نیروهای احتیاط چه جایگاهی در ساختار نظامی ارتش رژیم اسرائیل دارند؟
چه کسانی عضو این نیروها هستند و اصولاً نیروهای احتیاط در جنگ فعلی و جنگهای سابق اسرائیل چه نقشی داشتنهاند؟
باید گفت، ارتش اسرائیل از معدود و شاید تنها ارتش در کره زمین باشد که ستون اصلی توانمندیاش بر نیروهای احتیاط استوار شده است و همواره بخش قابل توجهی از جامعه صهیونیست باید آماده پیوستن سریع و در کوتاهترین زمان ممکن (حداکثر سهروزه) به یگانهای نظامی را داشته باشند.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که بر خلاف بقیه نقاط جهان که کشورها ارتش در اختیار دارند، در اسرائیل ارتشی است که یک ساختار سیاسی برای خود ایجاد کرده است.
برای رسیدن به این حقیقت کافیست نگاهی به رهبران رژیم اسرائیل طی ۷۵ سال گذشته بیندازیم تا ببینیم اکثر قریب به اتفاق آنها جزو نظامیان و ژنرالهای ارتش اسرائیل بودهاند.
آخرین نماد این واقعیت را هم در المپیک ۲۰۲۴ پاریس شاهد بودیم که مشخص شد ورزشکاران تیم رژیم اسرائیل همگی از نظامیان ارتش اسرائیل بودند.
همین امر باعث شد تا کارشناسان تاکید کنند، بدون حضور نیروهای احتیاط، اسرائیل قادر به پیروزی در جنگهای ۱۹۵۶، ۱۹۶۷، ۱۹۷۳ و ۱۹۸۲ نبود. در حالی که در جنگ ۲۰۰۶ (جنگ ۳۳روزه علیه لبنان) و تمامی درگیریهایی که بین ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۳ به وقوع پیوست و نیز جنگ فعلی علیه نوار غزه شاهد حضور پررنگ نیروهای احتیاط هستیم.
نگاهی به ساختار ارتش رژیم صهیونیست:
نیروی انسانی در ارتش رژیم صهیونیستی به سه بخش تقسیم میشوند. اول: نیروهای دوره خدمت الزامی. دوم: نظامیان کارور که در چارچوب قراردادهای به عنوان نیروی دائم و کادر در ارتش حضور دارند و ارتش کلاسیک اسرائیل را تشکیل میدهند و سوم: نیروهای احتیاط که بخش عمده ارتش اسرائیل را تشکیل میدهد. احتیاط به نظامیانی اطلاق میشود که خدمت الزامی خود را به پایان میرسانند و سالی یک بار مجبور هستند برای مدتی مجدداً به یگانهای خود بروند. اواسط دهه ۸۰ از قرن بیستم، این مدت حداقل یک ماه در سال بود تا سطح آمادگی آنها همچنان برای جنگهای بعدی حفظ شود.
حضور این نظامیان در چارچوب دکترین امنیتی دیوید بن گوریون بنیانگذار اسرائیل قرار دارد. او از همان ابتدای تشکیل رژیم اسرائیل بر حفظ ساختار نظامی آن تاکید میکرد اما تشکیل یک ارتش بزرگ هزینههای بسیار گزافی برای اسرائیل به همراه داشت که این رژیم از عهده آن برنمیآید. همین امر باعث شد تا الگوی ارتش ملت، یا ملت مسلح را به اجرا گذارد و از همان ابتدا تمامی یهودیان (چه زن و چه مرد) ۱۷ تا ۵۴ سال باید خدمت الزامی را انجام دهند. ابتدا خدمت الزامی دو سال بود اما بعد از جنگ ۱۹۶۷ خدمت الزامی به سه سال افزایش یافت.
در این بین زنان یهودیان ارتدوکس، زنان متاهل، مردان حریدی (ارتدکس) که تحصیل تورات، شغل آنهاست، شهروندان عرب (فلسطینیان ۱۹۸۴) از این امر مستثنا شدند. بعدها در سال ۱۹۵۴ دروزیها مجبور به خدمت سربازی شدند.
در این بین، بن گوریون به عنوان تئوریسین دکترین امنیت اسرائیل، اهمیت ویژهای برای نیروهای احتیاط قائل شد و بارها تاکید کرد امینت اسرائیل بر نیروهای احتیاط استوار است.
ارتش اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ به دلیل احساس خطر بسیار شدید و تهدید شدن نظریه امنیت اسرائیل به دلیل تلفات زیادی که در این جنگ داشت، با استفاده از نیروهای احتیاط توان رزمی خود را به ۱۴ لشگر افزایش داد و به تبع آن شمار تانکهای خود را از ۲۱۰۰ دستگاه به ۳۶۰۰ دستگاه افزایش داد و نفربرهای زرهی خود را هم از ۳۴۵۰ دستگاه به ۸۰۰۰ دستگاه رساند تا توان نیروهای خود را به شکل کلی هم از لحاظ کمی و کیفی گسترش داد.
