داستانی جذاب درباره ضرب المثل تعارف آمد و نیامد دارد

[ad_1] این تعارفات ته دلی و راست راستکی مادر بزرگ بود ، چون مادربزرگ عاشق خوردن بود و تا غذایی که پخته بود تمام نمی شد ، سفره را جمع نمیکرد! هیچ غذا یا نانی حتی خرده نانی نباید باقی میماند این قانون خانه مادربزرگ بود.. یا در خیابان هر دوست و آشنایی می دید […]

داستان ضرب المثل بنازم این سر را که تا به حال نشکسته چگونه بوجود آمده است؟

[ad_1] یک روز چند نفر دور هم نشسته بودند و از هر دری حرفی می زدند. گل می گفتند و گل می شنیدند که ناگهان همان آدم خوش اخلاق، با صورتی خندان از راه رسید و به همه سلام کرد. یکی از دوستانش که توی آن جمع بود، برای خوش آمد گویی به دوست خوش […]

دزد باش و مرد باش؛ حکایت خواندنی و آموزنده

[ad_1] به گزارش فرتاک نیوز، در دوران قدیم کاروانسرایی بود که دیوارهایش بسیار بلند و درب بزرگی از جنس آهن داشت، مسافران و تجار از این کاروانسرا برای توقف و استراحت در مسیرهای گذر شان استفاده می کردند. زمانی که مسافران پا به این کاروانسرا می گذاشتند با دیدن دیوارهای بلند و درب بزرگ خیال […]