وی که سالهاست با بیماران دیابتی سر و کار دارد، میگوید: ما با روند فزاینده ابتلا به دیابت، به یقین در آیندهای نه چندان دور با مشکلات عدیدهای در تامین هزینههای درمانی و مراقبت از بیماران دیابتی روبرو میشویم.
وی با یادآوری این نکته که درمانهای دیابت در بسیاری از مواقع گران قیمت هستند و هزینه عوارض این بیماری نیز به فرد تحمیل میشود، میافزاید: فردی که به دیابت مبتلا میشود، ممکن است به مشکلات چشمی، قلبی، کلیوی و اندامها هم دچار شود که اینها نیاز به بستری شدن در بخشها، آی سی یو، سی سی یو، لیزر درمانی، دیالیز، پیوند عضو و خدایی ناکرده قطع اندام دارد که هزینههای بسیار بالایی برای فرد و نظام سلامت خواهد داشت.
متن گفتوگو با این فوق تخصص غدد و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران در پی میآید:
وضعیت دیابت در دنیا و ایران چگونه است؟
بیماری دیابت یک بیماری بسیار شایع است. در دنیا بیش از ۴۶۰ میلیون نفر فرد مبتلا به دیابت وجود دارد که این بر مبنای آمار اطلس دیابت ۲۰۲۱ میلادی است. اکنون یعنی در سال ۲۰۲۴ میلادی قطعا شیوع دیابت در دنیا بیشتر شده است و شاید از نیم میلیارد نفر نیز عبور کرده باشد.
در کشور ما طبق آخرین بررسیها که مربوط به حدود ۴ سال پیش است، ۷ میلیون دیابتی داشتهایم که احتمالا تعدادشان اکنون بیشتر است. البته این روند در تمام دنیا رو به افزایش است. ما نمیتوانیم این روند را متوقف کنیم بلکه باید تلاش خود را بکنیم که این روند متوقف شود.
ارتباط دیابت با سبک زندگی چیست؟
این بیماری ارتباط خیلی نزدیکی با شیوه و سبک زندگی دارد. برای مثال افرادی که فعالیت فیزیکی ندارند و چاقترند، بیشتر دیابت میگیرند. شما در دنیا میبینید که شیوع چاقی رو به افزایش و به تبع آن تعداد دیابتیها نیز رو به فزونی گرفته است. متاسفانه شیوه زندگی ما از شیوه زندگی با فعالیت فیزیکی زیاد به شیوه زندگی با فعالیت فیزیکی کم، تبدیل شده است و اغلب به افرادی کم یا بی تحرک تبدیل شده ایم.
تغذیههایمان همه ناسالم است. غذاهایی که خیلی ساده و ارزان در دسترس هستند، به اسم فست فود در سبد تغذیه ما قرار گرفته اند. این غذاها خیلی سریع آماده میشوند و بسیار ساده و ارزان در دسترس ما هستند.
در همه دنیا اثبات شده است که در مناطقی که فست فودها وجود دارد در مقایسه با مناطقی که رستورانهای معمولی بیشتر است، شیوع دیابت فزونی دارد؛ این یک امر مطالعه و اثبات شده است.
در آمریکا در برخی از محلات، اجازه وجود رستورانهای فست فود را نمیدهند. به این دلیل که فست فودها غذاهای بدی هستند چه از نظر مواد اولیه، چه از نظر روغن. طبیعی است که فست فودی که به قیمت ۲ یا ۳ دلار به شما میدهند از نظر کیفیت قابل مقایسه با غذای سالم و خوبی که در رستورانها در قبال پرداخت ۸۰ دلار ارائه میشود، نیست.
تغذیه نادرست باعث شده است بیماریهای مزمنی، چون دیابت شیوع بیشتری پیدا کنند. البته در آمریکا سعی شد محتوای این فست فودها تغییر کند. مثلا در این رستورانها سالاد سرو، روغنها اصلاح و لیوانهای بزرگ نوشابه کوچک شود، اما این تلاشها ناموفق بود.
وقتی فرد مبتلا به دیابت شد، باید سه رکن را رعایت کند: رژیم غذایی، ورزش منظم و درمان دارویی.
