فورت ایروین، گزارشگر پنتاگون و امنیت ملی در 6 آوریل 2024 در فارن پالسی مقاله ای نوشت که ترجمه آنرا می خوانید:
از زمان برپایی ارتش ایالات متحده، سربازان پیادهنظام آمریکا به یک شعار پایبند بودهاند: “تا وقتی سفیدی چشمهای دشمن را نبینید، شلیک نکنید.” اما در مانورهای رزمی که ماه گذشته در بزرگترین میدان تمرین ارتش ایالات متحده برگزار شد، ستوان ایزاک مککردی Isaac McCurdy و تیم پیادهنظام او، در نقش دشمن خیالی ایالات متحده، در برابر یک دشمن بسیار متفاوت قرار گرفتند: یکی که چشمانش دوربین و پوستی از ورقه فلزی داشت. اینها مردان معمول بشری نبودند، ماشین بودند.
در جنگهای آینده، فرماندهان آمریکایی میخواهند رباتها را به مقابله با اولین گلولههای دشمن بفرستند.
رباتهای ارتش آمریکا که بر روی هشت چرخ حرکت می کنند و از مهمات کافی در انبانشان برای تغذیه سلاح های دستی برخوردارند، در آن میدان رزمی، به شهر خیالی اوجن حمله کردند. رباتها به خانههایی که نیروی مقابل در آنها پناه گرفته بودند، تیراندازی کردند. پهپادهایی که ساعتها روی میدان جنگ پرواز کردند، بالای سر مککردی و تیمش پرسه زده و “بمبها” – در این مورد توپهای فومی فوتبال – را مستقیماً بر روی آنها پرت کردند، شلیک های دقیق توپخانه. سگهای رباتیک با سنسورهای روی سرشان، خانهها را برای اطمینان از پاک بودن آنها جستجو میکردند.
یک افسر ارشد ارتش، ژنرال رندی جورج، از پنتاگون برای نظارت بر این جنگ خیالی به کالیفرنیا سفر کرده است. او در بالای یک ساختمان بتونی ایستاده بود که از شلیک تانکها به سمت ماسههای بیابان میلرزید. دستکم شش ژنرال ارشد و همین تعداد سرهنگ احاطه کرده بودند. بسیاری از آنها مچ بندهایی فلزی به دست داشتند که نام سربازانی روی آنها حک شده بود که در عراق و افغانستان زیر فرمان آنها خدمت کرده و کشته شده بودند.
در جنگ بزرگ بعدی ایالات متحده، کارشناسان ارتش امیدوارند که رباتها اولین ضربه را بزنند، کارهای کثیف، خستهکننده و خطرناک را انجام دهند، همان ماموریت هایی که صدها – و احتمالا هزاران – نفر از هفت هزار نظامی ایالات متحده را در دو دهه جنگ خاورمیانه کشته است. هدف این است که یک ربات را در بخشی از میدان جنگ قرار دهند که بیشترین خطر را دارد به جای یک سرباز نوجوان ۱۹ ساله تازهکار و با آموزش های ابتدایی.
اما همه این ماشینها برای نبردهای واقعی آماده نیستند. در حین تمرین فورت ایروین با نام “پروژه تلفیق” – که برای آزمایش رباتها در صحنههای واقعی جنگ طراحی شده بود – آنها با گلولههای زنده رویارو نشدند. رباتها دید جانبی ندارند؛ آنها نمیتوانند مثل یک سرباز انسانی به سادگی با چرخاندن سرشان به چپ یا راست نگاه کنند. همچنین شبکه کهنه ارتش نمیتواند همیشه صدها پهپاد را همزمان در حالت پرواز نگه دارد یا حتی به سربازان آمریکایی بگوید کدام یک از هواپیماهای بدون سرنشین خودی و کدام دشمن هستند.
با اینحال، ربات های رزمی مسیر درازی را پشت سر گذاشتهاند. جورج و دیگر فرماندهان ارتش باور دارند که تقریباً همه واحدهای ارتش ایالات متحده، تا کوچکترین دسته های پیاده، به زودی پهپادهایی در آسمان خواهند داشت که کارشان ردیابی، نگهبانی و تک است. همچنین چندان طول نخواهد کشید که ایالات متحده، رباتهای زمینی را به همراه تیمهای ترکیبی انسانی-ماشینی به جنگ بفرستد. الکس میلر، افسر فناوری ارتش می گوید: “مسئله تنها این نیست که یک روبات، جایگزین یک انسان بشود بلکه این است که ارتش چگونه میتواند روباتها را در خط مقدم نبرد قرار دهد بدون آنکه یک یا دو تفنگدار را، برای کنترل یک روبات به کار گیرد.”
