حماسهای از تنگستان در برابر استعمار بریتانیا
[ad_1] از خاک تنگستان تا آتش مقاومت تنگستان، منطقهای در جنوب بوشهر، با سواحل ناهموار و تپههای خاکیاش، در قرن نوزدهم میلادی بیش از یک سرزمین جغرافیایی بود؛ تنگستان، روح مقاومت بود. در این خطه، باقر خان تنگستانی (متولد حدود ۱۲۰۳ قمری / ۱۷۸۸ میلادی) زاده شد. او از خاندان سربلند تنگستانی بود، خاندانی که […]
میرزا آقاخان نوری؛ خائن یا دیپلمات ناگزیر؟ / یک بازخوانی از چهرهای پرتناقض در تاریخ قاجار
[ad_1] زندگی حرفهای اقاخان از مناصب محلی در مازندران اغاز شد. او حدود ۲۰ ساله (۱۲۰۶ ه.ش/۱۸۲۷ م) به عنوان منشی ارتش شروع کرد و در ۱۲۰۸ ه.ش به منصب وزیر لشکر رسید و این روند تا دهه ۱۲۲۰ ه.ش ادامه یافت تا اینکه در ۱۲۲۴ ه.ش به دلیل اتهامات مالی و توطئه تبعید به […]
علی میرغضب؛ آخرین جلاد رسمی ایران کیست؟ / دستفروشی، پایان کار مردی که همه از او وحشت داشتند!
[ad_1] از کودکی، یعنی در حدود سن ۱۰ تا ۱۲ سالگی، شاهد اعدامها و مجازاتهای سنگین زندانیان بود و تدریجا مسئولیتهای پیشپاافتادهتر مانند قطع گوش و بینی را به عهده گرفت تا در نهایت توانایی اجرای اعدامها و قصاص کامل را به دست آورد. تربیت در این مسیر بسیار سختگیرانه و بیرحم بود تا به […]
خاطرات دکتر ویلز در ایران عهد قاجار؛ قلیان طلای حاکم کرمانشاه و مردی که به تیر تلگراف میخ شده بود
[ad_1] در اینجا گزیدهای از خاطرات دکتر ویلز را میخوانید که در آن دربارۀ ورود به شهر کرمانشاه و دیدار با عمادالدوله حاکم آن شهر سخن گفته است: فردای روز ورودمان، با پیرسون به دیدار عمادالدوله حاکم کرمانشاه رفتیم. این شاهزاده که عموی ناصرالدین شاه بود، مردی فوقالعاده ثروتمند و در عین حال حاکمی لایق […]
خاطرات دکتر ویلز در ایران عهد قاجار؛ «درآمد نوکر از پزشک بیشتر است»
[ad_1] در اینجا گزیدهای از خاطرات دکتر ویلز را میخوانید که در آن دربارۀ اوضاع و احوال رشوهگیری و همینطور حقوق و «مداخل» اقشار مختلف در ایران عهد قاجار سخن گفته است: اغلب در برخوردهایی که با دوستان و اشخاص مختلف داشتم، برخی از آنها از من میپرسیدند ماهی چقدر حقوق میگیرید؟ با شنیدن پاسخ […]
خاطرات دکتر ویلز در ایران عهد قاجار؛ طبابت با «گرمی و سردی» و «پِهِن داغ»
[ad_1] در اینجا گزیدهای از خاطرات دکتر ویلز را میخوانید که مربوط به آغاز کار او در ایران و شنیدن نکاتی دربارۀ اوضاع طبابت در ایران میشود: در داخل اداره با رئیس آیندۀ خودم مستر بی آشنا شدم . . . او مرا در جریان کلی کارم گذاشت و با وظایفم آشنا ساخت. پس از […]
خاطرات دکتر ویلز در ایران عهد قاجار؛ «منظرۀ تهران و آداب قلیانکشی در مهمانی»
[ad_1] در اینجا گزیدهای از خاطرات دکتر ویلز را که مربوط به ورود او به شهر تهران و شرح برخی از آداب و رسوم مهمانیهای ایرانی است میخوانید: سرانجام روز 12 فوریه به حدود سی کیلومتری تهران رسیدیم . . . ما را به داخل شهرک کوچکی به نام کرج راهنمایی نمودند؛ جایی که یکی […]
وبا شهر را بی صاحب کرده بود
[ad_1] این تصویر مربوط به وضعیت بیماران مبتلا به بیماری همهگیر در دوره قاجاریه است. در این دوره بیماری همچون وبا، هرچند وقت یکبار در نقطهای از کشور شایع میشد و کمکم پیشروی میکرد و از اهالی شهرها و روستاها قربانی میگرفت و رشته زندگی و فعالیت اجتماعی را تا حدودی میگسست. وبا که به […]