به گزارش خبر فوری، امروز سالروز اعدام نعمت الله نصیری، سومین رئیس ساواک به دست انقلابیون در سال 57 است. به این بهانه قصد داریم مروری بر سرنوشت روسای مخوف ترین سازمان رژیم پهلوی داشته باشیم.
ساواک که مهم ترین رکن امنیتی و اطلاعاتی رژیم پهلوی به حساب می آمد، بعد از کودتای 28 مرداد 1332 با همکاری سازمان سیا و سازمان های امنیتی بریتانیا به وجود آمد و تا نزدیکی انقلاب سال 1357 نیز وجود داشت. در این بازه زمانی، 4 نفر ریاست ساواک را بر عهده داشتند. نخستین رئیس ساواک تیمور بختیار بود. او تا اسفند 1339 ریاست این نهاد امنیتی را بر عهده داشت. بعد از عزل او، تیمسار حسن پاکروان به عنوان رئیس ساواک انتخاب شد. پاکروان تا سال 1343 ریاست ساواک را بر عهده داشت اما بعد از ترور حسنعلی منصور و روی کار آمدن امیرعباس هویدا از مقام خود عزل شد و جای خود را به نعمت الله نصیری داد.
مشهورترین رئیس ساواک از سال 1343 تا خرداد سال 1357 در راس ساواک بود. با اوج گیری انقلاب در سال 57، شاه نصیری را عزل کرد و ناصر مقدم را به جای او نشاند. مقدم از خرداد 57 تا زمان انحلال ساواک، ریاست این نهاد را بر عهده داشت اما کمی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، این نهاد به علت بدنامی و سابقه جنایت و شکنجه منحل گردید.
تیمور بختیار؛ شکنجه گری که خیانت کرد و در عراق ترور شد
تیمور بختیار یکی از نظامیان قدیمی ایران عصر شاهنشاهی بود. او بعد از کودتای 28 مرداد به تهران آمد و فرماندار نظامی پایتخت شد. خشونت بختیار باعث شد تهران خیلی زود آرام شود. او مخالفان چپ گرای شاه را دستگیر و بسیاری را اعدام کرد.
همچنین، بختیار نقش برجسته ای در دستگیری و اعدام حسین فاطمی داشت. این اقدامات باعث شدند که بختیار به عنوان نخستین رئیس ساواک انتخاب شود.
تیمور بختیار از طریق برقراری ارتباط با سازمان سیا و موساد و چند نهاد اطلاعاتی غربی توانست ساواک را به نهادی خشن، قدرتمند و مخوف تبدیل کند. با این حال، قدرت روز افزون او باعث وحشت شاه شد. این وحشت زمانی به اوج خود رسید که بختیار به آمریکا سفر کرد و با جان اف کندی دیدار نمود و تا توانست از دولت و شاه انتقاد کرد. شاه بعد از این اتفاق بختیار را عزل و به خارج تبعید کرد.
بختیار که لجباز و مغرور بود، بعد از تبعید شروع به دیدار با مخالفان شاه کرد و حتی به عراق سفر کرد و از حسن البکر و صدام کمک خواست تا علیه شاه کودتا کند. ساواک متوجه اقدامات بختیار شد و مقدمات قتل او را فراهم کرد. سرانجام چند مامور مخفیانه به دیاله عراق رفته و با اسلحه گرم به بختیار شلیک کرده و او را به قتل رساندند.
حسن پاکروان؛ از ماجرای قیام 15 خرداد تا ترور حسنعلی منصور
حسن پاکروان دومین رئیس ساواک بود. پاکروان نیز مانند بختیار از نظامیان قدیمی ارتش شاهنشاهی بود. او در فرانسه تحصیل کرده بود و با آداب نظامی و سیاسی و فرهنگی غرب آشنایی کامل داشت. پاکروان در زمان کودتای 28 مرداد ریاست رکن دوم ستاد ارتش را بر عهده داشت و همین امر او را بر آن داشت که با دولت کودتا و شخص فضل الله زاهدی همکاری زیادی داشته باشد. این مساله باعث شد بعد از عزل بختیار، شاه او را به عنوان رئیس ساواک انتخاب کند.
