چه تحولاتی روی داد که منجر به وارد آمدن ضربات «غیرقابل ترمیم» به پیکره رژیم صهیونیستی شد و در ادامه « ضربه فنی» این رژیم ازسوی حماس را بهدنبال داشت؟
به گزارش مشرق، رامین مهمانپرست، کارشناسارشد مسائل بینالملل نوشت: تعبیر «ضربه فنی رژیمصهیونیستی ازسوی حماس» که رهبر معظم انقلاب در دیدار روز چهارشنبه با قهرمانان و ورزشکاران کشور استفاده کردند، دربرگیرنده نکات مهمی است که نشاندهنده سیر تحولات اخیر در سرزمینهای اشغالی خواهد بود. براین اساس میتوان این موضوع را در ۲مرحله مورد بررسی قرار داد. حضرت آیتالله خامنهای در مرحله قبلی تأکید کردند رژیمصهیونیستی متحمل ضربه جبرانناپذیری شدهاست و دراین مرحله تعبیر «ضربه فنی» را مورد استفاده قرار دادند. درچنین شرایطی ابتدا باید بررسی کرد چه تحولاتی رویداد که منجربه وارد آمدن ضربات «غیرقابل ترمیم» به پیکره رژیمصهیونیستی شد و در ادامه «ضربهفنی» این رژیم ازسوی حماس را بهدنبال داشت.
بیشتر بخوانید:
پای هالیوود نیز به جنگ غزه باز شد
درباره مرحله نخست، باید درنظر داشت که رژیمصهیونیستی در ۳حوزه ادعاهای بزرگی را مطرح میکرد؛ ادعای اول این بود که مقامهای این رژیم تأکید داشتند ازنظر سیستم اطلاعاتی در قویترین وضعیت ممکن بهسر میبرند و همه تحرکات رزمندگان مقاومت را زیرنظر دارند و این موضوع «برگ برنده» آنان بهحساب میآید. دومین ادعا، این بود که رژیمصهیونیستی از سطح بالای امنیتی برخوردار است و ساکنان سرزمینهای اشغالی در این زمینه باید آسودهخاطر باشند. سومین ادعا معطوف به ساختارهای نظامی-دفاعی این رژیم بود. مقامهای رژیمصهیونیستی مدعی بودند گنبد آهنینی دارند که آسیبپذیری آنان را به صفر رساندهاست.
در چنین شرایطی اما اجرای عملیات «طوفانالاقصی» ازسوی رزمندگان مقاومت، هر سه این ادعاها را زیرسؤال برد و خط بطلانی بر آنها کشید؛ عملیاتی پیچیده و بزرگ که مستلزم اجرای تمرینهای بسیاری بود که از دید ساختارهای امنیتی-اطلاعاتی صهیونیستها پنهان ماند و شکست سنگین و غیرقابل ترمیمی را برای آنان رقم زد. این عملیات علاوهبر اینکه ضربه حیثیتی سختی به ساختار اطلاعاتی-نظامی تلآویو وارد کرد، نشان داد سامانه گنبد آهنین نمیتواند سد مطمئنی در مقابل موشکها و پهپادهای مقاومت باشد. ازسوی دیگر شکلگیری موج مهاجرتی از سرزمینهای اشغالی، فلج شدن اقتصاد این رژیم و به صفر رسیدن اقتصاد گردشگری این رژیم، ضربات مهلک دیگری بر پیکره رژیمصهیونیستی بود.
در مرحله دوم اما باید به بررسی واکاوی ضرباتی پرداخت که زمینهساز «ضربه فنی» رژیمصهیونیستی شد. مقامهای این رژیم پیشاز ورود زمینی به نوار غزه اعلام کردند به حملات گسترده تا از بین رفتن حماس ادامه میدهند. براین اساس وارد شمال غزه شدند و بیمارستان، مدارس و اماکن عمومی را مورد هدف قرار دادند و بیشاز ۱۴هزار نفر را کشتند که حدود ۱۰هزارنفر آنان را زنان و کودکان تشکیل میدهند؛ موضوعی که از یک نسلکشی و جنایت ضدبشری کمسابقه حکایت دارد. این موضوع، برانگیخته شدن افکارعمومی جهانی را بهدنبال داشت و شاهد شکلگیری تظاهرات ضدصهیونیستی میلیونی و چندصد هزارنفری، حتی در قلب آمریکا بودیم که خواستار محکومیت این رژیم بودند.
دراین میان نکته مهم این است که رژیمصهیونیستی در کدام نقطه «ضربه فنی» شد. آنها پساز رقم زدن این حجم از جنایت، نهتنها نتوانستند براساس ادعاهای خود، حماس را از بین ببرند یا تونلها را نابود کنند و سران مقاومت را ترور یا دستگیر کنند، بلکه درنهایت مجبور شدند به آتشبس تن دهند. این درحالی است که پیشاز این نتانیاهو تأکید کرده بود: «آتشبس تنها زمانی عملی میشود که چیزی از حماس باقی نمانده باشد یا همه گروگانهای اسرائیلی آزاد شوند.» اکنون اما با فرسایشی شدن نبرد در غزه و زمینگیر شدن ارتش این رژیم و همچنین تحمیل هزینههای کلان اقتصادی و استمرار ناامنی شهرکهای صهیونیستنشین، شاهدیم در شرایطی که حماس همچنان با قدرت درحال نبرد با ارتش رژیمصهیونیستی است و صهیونیستها از شناسایی محل نگهداری اسرا نیز ناکام ماندهاند، تلآویو مجبور شد شرایط مقاومت برای آتشبس را بپذیرد؛ روندی که میتوان آن را نقطه آغاز ملموسی برای پایان اسرائیل دانست.