به گزارش خبر فوری، عروس ایران به کارگردانی سارا قائم مقامی و نویسندگی سامان شکیبا در حالی با رعایت پروتکلهای اخلاقی صرفاً برای بانوان برگزار شد، که از قضا حال خوشی را به مهمانان خود هدیه داد و واقعیتهای تلخ و شیرین بسیاری را عیان ساخت.
جمعی از شهروندان و چهرههای فرهنگی و هنری در تالار وحدت گرد هم آمدند تا داستان آداب و رسوم بدرقه عروس در بین اقوام مختلف ایرانی را بشنوند و ببینند.
تنوع اقوام ایرانی موجب شده تا گستره جغرافیای ایران، مملو از آداب و رسوم، پوشش، رقص و پایکوبی و عادات غذایی متنوع باشد که برای زن، نماد حیات و زایش و زندگی، تحسین برانگیز است.
یکی از شرکت کنندگان در این مراسم به خبر فوری گفت: ما خانمها به حدی درگیر زندگی روزمره هستیم که فرصتی برای سرگرمی ویژه خودمان نداریم. اما چنین برنامههایی قابل ستایش است و امیدوارم بیشتر شود و ادامهدار باشد.
وی با اشاره به رقص و آواز و اجراهای فاخر دختران در این نمایش تاکید کرد: این نمایش باعث شد حتی اعتماد به نفسم بالا برود وقتی دیدم که خانمها چقدر توانمند هستند، برایم قابل تقدیر بود.
یکی دیگر از شهروندان نیز گفت: برای من کارمند که مرتب باید برای تامین مایحتاج زندگی بدوم، واقعاً زندگی شادی زیادی ندارد. این برنامهها باعث میشود که لحظات خوشی داشته باشیم و بتوانیم با روحیه بیشتر به زندگی ادامه دهیم.
در و دیوار شهر بیرنگ و بیروح است
اما معرفی لباسهای سراسر رنگ و نشاط و شادی اقوام ایرانی از سوی هنرمندان این نمایش یکی از نقطههای قوت آن بود.
شهروند دیگری در خصوص این لباسها گفت: خیلی از این لباسها پوشیدگی کامل دارد و به سادگی میتوان در انظار عمومی آن را استفاده کرد. چرا که از گذشته این لباسها با رعایت اصول طراحی شده و پوشیدگی مناسبی برای زنان تعریف شده است.
وی ابراز تاسف کرد که در مقابل جوانان به لباسهای اروپایی گرایش دارند و حتی لباس قومیت خود را نمیشناسند. ما در انتخاب لباس عروس هم مدل اروپایی را ترجیح میدهیم در حالی که عروسها در اقوام ایرانی لباسهای بسیار زیبایی در گذشته داشتند.
این اظهارات در حالی است که پشت درهای تالار وحدت جایی که نمایش عروس ایران دیگر پایان مییابد، خبری از رنگ و نشاط نیست. در و دیوار شهر حتی در آستانه عید نوروز شادابی و نشاط ندارد و این در حالی است که در فرهنگ قومیتها رنگهایی همچون قرمز و سبز بسیار ارزشمند بوده و حتی برای لباس عروس و داماد از آن مدد میگرفتند و آن را خوش یمن میدانستند.
رسومی که عقل امروز نمیپذیرد
اما در عین حال نمایش عروس ایران مروری هم بر تاریخ ایران و به ویژه موضوع عقد و ازدواج و عروسی داشت.
این اثر نمایشی با طرح داستانها و آدابی از نحوه خواستگاری، ازدواج و بدرقه عروس در قومیتهای مختلف از جمله کرد، لر، گیلک، ترک و شهرهایی مانند اصفهان، خراسان، سیستان و بلوچستان، شیراز و آبادان نمونههایی از رسومی که عقل امروز نمیپذیرد را نیز مطرح کرد.
از جمله موضوع ناف بری و انتخاب حتمی و قطعی دخترعمو برای پسر عمو. یا انتخاب همسر فارغ از نظر او با انداختن یک دستمال سفید در مقابل دختر. موضوعاتی مانند جادو و دعا برای باز کردن بخت جوانان و خواستگاریهایی که نظر دختران خواسته نمیشود.
هنوز هم مقوله کودک همسری، ازدواج بدون اذن دختر، ازدواجهای قومی و قبیله ای و ازدواجهای اجباری در شهرهای مختلف دیده میشود.
نمایش عروس ایران تلنگری بود برای بازبینی فرهنگ عمیقی که از آن غافل شدهایم و ضرورت نزدیک کردن آن به زندگی خشک و بیروح امروزی که از قضا تصور میکنیم به روز شده و اروپایی است. اما در اعماق وجودمان طفلی به نام شادی را گم کردهایم.