در سال ۱۹۸۲ نیز نیروهای احتیاط ستون اصلی نیروهای ارتش اسرائیل در تجاوز و اشغال لبنان بودند و هفت لشکری که در اشغال لبنان حضور مستمر داشتند، اکثراً از نیروهای احتیاط تشکیل شده بودند.
با این حال، بعد از این جنگ و از اواسط دهه ۸۰ از قرن گذشته و طی دهه ۹۰ از همان قرن، به تدریج اسرائیل به صرافت کاهش نیروهای احتیاط خود برآمد. یکی از مهمترین علل این اقدام باری مالی شدیدی بود که این فراخوانی برای بودجه اسرائیل به همراه داشت.
دومین مساله، احساس اطمینانی بود که اسرائیل نسبت به تهدیدهای نظامی پیش روی خود پیدا کرده بود، بعد از امضای توافق صلح با مصر و آغاز روند سازش با کشورهای عربی در چارچوب کنفرانس مادرید، اسرائیل به تدریج احساس ثبات بیشتری پیدا کرد، به ویژه که فلسطینیان در قالب سازمان آزادیبخش فلسطین نیز در چارچوب توافق اسلو حکومت خودگردان را پذیرفته بودند.
در کنار آن، خطرات تهدیدکننده اسرائیل نیز به تدریج شکل و شمایل متفاوتی به خود گرفت و از کشورها و نظامهای سیاسی دارای ساختار نظامی کلاسیک به گروههای مبارز تبدیل شد که در چارچوب جنگ ناهمگون در حال درگیری بودند و برای مقابله با آنها نیازی به ارتشهای بزرگ و کلاسیک وجود نداشت.
با این حال، اسرائیل با مشکل بزرگتری هم مواجه شد که کمکم و از همان اواسط دهه ۸۰ کلید خورد.
مشکل و به تعبیری بهتر، معضل بزرگ ارتش اسرائیل، تمرد بسیاری از اسرائیلیها از پیوستن به خدمت الزامی در ارتش تحت عنوان و بهانههای مختلف بود، به نحوی که از پایان دهه ۸۰، هر سال به شکل پلکانی میانگین بیشتری از افراد حاضر به انجام خدمت نظامی نشدند. به طور مثال در سال ۱۹۹۰ میانگین مردان یهودی که با وجود رسیدن به سن سربازی حاضر به حضور در ارتش نشدند ۱۶.۶ درصد بود که این رقم در سال ۲۰۰۰ به بیش از ۲۱.۵ درصد رسید و در سال ۲۰۰۶ این رقم به ۲۶ درصد افزایش یافت تا اینکه در سال ۲۰۲۰ از مرز ۳۳ درصد گذشت.
در میان زنان نیز میانگین زنانی که از حضور در خدمت نظامی الزامی سر باز زدند از ۳۸.۲ درصد در سال ۱۹۹۰ به ۴۴ درصد در سال ۲۰۲۰ رسید.
همچنین با وجود تمام تلاشهای صورتگرفته، ساختار نظامی و سیاسی اسرائیل موفق نشد بیش از ۸.۴ درصد از یهودیان حریدی را به سربازی ببرد. در حالی که این رقم در سال ۲۰۲۰ هم رقم پایین ۱۶ درصد را نشان داد تا ثابت کند اسرائیل نتوانسته این افراد که خود را فقط ملزم به فراگیری و خواندن صرف تورات میدانند، به سربازی ببرد.
به هر شکل بعد از شکست اسرائیل در هفتم اکتبر ۲۰۲۳، شمار قابل توجهی از نیروهای احتیاط به خدمت فراخوانده شدند.
بر اساس آمار اعلامشده توسط اسرائیل، ۳۶۰ هزار نفر از نیروهای احتیاط برای جنگ و نسلکشی در نوار غزه فراخوانده شدند، با این حال ساختار رسمی اسرائیل هرگز اعلام نکرد رقم واقعی نیروهای احتیاط که بعد از هفتم اکتبر احضار شدند، چقدر است.
آمار غیررسمی ارقامی بین ۲۵۰ تا ۳۵۰ هزار نفر را ذکر میکنند، گرچه اکثر کارشناسان نظامی این رقم را در حدود ۲۲۰ هزارنفر میدانند که ارتش اسرائیل آنها را در قالب پنج لشکر سازماندهی کرده و دو لشکر از نیروهای کارور هم به آنها در نوار غزه اضافه شدهاند.
به هر شکل، امروز چارچوب و ستون اصلی جنگ اسرائیل در نوار غزه را نیروهای احتیاط تشکیل میدهند و در عین حال بسیاری از تلفات ارتش اسرائیل هم در این مدت از میان این عده است.