نگران نباشید، اگر با خواندن این مطلب پی بردید که شما هم درگیر یک رابطه عاشقانه فریبنده شده اید، راهکارهایی نشان تان می دهیم که سطح این رابطه را ارتقا دهید. پس بیایید در قدم اول یک عشق فریبنده را بشناسیم.
شاید بارها از خود پرسیده باشید که چرا برخی از روابط عاطفی شکست می خورند. روابطی که با شور و شیدایی شروع می شوند اما به تدریج به سردی می گرایند. آیا اصلا می توان گفت که این نوع رابطه یک رابطه عاشقانه است؟
در دنیای پیوندهای عاطفی، هیچ چیز آسان نیست و ما اغلب، در دام شورانگیز میل، اشتیاق و دوپامین گرفتار می شویم، عناصری که هر پویایی و حرکتی را تغذیه می کنند. با این حال، روابطی که فقط مبتنی بر جاذبه های فیزیکی اند دیری نمی پایند.
زوجین در این رابطه مبنا را بر اشتیاق ِ بیشتر و تعهد در رسیدن به اوج لذت دو سویه ای می گذارند که در عین حال صمیمیت در آن جایی ندارد. در این ساختار جای ستون های همدلی، صداقت و اعتماد به یکدیگر خالی است.
استرنبرگ بر این باور است که شور و شوق در یک رابطه ی عاطفی به همان سرعتی که جرقه می زند و شکل می گیرد، خاموش و محو می شود. صمیمیت اما به آهستگی ایجاد و منجر به وفاداری ای می شود که ماندگار است.
رابرت جی استرنبرگ کیست و چرا سال ها به پژوهش در باب مفهوم عشق پرداخته است؟
بی تردید درک روانشناسی معاصر بدون شخصیت رابرت جی استرنبرگ امکان پذیر نیست. استرنبرگ، دانشمند روانشناسی شناختی اهل ایالات متحده آمریکا است. او استاد توسعه انسانی در دانشگاه کرنل و دارای لیسانس از دانشگاه ییل و دکترا از دانشگاه استنفورد است. او سیزده دکترای افتخاری از دو دانشگاه آمریکای شمالی، یک دانشگاه آمریکای جنوبی، یک دانشگاه آسیایی و نه دانشگاه اروپایی دارد، و همچنین دارای مقام استادی افتخاری در دانشگاه هایدلبرگِ آلمان است. او یکی از همکاران برجسته مرکز روانسنجی در دانشگاه کمبریج است.
گرچه در حال حاضر، شهرت استرنبرگ به دلیل نظریه مثلث عشق اوست، اما وی آثار بسیاری در حوزه هایی مانند نظریه های سه گانه هوش هیجانی؛ سرمایه گذاری در خلاقیت و همچنین نظریه های مختلف مربوط به سبک های فکر، خرد، عشق و نفرت دارد . علاوه بر این، او بیش از 100 کتاب و مقاله در زمینه های مختلف روان شناسی دارد.
جالب است بدانید که دلیل توجه بسیار این روانشناسِ شناختی برجسته به عشق و روابط عاطفی یک واقعیت غیرقابل انکار از نظر اوست: عشق و رابطه عاطفی جوهر انسان هستند. درک این عنصر اساسی، منجر به تسهیلِ درک عمیقتری از خودمان می شود. کتاب معروف او ” قصه های عشق: نظریه ای جدید در رابطه (1999)” است. منبعی هیجان انگیز برای کشف خودمان از طریق روابطمان.
عشق فریبنده (ابلهانه) از دید استرنبرگ چگونه عشقی است؟
عشق فریبنده عشقی نابالغ است که میان دو نفر فقط بر اساس اشتیاق و جاذبه فیزیکی ایجاد می شود. همه ما در مقطعی این عشق را تجربه می کنیم، به خصوص زمانی که جوان تر هستیم. این عشق، پیوندی عاری از صمیمیت است، اما نوعی جوششِ میل، تمایلات جنسی و محبت کور بر آن حاکم است، به نحوی که که هر نوع قضاوتی را پس میزند، اما طرفین را با لذت هایش می لرزاند و به شور می آورد.