شاید تعجب کنید که در قلب بیابان کالیفرنیا، یک پایگاه آموزشی ارتش ایالات متحده تقریباً به اندازه جزیره رودآیلند Rhode Island استقرار دارد و این دورافتادگی، بی دلیل نیست. این پایگاه، یکی از تنها مکانها در قاره ایالات متحده است که میتوان طیف الکترومغناطیسی را مختل کرد، پهپادها را در ارتفاع ۳۰ هزار فوت پرواز داد و مهمات بزرگی را بدون مزاحمتی آزمایش کرد. فورت ایروین ۱۴ شهر فرضی و ۱۲۰۰ ساختمان دارد. هنگامی که سربازان به این پایگاه میرسند، برای مدت ۲۱ روز اینجا هستند – بدون حمام.
زندگی در بیابان سخت است. در یک تمرین نظامی در ماه ژانویه، نیروهای ارتش ایالات متحده باید با باد، باران، کولاک و گرمای وخیم مواجه شوند، گاهی همه اینها در یک روز واحد. در هر دوره تمرین سه هفتهای، تقریباً ۱۲۰۰ تلفات مصنوعی وجود دارد. سربازان یکی از تیپ هایی که برای آن نبرد آزمایشی با گردان یکم زرهای ارتش در اینجا به کار گرفته شدند، مجبور بودند تا توپخانه های خود را تا ۴۰ مایل با خود را ببرند.
این همانند یک بازی عظیم لیزری است، با شدتِ افزود. تقریباً همه کسانی که در تمرین های شبیهسازی جنگ شرکت میکنند در نقطهای از شبیهسازی میمیرند – گاهی با استفاده از استخرهای خون مصنوعی و زخم های پروتزی که آنقدر واقعی به نظر می رسند که یک چشم تمرین ندیده را فریب می دهند. حتی جورج هم در این شبیهسازی ها، بارها کشته شده است.
این سناریوها برای سازگارشدن با نقاطی نوشته شده اند که نیروهای ارتش ایالات متحده به آنجاها اعزام می شوند که بیشتر دو دهه گذشته، عراق و افغانستان بوده است. اما از سال ۲۰۱۴، در اواخر حمله اول کرملین به اوکراین، ارتش از فورت ایروین استفاده کرد تا نبردهای بزرگ مقابل نیروهای دشمن را در قیاس با ارتش های چین و روسیه شبیه سازی کند.
با بکارگیری ربات ها، شما سه تیم از سربازان را کاملاً آزاد می کنید و همچنین دشمن را وادار می کنید که توجه بسیار بیشتری را صرف اهداف دشوارتر یعنی رباتها نماید
منظور این است که ارتش بیشترین میزان خونریزی را در تمرینات داشته باشد، نه در میدان جنگ. بنابراین برگزارکنندگان مانورها تلاش میکنند تا دشمن شبیهسازی شده، سرسختتر از دشمن واقعی باشد – نه مانند روسها که با نقشههای کهنه دهه ۱۹۸۰ به داخل اوکراین ریختند و دنبال شهرهایی می گشتند که در واقع وجود نداشتند. نبردی که نیروهای اوکراین در میدان جنگ تجربه کردند – در داخل کارخانه فولاد آزوفاستال ماریوپول، در اطراف شهر خارکیف و در زمان آزادسازی خرسون – ارتش (آمریکا) را مجبور به سازگاری و انطباق حتی بیشتری کرده است.
همچنین، این سناریوها شروع به بکارگیری رباتها هم کردهاند. امروز، به گفتهٔ مککردی، ارتش ممکن است سه تیم رزمی را برای یک حمله پایه در اختیار داشته باشد: یکی برای شناسایی و متوقف کردن دشمن، دیگری برای مانور روی آنها و یک تیم ذخیره. وقتی رباتها را به این گروه از سربازان اضافه کنید، ناگهان فضای بسیار بیشتری برای مانور دارند.
“مک کردی می گوید: پس با بکارگیری ربات ها، شما سه تیم از سربازان را کاملاً آزاد می کنید و همچنین دشمن را وادار می کنید که توجه بسیار بیشتری را صرف اهداف دشوارتر یعنی رباتها نماید. این از شما را محافظت میکند، شما را آزاد میکند، انعطاف پذیری بیشتری به شما میدهد و تمامی دیگر خطوط دفاعی دشمن را تضعیف میکند.” سرهنگ فیلیپ وب، فرمانده دسته مهماتِ نیروهای سمت مقابل در این تمرین نظامی می گوید: “اطمینان صددرصدی ندارم که چگونه در برابر ربات ها عمل خواهند کرد.”
این روش ممکن است در همه میدان های نبرد، جواب ندهد. پروژه همگرایی، مانند همه چیز دیگر یک مانور، یک آزمایش است. دشوار بتوان یک ربات را از گیرکردن در دل ماسه ها و سنگهای آتشفشانی فورت ایروین حفظ کرد، بسترهایی که دارای چسبندگی کافی برای حرکت آزادانه دستگاههای کوچک چندمنظوره ارتش است. همچنین سربازان هنوز هیچ گلوله زنده واقعی را به رباتها شلیک نکرده اند. شلیک به حسگر یک روبات زمینی ممکن است آن را از کار بیندازد. همچنین رباتها ممکن است در سرمای سخت زمستان در بزرگترین میدان تمرین نظامی بریتانیا در زمستانهای دشمن کُش استان آلبرتای کانادا به تکه یخهای گرانبهایی تبدیل شوند.
