مسعود پزشکیان، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم، مهمان برنامه گفتگوی ویژه خبری، بود.
وی در ابتدای این گفتگو درگذشت کارگران معدن شازند را تسلیت گفت و برای مفقودان این حادثه سلامتی آرزو کرد و تاکید کرد: برخی از معادن را دیده ام، در بسیاری از مواقع شرایط غیر استاندارد است و حاکمیت باید مشارکت کند که کسانی که در این محیطها کار میکنند اقلاً امنیت و سلامتشان حتما مراعات شود.
وی تاکید کرد: درد و رنج و گرفتاری کارگران را میدانم و سخت است؛ امیدوارم با مشارکت آنها بتوانیم در آینده حق و حقوق آنها طوری دیده شود که پایمال نشود.
مسعود پزشکیان در این گفتگو با سوالاتی که مردم مطرح کرده اند پاسخ داد که در ادامه می خوانید؛
*در پاسخ به پرسشی درباره مشکلات کشاورزان و اینکه چرا محصولات کشاورزی بازار ندارند و باید خوراک دام شوند: کشاورزان گروه زحمتکشی هستند و وزارت جهاد کشاورزی اگر اطلاعات کشت را داشته باشند و بازار را بشناسند میتوانند به این عزیزان برای فروش بهتر کمک کنند. من خودم زمینی در آذربایجان غربی داریم و نوجوانی هم کشاورزی میکردم. هرکس باید ببیند برای تولید چه بازاری وجود دارد، بسیاری کشاورزان هزینه کاشت، داشت و برداشت را ندارند پس باید کاری کنیم کشاورزان حاصل دسترنج خود را داشته باشند. این چهارچوب باید نوشته و تدوین شود و بیشک با کارشناسان این کار را انجام میدهیم. باید کاری کنیم که بذر و کود با قیمت مناسبت راحت به دست کشاورزان برسد. تضمین می کنم که اگر به ریاست جمهوری رسیدم مشکلات را حل کنیم.
*درباره مشکلات نظام آموزشی و تفاوت میان مدارس: کیفیت آموزش در مناطق دور افتاده نباید با مراکز شهرها متفاوت باشد، باید این روند را از بین برد، نباید استاندارد مدارسدولتی تفاوت کند و وظیفه دولت است که این شرایط را اصلاح کند. نشستهایی هم با وزرای پیشین داشتیم تا آنچه خواست معلمان است توجه شود.
*درباره معلمان هم پول هزینه کردیم و هم رضایت آنها را نتوانستیم به دست بیاوریم، نظام رتبهبندی معلمان هم درست اجرا نشده است و آنچه نوشته شده سبب نارضایتی شده است و پول هم برای آن خرج شده است. حاکمیت هر اقدامی انجام میدهد باید با مشارکت آن افراد ذینفع باشد.در نتیجه در تصمیم گیری، مشارکت تمام کسانی که مشمول یک تصمیم میشوند باید وجود داشته باشد.
*شعار سال مشارکت مردمی است، ولی یک دستورعمل است تا با هرکس کار میکنیم همفکری و مشورت کنیم.
*من در رشته خودم کارشناس هستم، ولی اگر بخواهم عمل کنم، پزشک بیهوشی اینکار را انجام میدهد. برای حل یک مشکل روشهای مشخص علمی وجود دارد، در مسائل اقتصادی هم باید دید کارشناسان برجسته چه نظری دارند. برخی کارشناس نیستند و اسم کارشناس را رویشان میگذاریم. من میدانم باید چه کارشناسانی را قبول کنم، چون خودم استاد دانشگاهم و نظرات را میشناسم.
*دنیا درباره کارهای کارشناسی بسیار ریز شده است، کسانی که میگویند ما خودمان کارشناسیم، مردم را فریب میدهند. برای هر مسئله تخصصی باید آدم آن مسئله را پیدا کنیم. اما در کشور ما بر خلاف دیگر کشورها چه از سوی جناح راست و چه از جناح چپ برای کارهای کارشناسی از قبل برنامه وجود ندارد. هر کارشناسی که نظری ارائه میدهد باید گوینده نظر، نتایج و عوارض آن را بیان کند و سپس درباره آن تصمیم گیری کنیم.
*در حق کارمند و کارگران ظلم کردهایم. به این شکل کارگران فقیرتر و ثروتمندان ثروتمندتر میشوند. حقوق با تورم باید همسان باشد. این موضوع در قانون مجلس وجود دارد و معترضان نیز از ما اجرای قانون را میخواهند. به خاطر لایحه دولت و منابع تعریفی دولت همیشه کسری وجود دارد و به خاطر عدم جبران این موضوع اجرا نمیشود. دولت باید درآمدزایی کند و وقتی درآمد ندارد نباید تعهدی بدهد که نمیتواند آن را انجام دهد.