از آن جا که این مفهوم در نظریه مثلث عشقِ استرنبرگ ادغام شده است، بهتر است سه ضلعی که این مثلث را تعریف می کنند، بشناسیم:
اشتیاق: آن جاذبه فیزیکی، جنسی و عاطفی که عشق رمانتیک را تعریف می کند.
صمیمیت: نزدیکی و پیوند عاطفی، اعتماد و ارتباط عمیق بین زوجین.
تعهد: تصمیم زوجین برای مراقبت از پیوندشان در دراز مدت از طریق وفاداری، مسئولیت پذیری، حل مشکل و غیره.
از نظر استرنبرگ با ادغام هر یک از این ضلع ها در یکدیگر انواع عشق ایجاد می شود که عشق فریبنده یکی از این انواع است.
انواع عشق حاصل از مثلث عشق
1- فقدان عشق:
زمانی است که ابعاد سه گانه عشق در روابط افراد بسیار کمرنگ است یا اصلاً وجود ندارد. مثل بسیاری از روابط رسمی که افراد با یکدیگر دارند. اگر احساس شخص نسبت به شریک زندگی از این نوع باشد، این رابطه در معرض خطر است.
2- دوست داشتن:
زمانی است که فقط عامل صمیمیت وجود دارد و از دو بعد دیگر خبری نیست یا بسیار کمرنگ است. این نوع عشق، احساس ایجاد یک رابطه دوستی عمیق و حقیقی است. در این حالت احساس دلسوزی، رفاقت، گرمی، مهر و علاقه و هیجانات مثبت وجود دارد. اما احساس شور و شوق (شهوت) و تصمیم/ تعهد وجود ندارد.
3- شیفتگی (دلباختگی):
در این نوع عشق، بعد شور و شوق (شهوت) بر روابط افراد یا احساس یک فرد نسبت به دیگری حاکم است. یک حالت شدید شور و اشتیاق است که در آن فرد به شدت و به طور افراطی مجذوب شده، درحالی که تعهد و صمیمیت واقعی وجود ندارد. در این حالت فرد به صورت وسواس گونه از طرف مقابل شخص ایده آلی میسازد. در این نوع عشق درجه بالایی از برانگیختگی فیزیولوژی و روانی وجود دارد. این نوع عشق با وصل به معشوق به سرعت پایان میپذیرد و ممکن است به تنفر تبدیل شود.
4- عشق پوچ (تهی):
در این نوع عشق فقط بعد تصمیم/ تعهد وجود دارد و سایر ابعاد وجود ندارد یا بسیار کمرنگ است. به طور معمولی این نوع عشق در یک رابطه بلند مدت راکد وجود دارد که در آن زوجها رابطه هیجانی و عاطفی متقابل را از دست دادهاند و یا آنقدر با هم ماندهاند که به همدیگر عادت کردهاند یا به علت ترس از بی کسی و یا به خصوص بخاطر فرزندان با هم میمانند. همچنین این نوع عشق در ازدواجهای از پیش ترتیب داده شده نیز دیده میشود.
5- عشق رمانتیک:
این نوع عشق ترکیبی از صمیمیت و شور و شوق است که بر دو جنبه جذابیت فیزیکی و عاطفی استوار است. نوعی احساس نزدیکی، قرابت و پیوند بین دو زوج وجود دارد. در این حالت اعتماد بسیار بالایی نسبت به همسر وجود دارد و به لحاظ عاطفی به شدت به او نزدیک است.
در این نوع عشق خود افشایی بسیار بالاست و شخص بدون ترس از طردشدن، عقاید و افکار خود را با همسرش درمیان میگذارد و زمانی که افکار و احساس خود را برای طرف مقابل بیان می کند، حالت شور و شوق را در اوج تجربه خواهد کرد.