همه افرادی که دیابت دارند به خصوص دیابت نوع ۲، باید حداقل ۱۵۰ دقیقه در هفته یعنی ۵ روز و هر روز ۳۰ دقیقه فعالیت فیزیکی هوازی با شدت حداقل متوسط به بالا را داشته باشند. این اتفاق خیلی از مواقع نمیافتد. یعنی خیلی وقتها امکانش نیست. فرد میگوید دچار بیماریهای مفصلی و عضلانی و اسکلتی شده است و نمیتواند راه برود. میگوییم شنا کن، میگوید امکان شنا برایم وجود ندارد. میگوییم برو باشگاه، میگوید گران است. یا بحث آلودگی و گرمای هوا مطرح میشود.
مشکل دیگر این است که افراد دیابتی بیش از نیاز روزانه اش کالری از غذا دریافت میکند و باعث میشود روی کنترل قند خونش اثر سوء بگذارد. یا این که مواد غذایی سالم را کمتر مصرف کرده و در خوردن چربی و شیرینی افراط میکند. اگر شما یکی از سه پایه کنترل قند خون را رعایت نکنید، درمانتان ناقص میماند؛ بنابراین فردی که برای درمان دیابت مراجعه میکند حتما بایستی اصول تغذیه سالم به او آموزش داده شود که بداند چه غذایی سالم است. باید ارتباط بین سه جز درمان یعنی تغذیه، ورزش و دارو را بداند. مثلا کسی که انسولین میزند یا بعضی داروهای کنترل قند خون را میخورد باید ورزش خود را بر مبنای آن تنظیم کند و آن قدر ورزش سنگین نکند که قند خونش بیفتد.
در صورتی که فردی که امروز متوجه میشود دیابت دارد هیچ کدام از اینها را نمیداند. او از کجا اطلاعات به دست میآورد. یا باید از همسایه و دوستان و آشنایان خود بپرسد یا پاسخ سوالات خود را در فضای مجازی پیدا کند. اینها یا اطلاعات ناقص به او میدهند یا اطلاعاتشان غلط و جنبه بدآموزی دارند. در صورتی که این آموزشها باید در اختیار دیابتیها قرار گیرد. البته یک سری انجمنها هستند که به دیابتیها این آموزشها را میدهند، اما تعداد اینها محدود و معدود است. اغلب آنها به شکل انجمنهای مردم نهاد هستند.
ما نیاز داریم بحث دیابت را در یک بسته جامعتر و کاملتر ببینیم. اگر شما بیمار دیابتی را خوب آموزش دهید تا بتواند از خودش خوب مراقبت کند، از عوارض بعدی دیابت که هزینهزا است، پیشگیری میکند.
اگر کسی که دیابت دارد درست آموزش ببیند که چطور دارویش را مرتب مصرف کند، چگونه ورزش کند و چطور رژیم غذاییاش را رعایت کند، در نهایت عوارض کمتری را تحمل کند. این موضوع سبب کمتر شدن هزینههای درمان میشود در واقع این جنبه سرمایه گذاری دارد نه هزینه.
در مجموع اگر از من بپرسید پایه اصلی درمان در افراد مبتلا به دیابت نوع ۱ و ۲ چیست، میگویم آموزش.
آمار دیابت در ایران در مقایسه با دنیا چه وضعیتی را دارد؟
در کشور ما طبق برآوردها حدود ۱۴ تا ۱۵ درصد فرد مبتلا به دیابت نوع ۲ داریم. با توجه به این که به طور متوسط بین ۱۰ تا ۱۱ درصد جمعیت جهان به دیابت مبتلا هستند، تعداد دیابتیهای ما بالاتر از نرخ دنیاست.
آیا میشود گفت نظام سلامت در چند سال آینده بیشترین آسیب و هزینه را از محل بیماریهای غیرواگیر مثل دیابت تحمل خواهد کرد؟
بله. از آنجایی که هزینهای که برای یک فرد دیابتی میشود ۲ تا ۴ برابر یک فرد غیردیابتی است ما با روند فزاینده ابتلا به دیابتی که داریم، قطعا در آیندهای نه چندان دور با مشکلات عدیدهای در تامین هزینههای درمانی و مراقبت از بیماران دیابتی روبرو میشویم. چون درمانهای دیابت در خیلی از مواقع گران قیمت هستند. ضمن این که هزینه عوارض بیماری دیابت هم به آن اضافه میشود. چرا که فردی که به دیابت مبتلا میشود ممکن است به مشکلات چشمی، قلبی، کلیوی و اندامها هم دچار شود که اینها نیاز به بستری شدن در بخشها، آی سی یو، سی سی یو، لیزر درمانی، دیالیز، پیوند عضو و خدایی ناکرده قطع اندام دارد که هزینههای بسیار بالایی خواهد داشت.
