در این یادداشت آمده است؛
آنچه در دو سال اخیر رخ داده، شأنیت خانه ملت را برای مردم با ابهام روبهرو کرده است و مردم شاهد بودند که اولویت مجلس در دوره یازدهم، اولویت جامعه نیست و چه بسا ضد اولویتهای جامعه نیز در دستور کار نمایندگان قرار گرفت.
فضای سیاسی کشور در شرایطی که کمتر از ۶ ماه تا برگزاری انتخابات باقی مانده است، رنگوبوی انتخاباتی خاصی ندارد. اصولگرایان در تلاش برای گرم کردن تنور انتخابات هستند اما به نظر میرسد هم آنها و هم بخش زیادی از دولت به یک سوال اصلی در این رابطه پاسخ نمیدهند و آن هم راهکارهای اقناع مردم برای مشارکت در انتخابات است. با پشت سر گذاشتن مرحله پیشثبتنامها در عرصه انتخابات، مشخص شد که تعداد کمی از چهرههای شاخص اصلاحطلبان ثبتنام کردهاند اما مساله اصلی مردم هستند چراکه مردم هنوز رقبتی برای حضور در انتخابات ندارند.
خبر مهم درباره ثبت نام نهایی انتخابات مجلس ۱۴۰۲/ چند نماینده ادوار نام نویسی کردند؟
اینکه مرتب درباره اهمیت و دستاوردهای انتخابات با مشارکت بالا برای مردم صحبت میشود از نظر محتوای بحث، صحبت درستی است و کسی تردید در دستاوردهای بزرگ و مهم انتخابات رقابتی و با مشارکت بالا _ حتی به صورت نسبی _ ندارند اما مساله اصلی این است که در گامهای پیش از این موضوع، مردم باید انگیزهای برای حضور در انتخابات داشته باشند و دادن این انگیزه در این مدت زمان کم با توجه به عملکرد سالهای اخیر، کار سختی است. مردم با مسائل تعیینتکلیفنشدهای از قبیل FATF، بحرانهای معیشتی و برجام و موضوعاتی از این دست روبهرو هستند و این مسائل هنوز حل نشده است و نمیتوانیم با این مسائل بلاتکلیف، از مردم بخواهیم پای صندوق رای بیایند و به کاندیداهایی رای بدهند که بر فرض ورود به مجلس، تاثیری در حل این مسائل بلاتکلیف ندارند. مردم دیگر فریب وعدههای انتخاباتی را نمیخورند و میدانند در شرایط فعلی این سطح از انتخابات و تشکیل مجلس در سرنوشتشان تاثیرگذار نیست و وقتی با مجلسی روبهرو هستند که یک روز قانون حجاب با نواقص بسیار زیاد را تصویب میکند و هیچ قدمی برای معیشت و اشتغال آنها برنمیدارد، چرا باید انگیزهای برای حضور در انتخابات داشته باشند.
علاوه بر این دایره رقابتهای انتخاباتی در چند دوره اخیر به اندازهای محدود بوده که موضوع رقابت از اساس مفهوم خود را از دست داده و نمیتوان به آن صفت انتخابات را نسبت داد و مردم ما به خوبی از این مسائل آگاه هستند. در شرایط فعلی مردم از نرخ تورم، نابود شدن طبقه متوسط و شرایط اقتصادی و اجتماعی عصبانی هستند. آنچه در دو سال اخیر رخ داده، شأنیت خانه ملت را برای مردم با ابهام روبهرو کرده است و مردم شاهد بودند که اولویت مجلس در دوره یازدهم، اولویت جامعه نیست و چه بسا ضد اولویتهای جامعه نیز در دستور کار نمایندگان قرار گرفت. گذشته از این، مردم احساس نمیکردند که مجلس صدای آنهاست و گویی اقلیتی از جامعه زیر سایه نحوه بررسی و تایید کاندیداها توانسته صدای مجلس را در دست بگیرد.
در این شرایط طبیعی است، مردم میبینند که مجلس و ترکیب آن تاثیری در رسیدگی به مشکلاتشان ندارد و دیگر خانه ملت پناهگاه ملت نیست. در این شرایط، احزاب اصلاحطلب نیز میدانند که باید صدای مردم باشند و در موضوع انتخابات با ابهامهایی روبهرو هستند. اگرچه هنوز تصمیم واحد و نهایی در این باره در جبهه اصلاحات اتخاذ نشده است اما نگاهی حتی سطحی به سطح جامعه نشان میدهد که خانه ملت برای مردم جایگاه خود را از دست داده و انگیزهای برای مشارکت در انتخاباتی برای تعیین ترکیب این نهاد ندارند.
27220