با این حال به دلیل نداشتن بینش و تعهد، امکان تداوم این عشق اندک است. در صورتی که رابطه به علت ارضای نیازهای زوجین تداوم یابد به مرور زمان تعهد در روابط آنها به وجود میآید.
6- عشق رفاقتی:
این نوع عشق ترکیبی از صمیمیت و تعهد است. یک رابطه دوستانه پایدار، طولانی مدت و متعهدانه که همراه با مقدار زیادی صمیمیت است.
در این نوع عشق تصمیم بر آن است که شخص همسرش را دوست داشته باشد و به باقیماندن با او متعهد است.
این نوع عشق همراه با بهترین روابط دوستانه است که رفتار شهوانی در آن نیست یا خیلی کمرنگ است و رفتار عطوفت ورزانه در آن دیده نمیشود.
بسیاری از عشقهای آرمانی که دوام یابد و پایدار شود، تبدیل به عشق رفاقت آمیز خواهد شد. این نوع عشق بین دو همکار که سالها با یکدیگر کار کردهاند یا بین یک زوج که دارای فرزندانی هستند مشاهده میشود.
7- عشق فریبنده (ابلهانه):
این نوع عشق، از ترکیب شور و شوق (شهوت) و تصمیم/ تعهد به وجود میآید و صمیمیت درآن دیده نمیشود. زوجین صرفاً براساس حالت شور و شوق (شهوت) نسبت به هم متعهد هستند و رابطه صمیمانه و عاطفی عمیقی با همدیگر دارند. این حالت گردبادی از هیجانات است که زود فروکش میکند.
استرنبرگ معتقد است دراین حالت افراد در نگاه اول عاشق یکدیگر میشوند و خیلی زود بدون اینکه همدیگر را بشناسند به داشتن یک رابطه طولانی متعهد میگردند. این عشق خیلی شدید و اغلب وسواس گونه است. فرد نمیتواند فکر خود را از او رها کند، شدیداً آرزو میکند به او نزدیک شود، او را لمس کند و با او در آمیزد و با این تخیلات به فرد حالت شوریدگی دست میدهد.
8- عشق کامل (آرمانی):
این نوع عشق ترکیبی از سه حالت صمیمیت، شور و شوق (شهوت) و تصمیم/ تعهد است. در این حالت فرد همسر خود را به عنوان یک انسان دوست میدارد و به او احترام میگذارد، به او متعهد است و از طریق برقراری ارتباط درست با او احساس نزدیکی میکند. رفتار دوستانه، رفاقتی، با محبت آمیز و همراه با مراقبت خواهد داشت. روابط زناشویی همراه با تعهد به وفاداری و اوج لذت بدون احساس گناه تجربه میشود.
استرنبرگ (۱۹۸۸) عنوان میکند رسیدن به این مرحله خیلی آسانتر از نگهداشتن آن است.
ویژگی های عشق فریبنده
عشق فریبنده وسواس را با عاطفه و دلسوزی ترکیب می کند. یعنی میل دائمی برای تایید شدن هر احساس و ارضای هر نیاز وجود دارد. جذابیت بسیار شدید است، اما شریک به نوبه خود اسیر ترس از مورد توجه واقع نشدن، رنجِ رها شدن، و اینکه طرف مقابل او را با همان شدت دوست نداشته باشد، می شود.
بنا بر تحقیقات صورت گرفته در دانشگاه سِری راماچاندرا میل جنسی (Libido) با واسطه تستوسترون و استروژن ایجاد می شود، در حالی که جذب فیزیکی توسط دوپامین، هورمون هیجان برانگیخته می شود. بنابراین، در روابطی که شیفتگی بر آنها غالب است، این هورمون ها و انتقال دهنده های عصبی درگیرند به نحوی که روابط مبتنی بر عشق اعتیادآور می شود.