از این رو این خطر وجود دارد که با افزایش تعداد مبتلایان به دیابت به تدریج نظام بهداشتی توان پرداخت این هزینهها را نداشته باشد؛ بنابراین باید فکری برای توقف روند ابتلا به دیابت کرد و پیشگیری را جدی گرفت.
پیشگیری از دیایت هم نیاز به عزمی ملی دارد و هیچ دولتی قادر نخواهد بود این بحث را به تنهایی انجام دهد. یعنی هم دولت، هم مجلس، هم مردم باید دست به دست هم دهند. مجلس باید از طریق تصویب قوانینی که قابلیت اجرا دارند قوانین مرتبط به پیشگیری از دیابت را تصویب کند.
دولت به معنای وسیع کلمه یعنی حاکمیت باید این قوانین را اجرا کند. مردم هم باید حتما به حاکمیت کمک کنند تا در کنار هم با یک عزم ملی بتوانیم روند ابتلا به دیابت را کم و کند کنیم. وگرنه اگر برای مردم امکانات لازم فراهم نشود این کار امکان پذیر نخواهد شد. چرا که وقتی صحبت از فعالیت فیزیکی میکنیم مردم نیاز به حمایت از سوی دولت دارند و باید فضای فیزیکی به اندازه کافی برای ورزش کردن آنها مهیا باشد یا همین طور وقتی که بحث از رژیم غذایی سالم میشود. ۵۰ تا ۶۰ درصد عوامل اجتماعی و اقتصادی که در کنترل دیابت نقش دارند از حیطه وزارت بهداشت خارج است؛ عواملی مانند اشتغال و آموزش. ثابت شده است که افرادی که شغل خوبی ندارند یا بیکارند بیشتر دیابت میگیرند همین طور افرادی که آموزش خوبی ندارند.
این یعنی ارتباط بین فقر و دیابت؟
بله، ارتباط بین فقر و ابتلا به دیابت در دنیا مسالهای اثبات شده است. مطالعهای که در آمریکا انجام شد نشان داد آنهایی که زیر خط فقر هستند خیلی بیشتر از افرادی که چند رتبه بالاتر از خط فقر به سر میبرند مبتلا به دیابت میشوند. کم سوادی و کمبود آموزش هم شیوع و بروز دیابت را بالا میبرد. بیکاری هم همین طور. اگر ما به فقر و کمبود آموزش توجه نکنیم موتور دیابت در کشور خاموش نخواهد شد. برای همین است که میگویم که مساله دیابت ورای وزارت بهداشت و یک بحث ملی است و دولت با تمامیت خود و به طور جدی و با حساسیت بالا باید پیگیر این موضوع شود. البته من ۲۰ سال است که این حرفها را میزنم، ولی متاسفانه کمتر شنیده میشود یا اصلا شنیده نمیشود. اگر دولت با جدیت این موضوع را پیگیری نکند ما در آینده با سونامی هزینههای مالی بسیار بسیار بالای دیابت مواجه خواهیم بود که توان پرداخت آن را نخواهیم داشت.
متفورمین سال گذشته پرفروشترین داروی ایران بود. امسال هم تا الان پرفروشترین دارو بوده است. این نشانه چیست؟
متفورمین یکی از داروهایی است که در خط درمان اولیه دیابت است، بنابراین اغلب پزشکان برای کنترل دیابت از خود متفورمین چه به شکل منفرد و چه به شکل ترکیبی استفاده میکنند. چون درمانها در ایران، استاندارد است در کشور ما مصرف این دارو بسیار زیاد است.
دیابت نوع ۲ فقط با اصلاح سبک زندگی قابل کنترل است. جایی خواندم گفته بود اگر حتی همه موارد سهگانه یعنی تغذیه ورزش و مصرف دارو هم رعایت شود باز دیابت نوع ۲ عوارض خود را خواهد داشت؟
خیر. مطالعاتی که انجام شده نشان داده است که اگر شما دیابت را خوب و زود درمان کنید تا حد زیادی جلوی بروز عوارض آن را گرفتهاید. البته نه ۱۰۰درصد بلکه تا حد زیادی. دیابت را هر چه زودتر کنترل کنیم جلوی عوارض قلبی و عروقی، هم چشمی، هم عصبی، هم کلیوی تا حد زیادی گرفته میشود.