*اگر نیاز به تغییر مدیریت و شیوه کشورداری نبود به میدان نمیآمدم. ساختار دولت باید اصلاح شود. در یک دولتی آمدند در استانی و گفتند ۳۰ پروژه تصویب کرده ایم. من گفتم دو پروژه را تامین مالی و اجرا کنیم هم کافی است. منابع کشور نباید هدر رود.
*اگر در شورای عالی امنیت ملی هم اختلاف نظر باشد، باید نظر کارشناسی فرد مرتبط، با تجربهها و نتایج بینالمللی و اسناد و مستندات را پذیرفت.
*اعتراضات کارمندان و بازنشستگان هم بههمین دلیل است و هرموقع اعتراضی دارند به حق است.
*(برنامه برای ساماندهی نیروهای شرکتی): این کار انجام شده تا به گفته اجراکنندههای آن، کارایی بالاتر رود اما جذب نیروهای شرکتی عین بیعدالتی است، و افرادی در شرایط مشابه، یک ۱۰ میلیون میگیرد، دیگری ۲۰ میلیون. اول حرف قشنگی زدند که میخواهیم کرامت انسانی را حفظ کنیم و کارایی را بالا ببریم، اما چرا پولش را نمیدهید؟ ما این موضوع و چارت سازمانی اصلاح و افراد را استخدام میکنیم.
*کسانی که از مالیات فرار میکنند که کارمندان و کارگران نیست، کسی که ۱۰، ۱۵ میلیون حقوق میگیرد که نباید مالیات دهد!
*اصلا نباید از کارمندان و کارگران مالیات گرفت ولی از حقوقش کسر میشود.
* این را که میگویند من موافق بنزین ۲۰ هزار تومانی است اطلاعات غلطی است. هر مداخله و هر تصمیمی برای مردم با نظر آنان خواهد بود. اگر روزی قیمت بنزین بالا رود باید ماشینهایی وارد کنیم که کم مصرف هستند و مردم را مجبور به خرید ماشینهایی با مصرف سوخت بالا نکنیم. این گونه خودروسازان به خود میآیند. برای هدفمند کردن بنزین جلسه باید برگزار شود. بنزین بیت المال است و برای همه است. چرا کسی که در روستا و حاشیه شهر است نباید از یارانه بنزین بهره مند شود؟
* شفایت فقط در رای نیست. بلکه در رانتها و رشوهها است. باید FATF داخلی را پیاده سازی کنیم. شفایت رای غیر از پرونده سازی چیز دیگری ندارد و من نیز همیشه شفاف حرفهایم را گفته ام. هدف از شفافیت دادهها برای کسانی است که دلالی و قاچاق و پولشویی میکنند و از مالیات هم فرار میکنند.
* FATF را نمیپذیرند که مثلا آمریکا نفهمد به چه کشورهایی ارز میدهیم. ما که علنی میگوییم از فلسطین دفاع میکنیم! شفافیت یعنی نخورند و نبرند و قاچاق نکنند. اگر این موضوعها شفاف شود مهم است یا اینکه رأی نماینده شفاف شود؟!
*(درباره شفافیت اموال مسئولان): اگر من بخواهم چیزی به اموالم اضافه کنم و زد و بند کنم، با شفافیتی که از من میخواهند راهش بسته نمیشود، چون به حساب پسر و دوستم واریز میکنم. کسی بخواهد زد و بند کند، کارش را میکند، پس از مسئولیت هم به ریش من و شما میخندد.
*در چهارچوب عرف جامعه هرجور بخواهیم میشود لباس پوشید. در مجامع بینالمللی هم باید مراعات کرد. اینکه به پوشیدن لباس پوشیدنها گیر دهیم و اینکه بگوییم آنچه عدهای خاص میگویند بپوش که نمیشود.
*عرف یعنی آنچه در جامعه بد نیست، آنچه که معروف است. حق نداریم بگوییم آنطور که ما میخواهیم باش. خارج از عرف میشود هنجارشکنی. خیلی وقتها ممکن است مردم از لج ما جور دیگر لباس بپوشند، باید تقصیر خود را بپذیریم.
*(در واکنش به اینکه آیا دولت شما، دولت سوم حسن روحانی؟): اگر قرار بود روشهای قبلی اجرا شود که لازم نبود من بیایم، غیر ممکن است. نیاز به تغییر وجود دارد. دولتی که میآید، دولت مسعود پزشکیان است، نه دولت X و Y