به گزارش خبرنگار علم و فناوری خبرگزاری برنا؛ در اواخر سال ۱۹۵۴ هیجان در میان اعضای یک فرقه آمریکایی به نام «جستجوگرها» در حال افزایش بود، زیرا پیشگویی آنها بعد از مدتها انتظار در حال تحقق بود.
این فرقه پیشبینی کرده بود که بیگانگان فرازمینی در ۱۷ دسامبر وارد زمین میشوند. وقتی هیچ بشقابپرندهای ظاهر نشد، «جستجوگرها» اعلام کردند که فرازمینیها ورودشان را کمی به تاخیر انداختهاند.
هنگامی که تاریخ جدید هم سپری شد و هیچ اتفاقی نیفتاد، اعضای این فرقه گفتند رفتار خوب فرازمینیها به این معنی است که این مردان کوچک سبز ظهور خود را به تاخیر انداختهاند.
در واقع مهم نیست که چقدر پیشگویی فرقه آمریکایی رد شده بود، چون هیچچیز نمیتوانست اعتقاد آنها درباره آمدن بیگانگان در آینده نزدیک را متزلزل کند.
این داستان از کتاب درخشان «۱۹۵۶ When Prophecy Fails» نوشته «لئون فستینگر» برگرفته شده است.
«فستینگر» زمانی را با اعضای گروه «جستجوگرها» گذراند، زیرا میخواست بداند وقتی عمیقترین باورهای مردم بهطور غیرقابل انکاری نقض میشود، چه اتفاقی میافتد.
وی در کتاب خود به این نتیجه میرسد که وقتی دیدگاههای کسی با واقعیتها در تضاد باشد، فرد حتی بیش از هر زمان دیگری به درستی باورهایش متقاعد میشود.
خوب است بدانیم که چگونه این نوع ناهماهنگی شناختی میتواند به توجیه برخی از رفتارهای سیاسی کمک کند؛ مانند واکنش مقامات اروپایی به هوشمصنوعی و اینکه این واکنشها چه پیامدهایی ممکن است برای کشورهایی مثل استرالیا داشته باشد.
در چند دهه اخیر، سیاستمداران اروپایی از اینکه بتوانند سلطه فناوری آمریکا را به چالش بکشند، ناامید بودند. اروپاییها تصور میکردند که راه انجام این کار، دستورات دولتیِ از بالا به پایین است ؛ مانند تلاش فرانسه برای ساخت موتور جستجو بهمنظور مقابله با گوگل که صدها میلیون یورو را هدر داد.
در همین حال، شرکتهای فناوری آمریکایی بیشتر پیشرفت کردند. امروزه ۵۱ استارتاپ جهانی به ارزش ۱۰ میلیارد دلار یا بیشتر وجود دارد که ۳۰ مورد آن آمریکایی و فقط یکی اروپایی است.
طبیعتا نتیجه عجله برای تنظیم قانون درباره چنین فناوری نوظهور و جدیدی، تدوین قانونی مملو از نقص و خلأ است، با حدود ۶۰ قانون ثانویه که احتمالا برای رفع شکافهای قانون اولیه تدوین شده است.
تأثیر نقص در این قانون کاملا احساس میشود، زیرا اپل اعلام کرده که خدمات جدید هوشمصنوعی خود را به اتحادیه اروپا ارائه نخواهد کرد. البته، بار تشریفات اداری بیش از همه بر دوش کسب و کارهای کوچک خواهد بود.
همانطور که رئیس نهاد «اروپای دیجیتال» گفته، استارتاپهای اروپایی وکیل بهکار میگیرند در حالی که بقیه دنیا کدنویس استخدام میکنند.
قوانین هوشمصنوعی اتحادیه اروپا ظاهراً در مورد امنیت هستند و این امر فشار بسیاری را بر سیاستمداران کشورهای دیگر وارد میکند تا از روش آنها پیروی کنند در غیر این صورت هر زمان که هوشمصنوعی مشکلی ایجاد میکند، مورد سرزنش قرار میگیرد، زیرا آنها اقدامی را که اروپاییها تعیین کردهاند، انجام ندادهاند.
قانونگذاران در انگلیس و آمریکا پیشنهاد میکنند که توسعهدهندگان هوش مصنوعی باید در قبال هر کاری که کاربران نرمافزار انجام میدهند، مسئول باشند. این یک اثر وحشتناک بر فناوری خواهد داشت؛ مثل اینکه بگوییم اگر شخصی از اکسل برای ارائه یک طرح مالی متقلبانه استفاده کند، باید از مایکروسافت شکایت کرد.
اما در حالی که قانونگذاران جهانی به تحریک اتحادیه اروپا در حال تهیه پیشنویس قوانین مبهمی هستند، فرصتی مهم برای استرالیا ایجاد شده است چرا که با عجلهنکردن در قانونگذاری برای یک فناوری که مرزهای آن به سرعت در حال تغییر است، شانس زیادی برای جذب استعدادهای هوش مصنوعی و سرمایهگذاری در آن وجود دارد.
نوآوری مخرب عصر اینترنت به این دلیل اتفاق افتاد که سیاستگذاران سعی نکردند حوزه نوپا را تنظیم کنند. واضح است که عصر هوشمصنوعی متفاوت خواهد بود، بنابراین آنچه قانونگذاران تصمیم میگیرند انجام دهند، تأثیر قابل توجهی بر نوآوری هوشمصنوعی خواهد داشت.
تلاش برای تحریک نوآوری هوشمصنوعی از طریق وضع مقررات عجولانه به اندازه باور اینکه فرازمینیها شما را با خود خواهند برد، ساده نیست. سران استرالیا هم تصمیم دارند که معقول و آرام بمانند و در برابر وسوسه دنبال کردن اروپا در مسیر اشتباه مقاومت کنند.
انتهای پیام/