مطلبی میخواندم که مردم جنوب آسیا به علت تیپ بدنی خاص خود که به ژنوتیپ صرفه جو معروف است، دچار ساختار ژنتیکی هستند که چربی دور کمرشان بیشتر از سایر مردم دنیا جمع میشود و همین شیوع دیابت را در بین آنها بیشتر کرده است. چنین چیزی صحت دارد؟
خیر. دیابت در همه جای دنیا شیوع دارد.
در کشورهای رو به توسعه و جهان سوم شیوع دیابت شدیدتر از دنیای توسعه یافته است؟
بله. در کشورهای جهان سوم هم شیوع و بروز دیابت بیشتر است هم روند افزایش دیابت در آنها در قیاس با کشورهای پیشرفته افزونتر است. البته این را عرض کنم که شیوه غلط زندگی هم نقش تعیین کنندهای دارد. جهان سوم فقط بر مبنای اقتصاد تعریف نمیشود، بر مبنای فرهنگ هم است. مردم کشورهای حاشیه خلیج فارس درآمد بالایی دارند، اما به علت فرهنگ غذایی و عادات غلط غذایی که دارند یکی از بالاترین میزان شیوع دیابت در جهان را دارند طوری که درصد افراد دیابتی در این کشورها به ۱۷، ۱۸ و حتی ۲۰ درصد میرسد.
آیا افق روشنی برای درمان دیابت وجوددارد؟
تلاشهای بسیار زیادی برای شیوههای درمانی جدید در درمان دیابت در حال انجام است و قطعا افقهای روشنی برای درمان دیابت در آینده وجود دارد. همین الان هم درمانهای خیلی خوبی برای دیابت در مقایسه با دهه قبل در دنیا وجود دارد و بعد از یک دهه ما در بسیاری از موارد با قوت بیشتری میتوانیم دیابت را درمان کنیم. درمانهای جدیدتری هم در راهند، چرا که فعالیتهای پژوهشی زیادی در رابطه با درمان دیابت در دنیا در حال انجام است.
گفته میشود کمپانیهای داروسازی در دنیا مخالف درمان قطعی بیماران دیابتی هستند و دوست ندارند دیابت درمان شود چرا که از فروش دارو سود میبرند. چنین چیزی صحت دارد؟
وظیفه کمپانیهای دارویی تولید دارو است. یعنی چه که اجازه نمیدهند؟ چرا باید اجازه ندهند؟ ما باید تا جایی که میتوانیم از ابتلای انسانها به دیابت پیشگیری کنیم. اگر مجموعه بشریت در همه جای دنیا به این درجه از عقلانیت رسید که با اصلاح شیوه زندگی، با اصلاحات اقتصادی و ایجاد اشتغال و به وجود آوردن امنیت شغلی، با افزایش سرمایه اجتماعی، با کم کردن آلودگی هوا، با ایجاد سرپناههای مطمئن برای افراد و در مجموع با به وجود آوردن مولفههای اجتماعی که در سلامت افراد موثرند؛ بروز و شیوع دیابت را کم کند؛ طبعا اگر شرکتهای دارویی چنین اهدافی را هم داشته باشند به آن اهداف نخواهند رسید.
وزارت بهداشت از بیماران دیابتی میخواهد از انسولینهای ایرانی استفاده کنند، ولی پزشکان معمولا انسولینهای خارجی را تجویز میکنند. علت چیست؟
این قصه سر دراز دارد. ما در کشورمان نیاز داریم هم برندهای اصلی انسولین موجود باشد هم انسولینهایی که در داخل تولید میشوند. این دو باید به طور متعادل کنار هم باشد. نزدیک ۱۵ سال است که برندهای اصلی انسولین در کشور ما مصرف میشود و مریضها به آن عادت کردهاند و نمیتوان با یک دستور مصرف این نوع انسولینها را در کشور متوقف کرد.
علاوه بر این کیفیت برندهای اصلی انسولین با انواع داخلی آن مقداری فرق میکند و انسولینهای ساخت داخل، کپی برندهای اصلی است. برندهای اصلی انسولین دنیا باید حتما در کشور باشند. در کنار این، انسولینهای داخلی هم باید نشان دهند کیفیت مناسبی دارند. اگر چنین شد طبعا پزشکان انسولینهای داخلی را تجویز و بیماران آن را مصرف میکنند.