۲۲:۲۶ – ۱۳ شهريور ۱۴۰۳
نفیو نویسنده کتابی به نام «هنر تحریمها» است. او در دولتهای باراک اوباما و جو بایدن در مسائل مرتبط با ایران سمت داشته است.
نفیو در یادداشتی که به تازگی در «انستیتو سیاستهای خاور نزدیک» به رشته تحریر درآورده به بررسی تفاوتها در کارآیی تحریمها در وضعیت موجود و در دوران قبل از امضای برجام پرداخته است.
این مقام سابق آمریکایی خاطرنشان کرده که بسیاری از کارشناسان، حصول برجام را نشانهای از امکان اهرم قرار دادن تحریمها «برای حمایت از دیپلماسی» تفسیر میکردند.
او مینویسد: «تحریمها و به ویژه توسل به تحریمهای ثانویه از سوی دولت اوباما علیه کشورها و شرکتهای همکار با ایران- این کشور را در موقعیتی قرار داده بود که حاضر به دادن امتیازهای جدی بر سر برنامه هستهایش شود.»
معمار تحریمهای ضد ایرانی در ادامه یادداشت خود به خروج «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور سابق آمریکا از برجام و تلاش او برای به کارگیری سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران به منظور رسیدن به توافق با ایران اشاره کرده است.
او یادآوری کرده سیاست فشار حداکثری ترامپ قادر به رساندن دولت او به توافق جدید نبود. به ادعای او در سال ۲۰۲۱ دولت بایدن تلاش کرد به برجام بازگردد، اما تلاش او هم با شکست مواجه شد.
نفیو مینویسد: «یکی از تبعات این تحولات، علاقهمندی جدید برای استفاده از تحریمها و درخواستها برای گسترش دادن و تشدید آنها است. با وجود این، این علاقهمندیها دشواریهای راهاندازی یک کارزار تحریمی مشابه و شرایط بسیار متفاوتی که پیش روی اجراکنندگان آن تحریمها قرار دارد را نادیده میگیرد.»
نفیو خاطرنشان کرده بر خلاف تصورات عدهای، «طراحی، نظارت و اجرای» تحریمها کار بسیار دشواری است و به صرف مقادیر زیادی انرژی نیاز دارد.
مقام سابق آمریکایی این وضعیت را به اردکی تشبیه کرده که روی آب در حال انجام یک عمل شنای آرام به نظر میرسد، اما زیر آب به سختی در حال پا زدن است.
او درباره دشواریهای اجرای تحریمها مینویسند: «ممکن است به نظر برسد که تحریمها از لحاظ تئوری به خودی خود اجرا میشوند، اما در واقعیت اینطور نیست. به عنوان مثال، ایران نمیپذیرد که ممنوعیتها در خصوص واردات قطعات موشک خود را رعایت کند و شرکتها، کشتیرانیها و بانکها هم به صورت خودکار چنین نمیکنند.»
ریچارد نفیو نوشته ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۰۶ با توجه به چنین پیچیدگیهایی تبعات عدم اجرای تحریمها را به دولتها، بانکها و طرفهای ارائهدهنده خدمات گوشزد کرد.
به نوشته او، سرانجام ایالات متحده این تهدیدها را از طریق ایجاد ساختاری به نام «تحریمهای ثانویه» معنادار کرد و اعلام کرد که هر کسی که با طرفهای تحریمشده ایران وارد معامله شود از نظام مالی آمریکا قطع خواهد شد.
او نوشته است: «همانطور که این مطلب روشن میکند کارزار تحریمهای ایران که به برجام ختم شد وسیع و طراحی آن دشوار بود. انجام دادن مجدد آن بسیار دشوار خواهد بود به خصوص الان که ایران و دیگر طرفهای دشمن ما آگاهی بیشتری نسبت به مخاطرات و نقاط آسیبپذیریشان قرار دارند.»
وی اضافه میکند: «این بار ایرانیها با کارآمدی بیشتری از خودشان و داراییهایشان محافظت میکنند. تا حدی، رویکرد فشار حداکثری ترامپ این مسئله را تأیید میکند. این سیاست اثرات اقتصادی قابل توجهی بر ایران داشت، ولی به حصول یک توافق هستهای جدید در زمان خروج ترامپ از قدرت منجر نشد.»
ریچارد نفیو خاطرنشان کرده در دولت بایدن «هیچکدام از تحریمها از لحاظ فنی رفع نشدهاند و اقتصاد ایران کماکان در وضعیت بدی قرار دارد، اما این عملکرد ضعیف نه ایران را به سمت سقوط پیش برده و نه این کشور را به سمت پذیرش توافقی که به نظر میرسد آگوست ۲۰۲۲ روی میز قرار داشت سوق داده است. این مسئله اهمیت مرتبط کردن فشارهای اقتصادی به راهبرد را مورد تأکید قرار میدهد.»
ریچارد نفیو در بخش دیگری از این یادداشت خاطرنشان کرده در حال حاضر اهرمهای فشار ایران هم با آنچه در گذشته بودند تفاوت دارد. ایران امروز هزاران سانتریفیوژ و «دانش لازم برای تولید مواد هستهای قابل استفاده در سلاح ظرف چند روز» در اختیار دارد.
مقام سابق آمریکایی خاطرنشان کرده که بافت جهانی تحریمها هم اهمیت دارند. کارزار تحریمهای دولت اوباما نخستین کارزار تحریمی با آن در جه از اهمیت اقتصادی بود.
آن تحریمها قبل از حمله روسیه به اوکراین قبل از اعمال تحریم علیه ونزوئلا و قبل از آغاز رقابت اقتصادی با چین اتفاق میافتاد.