ویژگی های عشق اعتیادآور (مبتنی بر میل جنسی)
بیایید ویژگی های بیشتری را در این زمینه بشناسیم. در عشق مبتنی بر میل جنسی شاهد یک یا چند تا از این ویژگی های هستیم:
قهر و آشتی های مکرر
ترس از خیانت یا رها شدن
نوعی دلبستگی همواره توام با اضطراب
فراز و نشیب های ناشی از مشاجره مکرر
حسادت و کنترل یکدیگر
در این نوع عشق معمولاً زوج ها خودانزوا هستند، یعنی برای یکدیگر زندگی می کنند، بنابراین تماس با خانواده و دوستان به حداقل می رسد.
در غیاب صمیمیت خوب، بلوغ عاطفی و اعتماد، طرفین رابطه نمی دانند چگونه با مشکلات و اختلافات کنار بیایند.
طولِ عمر رابطه در عشق فریبنده
بر اساس نظریه مثلثی عشق استرنبرگ، عشق فریبنده مدت کوتاهی دارد: از 6 ماه تا 2 سال می تواند متغیر باشد. دلیلی که این رابطه را محکوم به شکست می کند، فقدان صمیمیت است. بیاد داشته باشیم، این همان مفهومی است که به عنوان یک چسب روانی-عاطفی در هر پیوند عمل می کند و با اعتماد، تعامل، ارتباط و غیره تغذیه می شود.
بنا بر تحقیقات منتشر شده در نشریه فرانتییر این سایکولوژی، وقتی در این رابطه، هیجان و اشتیاق جای صمیمیت را می گیرد، زمان همیشه دشمن شماست. در حالی که گذر زمان، روابط مبتنی بر تعهد، اشتیاق و صمیمیت را تقویت می کند.
چه طور از شر یک رابطه فریبنده (ابلهانه) خلاص شویم؟
شاید بسیاری از ما عشق فریبنده را به ویژه در جوانی تجربه کرده باشیم. گرفتار آن شده و از آن درس هایی گرفته باشیم. شاید صرف نظر از اینکه بسیار کوتاه بوده، رنج و لذت توامانی از آن برده ایم، ارزشش را داشته که تجربیاتی کسب کنیم. اما چگونه می توان آسیب ندید. یا از خطرات احتمالی جلوگیری کرد؟
نقطه شروع این است که بفهمید چه نوع رابطه ای دارید: رابطه ای مبتنی بر جاذبه فیزیکی و فقدان صمیمیت عاطفی. آگاهی از این امر به شما این امکان را می دهد که هوشیار باشید این یک رابطه اصیل و ماندگار نیست. به زودی شور شما فرو می نشیند و این رابطه به محاق می رود.
پس چه بهتر که هدف شما این باشد که از یک عشق فریبنده به سمت یک عشق کامل بروید، رفتن از یک دلبستگی مضطرب به یک دلبستگی ایمن. اما ببینیم چگونه:
اهداف کوتاه مدت و بلند مدت مشترک تعیین کنید.
سعی کنید بهترین پشتیبان برای یکدیگر باشید.
یاد بگیرید که مشکلات و اختلافات را حل کنید.
احساسات و عواطف را بدون ترس بیان کنید.
احترام، درک و مراقبت متقابل را در خود پرورش دهید.
ارتباط خود را بر اساس گوش دادن، قاطعیت و احترام برقرار کنید.
ارتباط و کنجکاوی خود را در مورد علایق شریک زندگی خود و به منظور شناخت رویاها و خواسته های او ترویج دهید.
در نهایت، نظریه مثلثی عشق استرنبرگ یک مدل عالی برای درک چگونگی ایجاد روابط است. جهان عواطف بسیار پیچیده است و ما اغلب در آن شکست می خوریم. اما تسلیم نشوید؛ افرادی هستند که همیشه ارزش تلاش ما را دارند. به یاد داشته باشید: این وظیفه ای است که هر دو طرف رابطه باید برای ارتقای آن بکوشند.