پهپادها در حال حاضر بسیار گسترش یافتهاند – میتوانید یک کوادکوپتر را با قیمت حدود ۵۰ دلار از بیشتر فروشگاههای بزرگ تهیه کنید – اما ساخت رباتهای زمینی که بتوانند در میدان جنگهای مدرن، ببینند و ردیابی کنند، بسیار دشوارتر است.
اما صنعت رباتیک نظامی در حال شتاب گرفتن است. اوکراین قبلاً قول داده که یک شاخه خدمات جداگانه برای پهپادها و وسایل بدون سرنشین ایجاد خواهد کرد. ارتش ایالات متحده ممکن است خیلی با این کار فاصله نداشته نباشد و در حال بررسی یک پیشنهاد برای اضافه کردن یک تیم از روبات- سربازها، معادل ۲۰ تا ۵۰ سرباز انسانی، به تیمهای نبرد زرهی خود است که واحدهای پیادهنظام ارتش هستند.
مقامات ارتش فکر نمیکنند که رباتها را با انسانها جایگزین کنند – یا اینکه ربات ها چندان به حل مشکل کمبود نیروی کار کمک کنند اما آنها در حال کار بر روی سنجش هایی هستند تا نسبت انسان به ربات به حدود ۲ به ۱ یا ۳ به ۱ برسد. ستوان جان موریسون، مشاور اصلی فرماندهی ارتش در امور شبکه و امنیت سایبری می گوید: “ما حتی به دنبال نسبت مساوی هم نیستیم. میخواهیم که ربات ها، یک برتری فنی باشند.”
اگر جنگ روسیه-اوکراین چیزی را درباره آینده جنگ ها به ارتش آمریکا آموخته باشد، این است که به بالا نگاه کند. سربازان به پهپادها گوش می دهند و تمرینات رزمی را برای دفاع در برابر آنها انجام می دهند. اگر چیزی دیده یا حس (ردیابی) شود، می تواند کشته شود.
برای بقا در میدان یک جنگ مدرن، سربازان مجبورند خود را کوچکتر و کوچکتر کنند – تقریباً غیر قابل رویت. جنگ افزارهای پرسه زن میتوانند ساعتها روی میدان جنگ منتظر بمانند و اگر یک اپراتور آنها کمترین جنبشی را حس کند، یورش می آورند. نیروهای دشمن فرضی مانور فورت ایروین ۱۰۵ خوشه پهپادی دارند و میتوانند همزمان با دهها تا صدها پهپاد کوچک حمله کنند.
ابزارهایی همچون دیشهای ماهواره که از خودروها و پایگاههای آمریکایی قابل دیده شدن هستند، ممکن است باعث مرگ سربازان شوند. و احتمالاً سربازان ایالات متحده باید آیفونها و آندرویدهای خود را خاموش کنند چرا که امواج الکترومغناطیسی منتشر می کنند.” تیلور، فرمانده مرکز آموزشی می گوید: “تلفن همراه در میدان نبرد، همان آتش سیگار نوین است. ما به سربازان نشان دادیم که تلفن همراه تان میتواند باعث مرگ شما شود.'”. تیلور و تیمش به تازگی یک هلیکوپتر اپاچی غیرقابل ردگیری را که در واقع به سادگی قابل شناسایی نبود و در حالی که سرنشین آن در سرعت ۱۲۰ مایل در ساعت با آیفون روشن از بیابان عبور میکرد، در تجهیزات دفاع هواییشان شناسایی کردند.
می شود گفت که جنگ با سرعت سالهای نور – فن آوری در حال حرکت است اما ارتش ایالات متحده با سرعت بودجه – سالهای مالی – حرکت میکند. این رویه کارآیی ندارد آنهم در زمانه ای که یک کوادکوپتر دست ساز میتواند یک نارنجک پرتاب کند و آشیانه یک جنگنده را نابود سازد. وزارت دفاع در طرف اشتباه معادله هزینه است. میلر، افسر ارشد فن آوری می گوید: “آنچه من را نگران میکند، عامل تحمیل هزینه است که سامانه های رباتیک به همراه می آورند. یک پهپاد ۱۵۰۰ دلاری میتواند یک هواپیمای چند میلیون دلاری را نابود کند.”
جرج فقط شش ماه است که در این شغل خدمت می کند اما پیش از این برنامه جنگ افزارهای ارتش آمریکا را جراحی کرده است: ارتش برنامههای پهپاد RQ-11 Raven و RQ-7 Shadow را که تولید آنها تقریباً یک دهه طول کشید و میان سربازانی که از سرعت کند آنها ناخرسند بودند با نام “چمنزن پرنده” شناخته میشد، لغو کرد. کافی است فقط یکی از آنها سرنگون شود تا هزینهای معادل یک میلیون دلار روی دست ارتش بگذارد – مبلغی که برای پرداخت دستمزد یک سال یک تیم از سربازان خصوصی ارتش کفایت می کند.