به گزارش العربی الجدید، این حملات به عبادتگاههای مسلمانان با تشدید گفتمان افراطی از سوی اسرائیل پس از عملیات «طوفان الاقصی»، از طریق استناد به اصطلاحات دینی توسط افراطگرایان یهودی تندرو و حتی از سوی تشکیلات سیاسی و نظامی اسرائیل، همزمان شده است و فرماندهان ارتش، عملیات سربازان در غزه را «قهرمانیهای الهی» توصیف کردند.
در همین ارتباط، «محمد هلسه»، تحلیلگر سیاسی و رسانهای در گفتوگو با العربیالجدید گفت: «این تداعیگری دینی در منازعه فلسطین و اسرائیل در اندیشه صهیونیستی اسرائیلی، حتی قبل از تأسیس دولت اشغالگر، یک پدیده قدیمی کهنه است.»
هلسه به اهمیت روایت توراتی و صهیونیستی در جذب و بسیج افکار عمومی اسرائیل از طریق عناوین پرطمطراقی که قبل از تأسیس دولت اشغالگر استفاده میشد مانند «سرزمین موعود» برای دستیابی به هدف جنبش صهیونیستی در فلسطین اشاره میکند و میافزاید: « شعار سرزمینی بدون مردم برای مردمی بدون سرزمین» پایه و اساس جنبش صهیونیسم برای تقویت شهرکسازی بوده و است و رهبران این جنبش و اغلب احزاب حاکم امروز علیرغم سکولار بودن و نداشتن رابطهای با دین یا یهودیت و تورات از این گفتمان حمایت میکنند.
هلسه اظهار داشت: جنبش صهیونیستی تلاش کرد تا خود را با شعارهای دینی و اساطیری یهودی تجهیز کند تا بتواند ایدههای خود را به کرسی نشانده و بدان مشروعیت بخشد. تئودور هرتزل از این شعارها برای جذب حمایت در مسیر مهاجرت به فلسطین استفاده کرد و فلسطین را «سرزمین اسرائیل» یا «سرزمین موعود» توصیف کرد، و بر این اساس و طبق مفهوم توراتی، اشغال بیتالمقدس در واقع به معنای آزادسازی آن است. اکنون نیز جنبش صهیونیسیم همچنان به دنبال تزریق مفاهیم توسعه یافته با هدف تبدیل اندیشه دینی از سطح کنونی به سطح ملی سیاسی است.
هلسه معتقد است «سخن اسرائیلیها مبنی بر اینکه نبرد کنونی یک نبرد تاریخی، قهرمانانه و الهی است، با هدف بسیج اکثریت سکولارها در این جنگ و جلوگیری از فرار آنها به خارج از اسرائیل است و به نظر میرسد تلاشی برای درهم شکستن اسطوره و قهرمانی مقاومت فلسطین و تزریق روحیه قهرمانی به سربازان اشغالگر بر اساس اسطورههای دینی است.»
در همین ارتباط، «جمال عمرو»، متخصص امور بیت المقدس و اماکن مقدسه به العربی الجدید گفت: مسأله شهرکسازی یکی از محورهای مهم در مجموعه استراتژیها و سیاستگذاریهای دولت اسرائیل بوده و برای اسرائیلیها امنیت، حاکمیت و شهرکسازی مترادف گشته و در مراحل مختلف شکلگیری، توسعه و تداوم شهرکسازی، ملاحظات امنیتی، ناظر بر این سیاستها بوده است.
عمرو افزود: از اواخر قرن ۱۹ که هرتزل محورهای ینیادین حرکت صهیونیسم را ترسیم کرد، تحقق آرمان «برپایی کشور یهودی در سرزمین فلسطین»، متلازم با دو امر ضروری شناخته شد: از یک سو ضرورت وجود حرص و آزی تمامنشدنی در زمینه هماهنگی پیوند با دولتهای استعماری در جهت جلب حمایتهای سیاسی و نظامی آنان از طرحهای صهیونیسم سیاسی؛ و از سوی دیگر، رشد آگاهیهای دینی یهودیان با تأکید بر پیشبینیهای تورات در باب توفیقات آنی قوم یهود تا از رهگذر این فرآیند اعتمادآفرینی، رابطه یهودیان با حرکت صهیونیسم تقویت شود و زمینههای روانی لازم برای هجرت آنان به فلسطین فراهم آید.
وی اظهار داشت: گرچه روند شهرکسازی یهودی در سرزمینهای اشغالی، تحت تأثیر عوامل گوناگون نظامی (جنگهای چهارگانه اعراب و اسرائیل) و عقیدتی (گرایشات دست راستی و افراطی گروههایی چون حریدیان و گوش آمونیم) از فراز و فرودهای فراوانی برخوردار بوده است اما دائما در صحنههای استراتژیهای ملی نظامی ـ امنیتی دولت اسرائیل، جریان داشته است.