مرکز آمار ایران و بانک مرکزی دو متولی اصلی انتشار آمارهای رشد اقتصادی در کشور هستند. اما گاهی تفاوت آمارهای منتشر شده این دو نهاد تفاوت قابل توجهی پیدا میکند. برای مثال آمار رشد اقتصادی این دو مرکز در تابستان امسال ۳.۵ واحد درصد با یکدیگر اختلاف داشته است. علت این اختلاف چیست؟
احتمالا با شنیدن آمارهای رشد اقتصادی منتشر شده از سوی رسانههای مختلف متوجه چندگانگی این ارقام شدهاید. علت این چندگانگی چیست؟
مرکز آمار ایران و بانک مرکزی دو متولی اصلی انتشار آمارهای رشد اقتصادی در کشور هستند. هر رسانهای که آمارهای رشد اقتصادی را نشر میدهد به یکی از این دو مرکز یا هر دو ارجاع میدهد. با این حال، ارقامی که از سوی این دو مرکز ارائه میشود عمدتا با یکدگیر متفاوت است. نمونه بارز این تفاوت نیز در رشد اقتصادی دیده میشود. این اختلاف چرا ایجاد شده و ریشه آن در چیست؟
گام اول؛ جمع آوری دادهها به روش عرضه و تقاضا
علت اصلی اختلاف میان آمارهای رشد ارائه شده از سوی مرکز آمار و بانک مرکزی در روش محاسبه آنها است. برای محاسبه رشد اقتصادی ابتدا باید تولید ناخالص داخلی یا همان کل تولید کالا و خدمات در کشور را محاسبه کرد. به این منظور، دو روش پیش روی ما قرار دارد: روش اول از سمت عرضه اقتصاد است. به عبارتی در این روش، ابتدا کل اقتصاد را به چند بخش تقسیم میکنیم. این بخشها فعالیتهای عمده اقتصادی هستند که شامل کشاورزی، خدمات، صنعت و نفت است. سپس تمامی ارزش افزوده موجود در اقتصاد را محاسبه کرده و از سمت عرضه، تولید ناخالص داخلی کشور را بدست میآوریم. به این روش، ارزش افزوده گفته میشود.
روش دوم از سمت تقاضا است. در این روش مجموعه هزینههای انجام شده در اقتصاد را به عنوان کل میزان تولید ناخالص در نظر میگیرند. به این روش، روش محاسبه مخارج یا هزینه گفته میشود. حال با توجه به این که در گذر زمان ممکن است ارزش کالا و خدمات به دلیل تورم و نه به دلیل ارزش حقیقی خود کالاها بالا رود، باید ساز و کاری طراحی کرد تا از طریق ان ارزش واقعی تولیدات اقتصادی را محاسبه کرد.
گام دوم؛ محاسبه قیمتها به سال پایه
مقادیر بدست آمده از قیمت کالاها و خدمات در اقتصاد همواره اثر تورم را در درون خود دارد. اما برای اینکه متوجه بشویم آیا واقعا ارزش تولید افزایش یافته یا اینکه صرفا به دلیل تورم ارقام بزرگتر شده است باید ارقام جاری را به ارقام حقیقی تبدیل کنیم.
برای اینکار نیاز است از یک سال به عنوان سال پایه استفاده کرده و قیمتها به سال پایه منتقل شود. در حقیقت با اینکار ارزش واقعی تولیدات در یک سال مشخص بدست میآید و اثر تورم از آن خارج میشود.
حال سوال اینجاست که سال پایه باید چه سالی باشد؟ معیارهای متفاوتی برای انتخاب سال پایه وجود دارد که برای مثال یکی از آنها ثبات اقتصاد کلان در سال پایه است. انتخاب این سال ظرافتهای خاص خود را دارد که مراکز منتشر کننده آمار در کشور معمولا هر کدام با توجه به اولویتها و ارزیابیهای خود این سال را انتخاب میکنند.
برای مثال مرکز آمار ایران سال پایه شاخص قیمت تولید ناخالص داخلی را سال ۹۰ و بانک مرکزی این سال را ۹۵ در نظر میگیرد.
واگرایی نرخ رشد از نظر دو مرجع آماری
بررسی روند رشد اقتصادی به سال پایه مرکز آمار ایران و بانک مرکزی در تابستان سالهای ۹۱ تا ۱۴۰۲ نشان میدهد به طور کلی میزان نوسانات آمارهای منتشر شده توسط بانک مرکزی از نوسانات دادههای مرکز آمار ایران کمتر است.
بر اساس این آمارها بیشترین و کمترین میزان رشد اقتصادی ثبت شده در این مدت مربوط مرکز آمار ایران بوده است. برای مثال بیشترین رشد اقتصادی در تابستان ۹۵ بوده که این رشد توسط مرکز آمار ایران ۱۳.۷ درصد و توسط بانک مرکزی، ۱۰.۸ درصد گزارش شده است. از سوی دیگر کمترین رشد اقتصادی در تابستان سال ۹۱ رخ داده که این رشد توسط مرکز آمار ایران منفی ۱۰.۱ درصد و توسط بانک مرکزی منفی ۴.۳ درصد به ثبت رسیده است.
در آخرین آمار اعلام شده از تولید ناخالص داخلی در تابستان ۱۴۰۲، رشد اقتصادی در تابستان امسال از دیدگاه مرکز آمار ایران معادل ۷.۱ درصد و از نقطه نظر بانک مرکزی به ۳.۶ درصد رسیده است. که نشان از فاصله حدود ۳.۵ واحد درصدی میان این دو متغیر دارد.
با اینکه آمارهای منتشر شده به دلیل اختلافات آماری متفاوت بوده است اما به طور کلی میتوان گفت این دوگانگی در انتشار آمارها میتواند سیگنال گمراهکنندهای از آینده به فعالان اقتصادی دهد و باعث سردرگمی جامعه از وضعیت اقتصادی کشور شود، به طوری که مردم اعتماد خود را به آمارهای منتشر شده توسط این دو مرکز از دست بدهند.
۲۱۷