پسر نوجوان که تحت تأثیر حرفهای پدرش، مادر خود را کشت و دست به خودکشی ناموفق زد، در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه میشود.
متهم که در 19 سالگی مرتکب قتل شده است بعد از اینکه مادرش را در تهران با چاقو کشت خودش در مشهد دست به خودکشی زد، اما زنده ماند.
قتل دردناک زن 44 ساله به نام شیرین یک سال قبل اتفاق افتاد. روز حادثه پسر 19 ساله او به نام مانی همسایهها را خبر کرد و از مرگ مادرش خبر داد. در حالی که پلیس به خانه شیرین رفته بود مانی از فرصت استفاده کرد و متواری شد. خواهر و برادر مانی که زندگی جداگانهای داشتند به پلیس گفتند مادرشان با مانی زندگی میکرد و مانی هم اعتیاد داشت.
در حالی که تحقیقات درباره مانی شروع شده بود، از مشهد خبر رسید این جوان در بیمارستان بستری است، به این دلیل که دست به خودکشی زده وضعیت وخیمی دارد.
وقتی پلیس مشهد این گزارش را برای تهران فرستاد توضیح داد: مانی در حالت نیمهبیهوشی اعتراف کرده مادرش را کشته است. مانی پس از بهبود نسبی به تهران منتقل شد و در بازجوییها گفت بدگوییهای پدر معتاد و کارتنخوابش باعث شد او دست به چنین اقدام جنونآمیزی بزند.
او گفت: وقتی 4 ساله بودم پدر و مادرم از هم جدا شدند و من با مادرم زندگی میکردم. ما در نیشابور بودیم. همیشه دوست داشتم کنار پدرم باشم و محبت او را میخواستم. وقتی 14 ساله شدم به تهران آمدم تا برای مدتی با پدرم زندگی کنم. مادرم که این وضعیت را دید، تصمیم گرفت با پدرم آشتی کند. آنها مدتی با هم زندگی کردند؛ اما پدرم معتاد و کارتنخواب بود. برای همین دوباره از هم جدا شدند و مادرم به نیشابور رفت؛ اما من همچنان با پدرم ماندم. وضعیت پدرم وخیم شده بود. در این مدت با دختری آشنا شدم که به گل اعتیاد داشت و من را هم معتاد کرد. مادرم که این وضعیت را دید به تهران آمد و از من خواست با او زندگی کنم. من هم قبول کردم.
متهم ادامه داد: از 17 سالگی دوباره پیش مادرم برگشتم اما حرفهای پدرم هنوز در گوشم بود. او مرتب از مادرم بد میگفت و مادرم را متهم به خیانت و کارهای بد میکرد. همیشه مادرم را خیلی دوست داشتم؛ اما حرفهای پدرم باعث شد تصمیم به قتل او بگیرم. آن روز با چکش مادرم را زدم و کشتم. بعد قرص برنج خوردم. قرص تقلبی بود و زنده ماندم. برای همین فرار کردم و به مشهد رفتم در آنجا خودزنی کردم و شدت خودزنی به حدی بود که مدتی در کما بودم و در تمام این مدت هم عذاب قتل مادرم رهایم نمیکرد. به همین خاطر اعتراف کردم و حالا آماده مجازات هستم.
بعد از گفتههای متهم، خواهر و برادر او اعلام کردند شکایت دارند اما خواهان قصاص نیستند و درخواست دیه کردند. در نهایت پرونده برای رسیدگی به شعبه 11 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم بهزودی پای میز محاکمه میرود.