قانون سقف قرارداد اگر چه برای فوتبال ایران قانونی ناگهانی بود و مورد اعتراض بسیاری قرار گرفت اما تا حدی باعث کنترل تورم و افزایش بی رویه در انعقاد قراردادها شد. ضمن اینکه این قانون باعث شناسایی ترفندهای نقل و انتقالاتی توسط مدیران فوتبالی کشورمان مانند کمکهای بیرونی تحت عنوان هوادار متمول شد.
اگرچه برخی معتقدند که اجرای این قانون باعث آشفتگی جامعه فوتبال در فصل جاری شده اما مشخص است که پافشاری تصمیم گیرندگان و انجام اصلاحات لازم در این مورد قطعا از آشفتگی نقل و انتقالاتی که تاکنون شاهد بودیم و همچنین تخلفات پولی ریز و درشتی که هرروز ابعاد جدیدتری از آن مشخص میشود، در فصول آینده جلوگیری خواهد شد.
ایراد مالیاتی دردسرساز نیست
بحث هوادار متمول، موضوعی است که بر سر زبان اهالی فوتبال است اما به نظر میرسد در ماجراهای سقف قرارداد خیلی به آن توجه نمیشود. در این ماجراها موضوعی که خیلی قابل توجه قرار گرفته بحث پرداخت مالیات قرارداد بازیکنان است که اتفاقا منجر به کسر امتیاز از تیم پرسپولیس هم شد اما میتوان گفت مبالغ مالیاتی بازیکنان در قیاس با مبالغ قراردادهای آنها، ناچیز است و در صورت الزام برای اصلاح خیلی هم دردسر ساز نیست. مشکل اصلی و موردی که میتواند باعث دردسر بزرگ برای 2 باشگاه بزرگ پایتخت شود، اصلاح قرارداد بازیکنان به خاطر کمک گرفتن از هوادار متمول است.
موضوعی که علیرضا بیرانوند در برنامه زنده تلویزیونی صراحتا به آن اشاره و اعلام کرد مدیرعاملان پرسپولیس هم به خاطر هوادار عاشق این تیم میآیند! در واقع اگر به صورت جدی به این موضوع پرداخته شود، کسر امتیاز دغدغهای برای تیمها و مدیرانشان نیست بلکه لزوم اصلاح قراردادها پس از کسر قرارداد، چالشی جدی برای آنها خواهد بود.
توضیح یک باگ در قانون سقف بودجه
به عنوان مثال ممکن است قرارداد بازیکنی با باشگاه 20 میلیارد تومان باشد اما به جز این، 20 میلیارد تومان یا هر مبلغ دیگر توسط کمکهای خارج از باشگاه و به هر شکلی به بازیکن پرداخت تا او به عقد قرارداد با باشگاه مذکور مجاب شود! دراین بین قانون گذار معتقد است کمکهای بیرون از باشگاه یک مورد شخصی است و نمیتوان به آن ورود کرد چون اینطور در نظر گرفته میشود که هوادار متمول یا عاشق به خاطر علاقه شخصی خودش این کار را کرده است. در این صورت حتی در صورت اثبات ماجرا هم مشکلی برای سقف بودجه باشگاه به وجود نمیآید چراکه برای سازمان لیگ فقط پرداختی مستندِ باشگاه به بازیکن جزو سقف بودجه حساب میشود. مگر اینکه آن هوادار پول را به حساب باشگاه واریز کند تا باشگاه به بازیکن بپردازد که طبیعی است 2 طرف چنین کاری را انجام نمیدهند!
هرچند این مساله یکی از دلایلی بود که مدیران باشگاه استقلال علیرغم فشارهای هواداری، احتیاط کردند و از جذب بازیکن مازاد بر سقف قرارداد خودداری شد اما درکل به نظر میرسد پرداختی هوادار متمول به بازیکنان مشکلی در سقف بودجه باشگاهها به وجود نمیآورد. با اینحال تجربه باشگاه استقلال در کمک گرفتن از هوادار متمول نشان میدهد این افراد خیلی هم عاشق نیستند چون در سالهای آینده برای دریافت اصل پول به همراه تمام سود آن حتما علیه باشگاه محبوبشان شکایت خواهند کرد و بر بدهیهای بی حساب و کتاب آن باشگاه میافزایند! این اتفاق، بخشی از دردسرهای مالی استقلال یا پرسپولیس در کمک گرفتن از هوادار متمول است و ممکن است حتی دامنه آن به تخلفات و فساد مالی برسد و گریبانگیر مدیرانشان در سالهای آینده شود.
مغایرت نگاه موجود با ماهیت قانونِ وضع شده
با توجه به اینکه ماهیت قانون سقف بودجه، جلوگیری از ریخت و پاشهای بی حساب در فوتبال کشور است، این نوع نگاه به پرداختیها توسط عوامل بیرون باشگاهها، به راحتی بازدارندگی قانون وضع شده را خنثی میکند با اینکه تصمیم گیرندگان معتقدند قانون مدنظر با این روش دور زده نمیشود! بنابراین یکی از اصلاحات لازم الاجرا در این قانون، توجه جدیتر ارکان قضایی فوتبال کشور به بحث کمکهای هوادار متمول یا عاشق است که البته باعث بیشتر شدن بی عدالتی در نقل و انتقالات هم میشود.
اگر سازمان لیگ و فدراسیون برای ثبت هرگونه پرداختی به بازیکن و لحاظ کردن آن در پرشدن سقف بودجه باشگاه الزام داشته باشند، ممکن است برخی بازیکنان در تیمها حتی تا پایان فصل مجبور به بیرون نشستن باشند چون این اتفاق نیازمند اصلاح قراردادهاست و باعث عبورِ قابل توجه باشگاهها از سقف بودجه میشود. در واقع این موضوع یک باگ در اجرای قانون وضع شده است که قدرت اجرایی کارگروه یا ارکان قضایی فدراسیون را کمتر میکند.
به همین خاطر از دستگاهها و نهادهای نظارتی انتظار میرود ورودی جدی به این پرداختیها داشته باشند تا بخش بزرگی از مشکلات جامعه فوتبال که بدون شک فقط به خاطر گردشهای مالی بی حساب و کتاب به وجود میآید، حذف شود. به این صورت تورم نجومی فوتبال کشور که فقط باعث تضییع بیت المال میشود نیز از بین خواهد رفت.