پاکروان نسبت به بختیار، نرم خوتر بود. در زمان او، مقداری از خشونت های ساواک کم شد اما چند مشکل بزرگ برای او و سازمانش به وجود آمد. یکی از این مشکلات قیام 15 خرداد و مساله خیزش امام خمینی (ره) بود که او نتوانست کنترلش کند و دیگری ترور حسنعلی منصور، نخست وزیر وقت بود که ساواک، به عنوان رکن اصلی امنیتی رژیم پهلوی نتوانست جلوی آن را بگیرد. این دو مساله باعث شدند که به محض روی کار آمدن امیرعباس هویدا، پاکروان از مقام خود عزل شده و به وزارت اطلاعات و جهانگردی منصوب شود.
پاکروان از جمله سیاستمداران عصر پهلوی بود که بعد از انقلاب اسلامی سال 57 در ایران ماند. او بلافاصله بعد از انقلاب دستگیر شد و در روز ۲۲ فروردین ۱۳۵۸ در زندان قصر تهران به اتهام خیانت و فساد فی الارض تیرباران شد.
نعمت الله نصیری؛ قصاب ساواک
بعد از عزل پاکروان، نعمت الله نصیری به عنوان رئیس جدید ساواک انتخاب شد. نصیری نیز یکی از نزدیکان زاهدی بود و نقش برجسته ای در کودتای 28 مرداد داشت. او همان فردی بود که به عنوان فرمانده گارد شاهنشاهی نیمه شب 25 مرداد 1332 نامه عزل مصدق را به منزل او برد و به دست او سپرد اما مصدق او را زندانی کرد و مانع از وقوع کودتای 25 مرداد شد.
با این حال، سه روز بعد کودتا به وقوع پیوست و نصیری آزاد شد. او بعد از به قدرت رسیدن زاهدی به درجات بالای نظامی رسید. نصیری از آذر ۱۳۳۹ تا بهمن ۱۳۴۳ رئیس شهربانی بود و پس از آن به ریاست سازمان ساواک منصوب شد.
نصیری بعد از ورود به ساواک تغییراتی در ساختار این نهاد به وجود آورد. او مشی بختیار را ادامه داد. خشونت را بیشتر کرد، کمیته مشترک ضد خرابکاری را به وجود آورد و مبارزه ای سخت و خشونت بار با مبارزان سیاسی راه انداخت. در زمان او، بسیاری از مجاهدان، فدائیان خلق، فعالان سیاسی چپ و برخی مذهبی ها و ملی گراها شکنجه و اعدام شدند. این اقدامات باعث شدند که نصیری خیلی زود به چهره ای منفور در میان مردم و مخالفان شاه تبدیل شود. به همین دلیل، در اواسط سال 57 و با اوج گیری انقلاب، شاه او را از مقام خود عزل کرد و مدتی بعد هم به زندان فرستاد.
بعد از انقلاب اسلامی، مردم به زندان ریختند و نصیری را با ضرب و شتم و سر و رویی خونین به دادگاه کشاندند. دادگاه او خیلی زود برگزار و حکمش نیز سریعا ابلاغ و اجرا شد. او در روز پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۵۷ در پشت بام مدرسه رفاه در تهران تیرباران گردید.
ناصر مقدم؛ داستان پایان ساواک
ناصر مقدم آخرین رئیس ساواک است. او که یکی از نظامیان باسابقه ارتش شاهنشاهی بود، سابقه فعالیت در ساواک را داشت. مقدم پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به ریاست اداره سوم ساواک منصوب شد و تا پایان سال ۱۳۴۹ در این سمت باقی ماند. او در سال ۱۳۵۰ از ساواک به ارتش بازگشت و ریاست اداره دوم ستاد مشترک ارتش را بر عهده گرفت. با این حال، با اوج گیری انقلاب و عزل نصیری، در اواسط خرداد ماه ۱۳۵۷ به ریاست ساواک منصوب شد.
خشونت مقدم در مقایسه با نصیری و بختیار کمتر بود. با این حال، قدرت رهبری اش نیز کمتر از روسای قبلی ساواک بود. به همین دلیل، با نزدیک شدن به انقلاب، دست از اداره ساواک برداشت و کارها را به پرویز ثابتی، معاون ساواک سپرد.
ناصر مقدم بعد از انحلال ساواک به ارتش بازگشت اما حضورش دوامی نداشت. انقلاب در روز 22 بهمن سال 57 به پیروزی رسید. تیمسار مقدم دستگیر شد و در تاریخ 19 فروردین سال 1358 تیرباران شد.