولخرجی زیادی داشت و به طور مرتب از جیب من پول برمیداشت.
متهم در ادامه گفت: چند روز قبل از حادثه روی تخت پسرم ۸۰۰ هزار تومان پول گذاشتم تا به مدرسه ببرد، اما پسرم گفت پولی روی تخت او نبود. من هم عصبانی شدم و فهمیدم ثریا برداشته است. او معتاد به کراک شده بود و برادرش برایش مواد میخرید. برای همین از من دزدی میکرد. ما آن روز با هم درگیر شدیم و من ثریا را به شدت کتک زدم. پایش ورم کرد. حال خوبی نداشت. دلم برایش سوخت. او را داخل وان حمام گذاشتم و آب جوش را باز کردم تا خوب شود اما بدنش سوخت. او را از وان بیرون آوردم و بعد پماد سوختگی زدم. چندین روز برایش پماد سوختگی میزدم تا اینکه حالش بدتر شد و او را به بیمارستان رساندم و فوت کرد.
بعد از گفتههای متهم کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی فرزندان ثریا برای شوهر او درخواست قصاص کردند، اما فرزند مشترک آنها که ۱۲ ساله بود، اعلام گذشت کرد.
در جلسه رسیدگی فرزندان ثریا گفتند: این مرد به مادر ما تهمت زده است و هیچ مدرکی وجود ندارد که مادر ما معتاد بود و حتی آزمایشات سمشناسی هم این موضوع را رد کرده است؛ ما گذشت نمیکنیم.
متهم وقتی در جایگاه قرار گرفت مدعی شد قصد قتل نداشت و خواستار بخشش شد. در پایان حکم به قصاص صادر شد.
این حکم در چندین مرحله نقض و در نهایت تایید شد، اما متهم قبل از اجرای حکم موفق شد رضایت فرزندان همسرش را بگیرد تا اینکه پسر مشترک ثریا و متهم این بار درخواست گذشت خود را پس گرفت و خواستار قصاص پدرش شد. این پسر گفت: مادرم تنها کسی بود که من در زندگی داشتم. بعد از مرگ او من را به بهزیستی فرستادند و مدت زیادی آنجا بودم. سرنوشت من با کاری که پدرم کرد کلاً تغییر کرد. من وقتی او را بخشیدم بالغ نبودم و قدرت تصمیمگیری نداشتم، اشتباه کردم و حالا درخواست قصاص دارم. من حالا ۱۹ ساله هستم و میتوانم خوب را از بد تشخیص دهم.
این بار پرونده متهم بعد از هفت سال به شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی متهم در جایگاه حاضر شد. او یک بار دیگر گفت که قصد قتل همسرش را نداشته و اشتباه کرده است.
به این ترتیب قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
۲۳۳۲۳۳